نویسنده: آشیش مهتا
مهاتما گاندی بزرگ بود. او شامل بسیاری از در نظرات و عملکردهای وی مطالب زیادی وجود داشت که هنوز بسیار بحث برانگیز است. شاگردان و اکثر محققان ترجیح می دهند به تصویر بزرگتر - عظمت بی شک او ، فداکاری های او - نگاه کنند و آنچه را که به نظر می رسد انحراف است ، توضیح دهند. با این حال ، در میان تمام آزمایش های او در مورد حقیقت ، یکی کاملاً بحث برانگیز است. حتي نزديك ترين حجاج او در آزمايش براهماچاريا مخالفت كردند. دانشمندان مبهوت هستند.
بیخو پرخ نوشت ، برای کنار آمدن به اندازه کافی با این آزمایش ، نیاز به دسترسی به خاطرات مانو ، یکی از زنانی که در آزمایش های گاندی دخیل بودند ، است. (دیگران دفترچه خاطرات ننوشتند.) 12 جلد از نوشته های او ، از جمله چهار جلد ، برای دهه ها قبل از اینکه در بایگانی ملی هند در سال 2013 به زمین برسد ، در دستان ایمن باقی ماند.
تصاویری از درختان جوانه قرمز
محرمانه بودن قابل درک بود. هنگامی که گاندی در سالهای 1946-1947 خواب برهنه با زنان جوان شروع کرد ، در میان حرفها و نجواها ، او دستورات غیرقابل توصیفی برای خواهرزاده خواهرش ، مانو داشت ، و اجازه ندهید این دفتر خاطرات به دست هر فردی بیفتد. او درست می گفت: برخی از گزارش های اولیه روزنامه نگاری که در سال 2013 منتشر شد بر اساس احساسات ، در خطوط بستر با باپو بود. آرشیو ملی برای کسانی که مایل به همکاری با این دفترچه خاطرات هستند ، این مجله را در دو جلد منتشر می کند ، که جلد اول آن به زبان انگلیسی (و به زودی در گجراتی) ، ویرایش و ترجمه تریدیپ سهرود است.
مانو (مریدولا گاندی) ، نوه پسر عموی ماهاتما ، در مرحله ای غم انگیز از زندگی خود وارد داستان گاندی شد. پس از فراخوان خروج از هند در سال 1942 ، گاندی به همراه کاستوربا ، منشی شخصی وی ماهادف دسای و دیگران در کاخ آقاخان در پونا بازداشت شدند. دسای در آن سال با سر در دامان گاندی درگذشت. کاستوربا ، که حالش خوب نیست ، مدت زیادی زنده نمی ماند. مانو ، که همگی 15-15 ساله بودند و پس از مرگ مادرش به شدت نیاز به شخصیت مادری داشتند ، برای مراقبت از کاستوربا و یادگیری انواع مهارت های زندگی از گاندی و شرکت به کاخ آمد.
به دنبال یک سنت ثابت شده که به رواقیان باز می گردد ، گاندی نوشتن خاطرات را به عنوان ابزار برجسته خودآزمایی می داند و به نوجوان توصیه می کند که نوشتن آن را شروع کند. او در سال 1943 شروع کرد و پس از مرگ گاندی ادامه نداد. این نوشته پیشرفت حساب های روزانه در نقاط گلوله به توصیف های پیچیده را نشان می دهد. مانو جنبه های پیش پا افتاده زندگی ، زندگی او و گاندی را گزارش می دهد. از صبح زود بیدار شدن برای نماز ، تهیه آب میوه ، آشپزی ، ماساژ دادن به Ba ، مطالعه گیتا ، خواندن رامایانا ، چرخیدن ، یادگیری علوم ، ریاضیات و انگلیسی از زبان پیرالل و سوشیلا - و بررسی ورود روز گذشته توسط باپو. گاندی ، در میان بحران های شخصی و سیاسی ، زمانی را برای اصلاح نطق خود ، ارائه راهنمایی در مورد دستور زبان و تبدیل خودنویس به یک تمرین معنوی بهتر پیدا کرد.
این دفتر خاطرات آخرین مرحله بحرانی و باشکوه حماسه گاندی را در بر می گیرد و از جایی که ماهادف دسای متوقف شد شروع می شود. مانو ، مانند او ، دفتر خاطرات را نه به عنوان گزارش روز خود ، بلکه از روزهای گاندی نوشت. فراتر از این ، بی انصافی نیست که یک نوجوان با سواد را با 'بوسول گاندی' مقایسه کنیم. خاطرات روزانه او در درجه اول به خاطر دیدگاه مکمل او در آزمایش برهماخاریای گاندی ، که در جلد دوم آمده است ، به خاطر سپرده می شود.
