به ندرت شاعری قربانی تعصب ، تعصب و تنگ نظری می شود. یک مبلغ یا تبلیغ کننده ممکن است ، اما شاعر نیست. و به ویژه شاعر اردو همیشه به خاطر لیبرالیسم و قوم گرایی شناخته شده است. حتی در موضوعات مذهبی یا مناسبت های مذهبی ، او همیشه برای قائمی یاکجهاتی و متهیده تهذیب ، در مورد هماهنگی جمعی و ترکیب فرهنگ ها صحبت کرده است.
شاعران هندو و سیک در عید و میلاد النبی با اشتیاق سروده اند و مقادیر وسیعی از وعده ، مرسیه ، نات و منقباد را تولید کرده اند ، درست همانطور که شاعران مسلمان در هولی ، دیوالی ، جانامشتامی ، گورپراب ، کریسمس ، باسانت ، راخی فصیح شده اند. ، بدون ذکر اشعار دلگرم کننده در مورد رام ، کریشنا ، شیو ، گورو ناناک ، بودا ، ماهاویر و عیسی مسیح.
دیوالی به دلیل پیام صلح و وعده نور ، بیش از حد مورد توجه شاعر اردو قرار گرفته است. با توجه به تعداد زیاد nazms و غزلها - چه مستقیماً در دیوالی و چه اشاره ای به چراغهای Diwali - آنچه در زیر می آید ، در بهترین حالت ، ماهیت نمونه گیر است.
بیایید با نذیر اکبرآبادی ، شاعر قرن هجدهم از آگرا ، شروع کنیم که از ما می خواهد تمام خیل ، باتاش ، دیای و میتای مورد نیاز در دیوالی و سمن را جمع آوری کنیم:
گیاهی که شبیه جعفری است
Har ik makaan mein jala phir diya Diwali ka/ Har ik taraf ko ujala huwa Diwali ka (چراغی در هر خانه ای در دیوالی روشن می شود/ نور در هر جهت در دیوالی پخش می شود).
سپس آل احمد سورور وجود دارد که از نور چراغهای بیشماری که می تواند سنگین ترین قلبها را بلند کند مست شده است:
Ye baam-o dar، ye chiraghaan، ye qumqumon ki qataar/ Sipaah-e noor siyahi se barsar-e paikaar (این سقف و طاقچه ، این نور ، این خط چراغ ها/ سیاهی جوهر فرار از سپاه نور).
عکس علف ها برای شناسایی
نازیر بناراسی اهمیت مذهبی را با تغییر فصلی که دیوالی اعلام کرده پیوند می دهد:
Meri saanson ko giit aur aatma ko saaz deti hai/ Ye Diwali hai sab ko jiine ka andaz deti hai ../ Mahal ho chahe kuttiya sab pe chha jaati hai Diwali…/ ne vachan apna nibhaya tha/ Janam din Laxmi ka hai bhala is din ka kya kahna/ Yahi vo din hai jis ne Ram ko raaja banaya tha…/ بسیاری از تاریخها را به طور همزمان تکرار می کند/ دیوالی گلهای پیروزی را بر عشق باران می کند).
در Ye Raat ، مخمور سعیدی به ما می گوید که چرا ما اینقدر مشتاقانه منتظر این شب هستیم: saath layi hai (عبور از گذرگاه تاریک یک سال/ این شب می آید که نشاط را گسترش می دهد/ درخشندگی را در افق پخش می کند/ این شب نور زیادی را به ارمغان می آورد) به
عرش ملسیانی داستان پشت جشن ها را به ما یادآوری می کند:
عنکبوت سفید با پاهای قهوه ای
Raghubir ki paak yaad ka unvan liye hue/ Zulmat ke ghar me jalva-taban liye hue/ Tarikiyon mein nur ka saman liye hue/ Aai hai apne saath charaghan liye hue…/ Woh Ram jo ki qaate-e-jaur-o- jafa raha/ Yeh raat yadgaar hai us nek zaat ki (حمل حافظه تقوی راغبیر/ آوردن درخشندگی به خانه ظلم/ تحمل هدیه نور برای تاریکی/ این شب با روشنایی چراغها می آید .../ رام که نابود کننده بود استبداد/ این شب یادآور وجود اوست).
حرمت الله کرم نیز در اشاره به شکست Kaikeyi و پیروزی Ram در Ramayan با لامپ ها روایت می کند: Raat Diwali ki aayi hai ujalon uss ko/ Neend mein kab se yeh nagri hai jaga lo uss ko (شب دیوالی فرا رسیده است ، ای روشنایی/ این شهری را که مدتها در خواب بوده است بیدار کنید).
Kaif Bopopali با نوستالژی به گذشته ای چند فرهنگی نگاه می کند: Woh din bhi hai kya din thhe jab apna bhi taalluq tha/ Dashahre se Diwali se basanton se baharon se (آن روزهایی بود که ما نیز با/ Dussehra و Diwali ، با فصل ها در ارتباط بودیم) باسان و بهار).
در جاهای دیگر ، اگر نه اشاره مستقیم به جشنواره ، Diwali ke diye به طرق مختلف اشاره می کند:
Iss tarah palkon pe aansu ho rahe the-qarar/ نسیم ملایم در عصر دیوالی).
و اما در مورد اردو ، کلیشه ها همچنان وجود دارد: اینکه این زبان مسلمانان ، مسلمانان ، مسلمانان هستند. غنای و تنوع فرهنگ شاعرانه آن ، بدون ذکر کاتولیک بودن آن ، به نفع مناطق گرمسیری محبوب shama-parwana-bulbul نادیده گرفته می شود.
درختان پنبه ای چقدر بلند می شوند