نقد کتاب - داستان قبل از خواب/لاله سیاه: داستان فیلمنامه

نمایشنامه کیران ناگارکار ، که به مدت 17 سال سانسور شده است ، متعلق به یک سنت خوب در بازخوانی حماسه ها به صورت براندازانه است.

کیران ناگارکار ، داستانهای خواب ، لاله سیاه ، نقد و بررسی کتاب داستانهای هنگام خواب ، بالیوود ، کتاب بالیوود ، نقد و بررسی کتاب کیران ناگارکار ، بررسی کتابهای اکسپرس هند ، نقد کتابخنده حماسی: ساتیش شاه در دروآپادی و ناصرالدین شاه بهم در Jaane Bhi Do Yaaro بازی می کند.

عنوان: داستان هنگام خواب/لاله سیاه: داستان فیلمنامه
نویسنده: کیران ناگارکار
ناشر: املاک چهارم
صفحات: 304
قیمت: 650 روپیه



داستان خواب کیران ناگارکار در سال 1977 ، درست قبل از پایان اورژانس ، نوشته شد. سانسور هوشیارانه آن را به مدت 17 سال کنار گذاشت و همچنان در جستجوی ناشری بود تا اینکه 4 امتیتی ​​با یک فیلمنامه با عنوان لاله سیاه (بدون ارتباط با رمان دوما) پشت به پشت یک هارد بک عالی ارائه داد.



این نمایشنامه که داستانهای مهیبی از مهابهاراتا که بین اسطوره و واقعیت معاصر در حال چرخش است را بازگو می کند ، بی تفاوتی را عنوان می کند ، این ویژگی ملی است که باعث می شود ما با خویشتن داری تحسین برانگیز کنار بیاییم و اقدامات جنایتکارانه وحشتناک را مشاهده کنیم. ناگارکار در مقدمه خود مجموعه ای از خشونت های سیاسی از جمله شورش های 1984 و 2002 را ذکر کرده است که بدون ارائه پاسخ های واقعی و بسته شدن رضایت بخش ، نگران کننده ترین س questionsالات را ایجاد کرده است.



داستان خواب در سال 1978 به هیئت سانسور رفت و با 78 کاهش پیشنهاد بازگشت. به نظر می رسد غیر از تصادف عددی ، این یک اقدام تصادفی خشونت فرهنگی بوده است. ناگارکار به چه شیوه ای بیش از صدها نفر که حماسه های هندی را به صورت خرابکارانه بازگو کرده اند گناه کرده است؟ این محصول پر جنب و جوش است ، از رامایانای زن خرابکار قرون وسطایی گرفته تا صحنه مهاباراتا از Jaane Bhi Do Yaaro ، که در آن Om Puri در نقش Bheem در سایه های CIA ظاهر می شود ، Duryodhan برهنه است ، اما به دلیل لباس زیر با نوارهای آب نبات دهه 1970 و صحنه با گریه ، آبه شانت ، قدادری بهیم ، شانت. به تازگی ، Devdutt Pattnaik بزرگترین حماسه جهان را در 36 توییت که در 40 دقیقه به بیرون رانده شد ، بازگو کرد. جدای از اختصار استاکاتو ، این گزارش یک سگ بسیار مهم را حذف می کند ، این یک تخلف جدی برای طرفداران مهاباراتا است.

Mahabharata پیچیدگی های دنیای واقعی و ابهامات اخلاقی را به تصویر می کشد اما حتی Ramayana ، یک متن مقدس در مورد خدای روی زمین ، واژگون شده است تا داستان را از دیدگاه مظلومان بیان کند. GN Devy ضد رامایاناها را از سنت های شفاهی قبیله ای گردآوری کرده است. در یکی ، روانا یک کودک ناتوان و ناتوان است که با غلت زدن روی زمین به زندگی خود ادامه می دهد. واقعاً زیاد ظالم نیست.