این آزمایش که از دسامبر 1946 تا فوریه 1947 انجام شد ، در میان معجزه بزرگی رخ داد که گاندی تا حد زیادی در خشونت های جمعی در نوآخالی موفق بود. هنوز در س questionsالات غرق شده است: آیا گاندی در دهه هفتاد زندگی خود نیاز به آزمایش تجرد داشت؟ آیا این امر اخلاقی بود که زنان جوان را برای اهداف خود به تجربه ای بسیار ناخوشایند بسپارم؟ آیا رضایت رسمی وقتی از جانب گاندی خواسته می شود ، وزنی دارد؟ همچنین ، آیا مانو نیاز به آزمایش خلوص اخلاقی خود در برابر پیشرفتهای پافشاری پیارلال داشت؟
سهرود برای درک خاطرات روزانه مانو و آزمایش تجرد ، راهنمای ایده آل است. جدا از ترجمه ها و تألیفات متعدد گاندیانا ، وی نسخه های انتقادی هند سواراج و زندگینامه را آماده کرده است (فیصل دجی او را جانشین واقعی دسای و پیارلال می نامد.). وی در مقدمه خود آزمایش را از نظر تلاش مادام العمر گاندی و دستیابی به… خودآگاهی ، دیدن خدا روبرو ، و رسیدن به موکا تحلیل می کند.
از شر حشرات روی گیاهان خلاص شوید
گاندی از طریق سنت ها و نوآوری های مختلف ، راهی منحصر به فرد برای نجات مسئول سیاسی ایجاد کرد: اکاداش وراتا ، 11 نذر یا وعده ای که از اواسط دهه سی زندگی خود انجام داد. آنها شامل حقیقت ، عدم خشونت ، brahmacharya ، عدم سرقت ، عدم تملک ، نترس و همچنین اتخاذ سوادشی ، احترام مساوی برای همه ادیان و حذف دست نیافتنی ها بودند. همانطور که عدم خشونت صرفاً نبود خشونت نبود ، بلکه در شکل فعال ، به عشق تبدیل شد. brahmacharya تنها تجرد نبود بلکه به معنای واقعی کلمه در براهما زندگی می کرد.
علاوه بر این ، گاندی معتقد بود که 11 نذر قدرت تأثیرگذاری بر جهان را دارند. برعکس ، عیاشی خشونت جمعی نتیجه شکست پزشک بود. این که آیا این استکبار معنوی بود یا تواضع مستعد گناه ، قابل تفسیر است ، اما با مشاهده خشونت غیرانسانی ، گاندی باید بقایای شهوت را بررسی کند و آنها را حذف کند. برای دستیابی به این هدف ، وسوسه کردن خود تا انتها برای هیچ کس به جز گاندی پاسخ واضحی نخواهد بود. اما او معتقد بود که اگر بتواند brahmacharya خود را کامل کند ، ahimsa او جمعیت را غرق می کند ، آتش را خاموش می کند و آرامش درخشان می شود.
زبانها شروع به تکان دادن کردند ، یک داوطلب رفت. حتی شرکای دیرینه اش که از اشرام درگیر بودند فکر می کردند که این کار آزارما و غیراخلاقی است و به سراغ نوخالی آمدند تا با او در این مورد صحبت کنند. سرانجام ، تاکر باپا مانو را متقاعد کرد که دست از کار بکشد ، اگرچه گاندی از نظرات خود متقاعد شده بود (ابهای یا نترس یکی از فضیلت های کمتر شناخته شده وی است.) او به مانو نوشت ، من 11 نذری را که با من داده شده بود با موفقیت تمرین کردم. این نقطه اوج تلاش من در 60 سال گذشته است. … در این یجنا ، ایده ای از حقیقت و پاکی را که برای آن تلاش می کردم ، مشاهده کردم.
مانو ، در همه معصومیتش ، احتمالاً شریک ایده آل و شاهد در مراسم قربانی بود ، زیرا او می توانست در گاندی آنچه را که او آرزو داشت ، ببیند ، نه تنها از شهوت بلکه از دوگانگی جنسیتی فراتر رود. مانو به تنهایی گاندی را مادر می دید و از خوشحالی بودن آن فرزند محبوب مادر باپو فریاد می زد!
بنابراین ، این مانو بود که نه تنها برای اوج تلاش گاندی ، بلکه آخرین قربانی او شهادت می داد. گاندی از او می خواست که شهادت او را شهادت دهد تا او بتواند شهادت او را نشان دهد. او به او گفت: موفقیت تلاش من فقط به نحوه برخورد من با مرگ بستگی دارد ... اما اگر به ذهنم برسد که نام راما را با آخرین نفس بگویم ، باید به عنوان اثبات موفقیت تلاش من تلقی شود. او در آخرین نفس خود در کنارش بود ، اما نه قبل از اینکه او را صدا کند ، او رام!
نویسنده روزنامه نگار و محقق مقیم دهلی است