بدنه کار

برای مدت طولانی ، Manohar Aich یک استثناء عجیب و غریب در دنیای مردان مغزی بنگالی بود. احتمالاً او امروز بیشتر در خانه احساس می کرد.

آقای عضله: منوهر آیچ ، در ارتفاع 4 فوت 11 ، ملقب به Pocket Hercules بود. (عکس سریع توسط پرشانت نادکار)آقای عضله: منوهر آیچ ، در ارتفاع 4 فوت 11 ، ملقب به Pocket Hercules بود. (عکس سریع توسط پرشانت نادکار)

در 20 دقیقه ابتدایی فیلم محبوب Feluda ساتیاجیت ری ، Joi Baba Felunath (1979) ، Lalmohan Ganguli (Santosh Dutta) یک شهادت را دارد. تروئیکا ، Feluda (Soumitra Chatterjee) ، Lalmohan Ganguli و Topshe (Siddhartha Chatterjee) به تازگی پس از یک روز گشت و گذار به خوابگاه خود در واراناسی بازگشته اند. به محض ورود آنها ، توجه آنها به چهارمین سرنشین اتاق ، بدنساز ، جلب می شود. مرد به تازگی دوش گرفته است و یک ریه به دور کمرش بسته است. وقتی بدن خود را خشک می کند ، قطرات آب بر تنه برهنه اش می درخشد. Pecs ، بریدگی ها ، V بی عیب و نقص تنه - چشمان Lalmohanbabu مثل اینکه او برای اولین بار جانوری عجیب و زیبا را می بیند برق می زند. لالموهانبابو ، رمان نویس غول پیکر و پوسیده که تمایل به اغراق دارد ، نمونه اولیه همه مردم بنگالی است. او احتمالاً در طول زندگی خود هیچ سالن بدنسازی را ندیده است ، و بدن برهنه در مقابل آینه ایستاده و در اینجا با امکانات زیبایی بدن انسان روبرو شده است. او مانند گردشگران بنگالی که دیوارهای تاج محل را لمس می کنند ، می خواهد مطمئن شود که عضله دو سر بازو واقعی است. اوری بابا! E toh manusher gaaye haath dicchi bole monei hochche na moshai! (وای! به نظر نمی رسد که من به یک انسان دست می زنم) ، او می گوید.



در واقع ، قبل از اینکه سالن های بدنسازی با تهویه مطبوع هر گوشه خیابان کلکته ، سیلیگوری ، دورگاپور ، بوردوان ، پورولیا و حومه دورتر آنها را تصرف کنند ، قبل از اینکه بت های شادی زنانه تولیوود مانند جیت و دیو جسارت کنند بدون پیراهن در سکانس های مبارزه رقصیده ، بدن بدنی زیبا. برای اکثر مردم بنگال ترفند طبیعت بود. و Manohar Aich ، که دومین هندی بود که در سال 1952 عنوان Mr Universe را کسب کرد ، بزرگترین و قدیمی ترین ترفند بود.



درختچه برای کاشت در جلوی خانه

در اوایل ماه جاری ، آیچ 104 ساله آخرین نفس خود را کشید. در 1950s ، Aich ، در 4ft 11in ، در بنگال به یک نام خانوادگی تبدیل شد و ملقب به Pocket Hercules بود. تقریباً در همان زمان ، تجسم دیگری از مردانگی بنگالی ، اوتام کومار ، روی جلد روزنامه های معروف بنگالی مانند اولتو راث قرار گرفت. او از سفیدهای مروارید و کوتای دکمه دار. کومار ، که برای زنان و مردان بنگالی بیداد می کرد ، مردی بود.



مجلات و روزنامه های فیلم با تصاویری از او در حال انجام کارهای معمولی بنگالی مانند خوردن کتلت ماهی در مجموعه فیلم ها ، اجرای لاکشی پوجا با شریک خود در کورتهای سفید بی عیب و نقاشی و جذاب ترین ظاهر او ، در حالی که سیگاری از لبانش آویزان بود ، پخش شد.

در حالی که تصاویر کومار دیوار اتاق اکثر جوانان را آراسته بود ، آیچ و مونوتوش روی در اخراس و سالن های بدنسازی خدایی کردند. کارل مارکس به نقل از دانشگاه بنگالی ، در حال تحصیل در دانشکده ، از کارف مارکس ، علاقه چندانی به بدنسازی نداشت ، زیرا او معتقد بود که برگه و مهارتهای شعرخوانی او تمام اقدامات لازم را برای او به ارمغان می آورد. که اساساً به معنی دست گرفتن و راه رفتن در خیابان پارک بود.



حیوانات مختلف در جنگل های بارانی

پسران تشویق به بدنساز نشدند. منوهر آیچ در مصاحبه ای با من گفته بود که من فکر نمی کنم اکثر مردم می خواهند بچه هایشان بدنساز باشند هندی اکسپرس وقتی 100 ساله شد



رابیندرانات تاگور در کتاب خاطرات خود ، جیبانسمریتی ، درباره درس های کشتی صبحگاهی در دوران کودکی نوشت. با این حال ، وقتی صحبت از جنسیت کردن بدن مردان به میان آمد ، بنگالی ها احتیاط می کردند. توتا روی چودوری ، یکی از معدود بازیگران صنعت فیلم بنگال با بدنی مجسمه ، در مورد اینکه چگونه او را در شروع کار به جایی نرساند صحبت می کند. تا سال 2000 ، بازیگرانی که روی بدن خود کار می کردند به عنوان شخصیت های منفی انتخاب می شدند. آنها هرگز نقش های اصلی را دریافت نمی کنند. توتا می گوید ، اگر آنقدر بیکار هستید که روی بدن خود کار کنید ، باید یک روستا یا یک عجیب و غریب باشید. به نظر توتا ، زمانی که تب شش بسته ای بالیوود را در بر گرفت ، این تغییر در اواسط دهه 2000 رخ داد. ناگهان در هر پارتی سالن های ورزشی وجود داشت. توتا می گوید که این زمانی است که همه جوانان شروع به ثبت نام در سالن های ورزشی کردند. سرانجام لالموهانبابوس بنگال به آینه نگاه کرد.

در مرکز تناسب اندام Bishnu Manohar Aich's & Multigym در شمال کلکته ، پرتره ای از Aich که عضلات دوسر خود را نشان می دهد ، درست در ورودی آویزان شده است. این مرکز که توسط پسر کوچک آیچ ، منوج مدیریت می شود ، دارای بیش از 100 کارآموز معمولی و بسیاری دیگر در صف انتظار است.



در داخل ، پسران با لباس های زیر لباس و طراحان ریش آن را در تردمیل و نیمکت های چندگانه عرق می کنند و در عشق بدنشان بی بدیل است. آیا می توانید تصور کنید که اگر در این دوران عنوان مستر جهان را به دست می آورد ، چه نوع تمسخری می کرد؟ مانوج می پرسد.