در سال 2012 ، زوبان مجموعه ای از داستان های گمانه زنی معاصر را بر اساس رامایانا در شکستن تعظیم ، ویرایش شده توسط ادیتی منون و وندانا سینگ منتشر کرد. نویسندگان شامل K Srilata ، Tabish Khair ، Priya Sarukkai Chhabria ، Tori Truslow و Manjula Padmanabhan بودند. آمیت چودوری ، که در دهه گذشته قسمت سورپاناخا را ریف کرد ، در آن مجموعه غایب بود.



در Upakatha (قصه های عامیانه) ، Pralayan ، فعال تئاتر خیابانی تامیل ، کلمات سیاسی را در دهان راما قرار داد: من تاداکا را کشتم زیرا ویشوامیترا به من گفته بود. من ولی را کشتم چون سوگریوا به من گفته بود. حالا شما به من می گویید: شامبوکا را بکش! من هرگز ، تا به حال ، آنچه را که خودم می خواستم انجام نداده ام. تا کی دیگر همه از من برای اهداف خود استفاده خواهید کرد؟

در همان نمایش ، اکالاویا آرژونا را شلیک کرد و از نیشادا بسته بندی کرد. در داستان قبل از خواب ، او تنها زمانی که Dronacharya را انگشت شست خود را به عنوان gurudakshina خواستار شد ، مشغول شد. از آنجا که او قبل از تصویر خاکی گورو تیراندازی با کمان تمرین می کرد ، مقداری زمین را برداشت ، روی آن تف کرد ، آن را به شکل یک انگشت شست درآورد و به او پیشنهاد داد: مانند گورو ، مانند هدیه.



ناگارکار از کاخ هستیناپور و مجمع عمومی سازمان ملل متحد تا کلبه ای در شرق پاکستان ، روایت های شکسته و پیچیده ای را ارائه می دهد. آنچه در بازی تاس در نظر گرفته شده است: تخت طاووس ، کاخ توپکاپی در استانبول ، شرکت میتسوبیشی ، کلیه حقوق راکت های اعداد ، کلیه حقوق دختر گلو عمیق ، لاکهید ، بانک جهانی ، مافیا ، موساد ... سرگرم کننده خوب ، واقعا



ناگارکار با پرسش های هیئت سانسور مانند: چرا افسانه های اصلی را تحریف می کنید؟ اما دقیقاً مشکل همین بود. یکی دیگر از فروشندگان بزرگ Mahabharata ، C Rajagopalachari ، در پیشگفتار نسخه خود از حماسه اعلام کرده بود: این اعتقاد عزیز من است که شنیدن صادقانه آن به معنای دوست داشتن آن و تحت تأثیر شدید قرار گرفتن آن است. اما گروه کر ناگارکار با لحنی محاسبه شده برای شکستن جادوهای احترام صحبت می کند: بازگشت به دنیای کوچک خود پس از چنین نمایشی ، تسکین خوشبختی است. عدم دخالت در امور دیگران ، فقط ادامه دادن حسادت های کوچکمان و ازدواج بچه ها و چای با دوستان و روزنامه صبح. هر چند وقت یکبار خبری می آید که چشم چند قبیله بیرون آمده است ، یا کلبه های آنها سوزانده شده ، یا سرزمین های آنها ربوده شده است. اما این موارد استثنا هستند…

در اینجا ارتفاع زیادی در جریان نیست و یک جامعه فلج اخلاقی به طرز دردناکی افشا می شود: اگر زبان را در مواقع ضروری انجام ندهید چه فایده ای دارد؟ تکامل دم انسان را از او گرفت. یک روز زبانش را می گیرد



درختان همیشه سبز مینیاتوری برای محوطه سازی

اما شاید فوراً نه. Eklavya Pralayan تأکید می کند که تا زمانی که جامعه متنوع باشد ، حماسه ها نسخه خواهند شد:



پرسشگر: ایکالاویا ، شما افرادی را که در داستانهای Mahabharata غرق شده اند ، شوکه می کنید.

اکالاویا: شما داستان مورد قبول شما را گفتید. من داستان را برایم قابل قبول می گویم.