روزنامه نگاری تنگ نگاری نیست. حقیقت گویی است: می فونگ

می فونگ ، روزنامه نگار 44 ساله ، برنده جایزه پولیتزر ، در مورد پیامدهای سیاست تک فرزندی چین و اینکه چرا روزنامه نگاران باید بیش از هر زمان دیگری به یاد داشته باشند که کارشان چیست.

می فونگ امسال در JLF.

شما اخیراً کتاب خود را تهیه کرده اید یک کودک: داستان رادیکال ترین آزمایش چین (One World/Pan Macmillan) برای بارگیری رایگان به زبان چینی در اعتراض به افزایش موج سانسور اعمال شده توسط چین در دسترس است. آیا تصمیم سختی بود؟
تصمیم گیری ساده ای نبود ، زیرا می دانستم که هزینه خاصی را شامل می شود - از نظر پول ، زمان و هزینه فرصت. من همچنین باید در نظر داشته باشم که این می تواند بر پروژه های احتمالی که ممکن است بخواهم در چین انجام دهم تأثیر بگذارد. همیشه این احتمال وجود دارد که به من اجازه بازگشت به کشور را ندهند ، و این برای کسی که شغلش تا حدی به تجربه کاری مهم در آنجا متکی است ، موضوع کمی نیست. اما این خطر برای شخصی مانند من که به عنوان یک شهروند خارجی تا حدی از دسترسی پکن محافظت می شود کمتر است. این امر برای افرادی مانند کتابفروشان هنگ کنگی که ربوده شده اند و معیشت آنها به دلیل انتشار کتابهای منتقد از چین نابود شده است یا نویسندگان و مترجمان در چین ، بسیار خطرناک تر است. بنابراین ، از این نظر ، من احساس کردم که من ، از محل محافظت شده ترم ، باید کاری را به نفع دیگران انجام دهم که محدودیت بیشتری دارند.

سانسور رسانه ها در چند سال گذشته در سراسر جهان در حال افزایش است. آیا آن را سرآغاز پایان نظم جهانی لیبرال می دانید؟
من فکر می کنم همه چیز به صورت چرخه ای پیش می رود و این قطعاً یک چرخه افزایش سرکوب جهانی است ، در حال کوچک شدن در چین ، با برگزیت در بریتانیا و انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایالات متحده. به همین دلیل مهمتر از همه این است که می توانیم از هر طریق کوچک تغییر ایجاد کنیم. این زمان برای نشستن و گریه کردن نیست.



درختان خرما در فلوریدا چقدر سریع رشد می کنند

به نظر شما روزنامه نگاران چگونه باید با موانعی که به طور فزاینده ای بر سر راه خود پیدا می کنند کنار بیایند؟
برای بسیاری از جهان ، ایده روزنامه نگاری جایگاه پایینی دارد - شما با احترام و وظیفه شناسی آنچه افراد مهم می گویند را ثبت می کنید. در زبان چینی ، واژه روزنامه نگاری گیج کننده است - به معنای واقعی کلمه 'ضبط کننده'. اما روزنامه نگاری تنگ نگاری نیست. حقیقت گویی است ما باید آن را به خاطر بسپاریم.



وقتی در سال 2001 به عنوان روزنامه نگار در چین پست شدید ، سانسور چقدر شدید بود؟
خبرنگاران خارجی به اندازه گزارشگران محلی مشکلی ندارند که انواع سخت گیری ها را در مورد آنچه می توانند بگویند و چگونه می توانند بیان کنند ، ندارند. برای خبرنگاران خارجی ، این محدودیت ها بیشتر محدودیت های رسمی حرکات ما را شامل می شود. قوانینی وجود داشت که ما را ملزم می کرد قبل از رفتن به آنجا از مقامات محلی اجازه بگیریم ، به عنوان مثال ، پوشش داستانهای سریع ، یا هر چیز با ماهیت حساس را دشوار می کرد. بنابراین ، ترفند این بود که بدون انتظار مجوز به جایی بروید ، داستان را گزارش دهید و سریع قبل از اطلاع مقامات از حضور ما مطلع شوید. چند بار من را برای مدت کوتاهی بازداشت کردند یا از من خواستند که مناطق اعتراضی را ترک کنم. یکبار ، مقامات محلی ماشین من را تعقیب کردند و سعی کردند مرا بازداشت کنند ، اما من آنها را با داستان دیرکردن در مصاحبه با برخی از مقامات مهم کنار گذاشتم. من به اندازه برخی دیگر از مردم این مشکل را نداشتم ، زیرا من قومی چینی هستم و برخلاف ، مثلاً یک پسر سفیدپوست 6 فوت قد و دوربین بزرگ ، می توانم با مردم محلی در ارتباط باشم.



شما در کتاب خود درباره کوچکترین فرزند خود از بین پنج دختر صحبت می کنید و به شما گفته می شود که اگر خانواده شما به مالزی مهاجرت نکرده باشند 'هرگز به دنیا نمی آمدید'. با سیاست تک فرزندی درگیر بود بر وقتی برای اولین بار به چین رفتید فکر می کنید؟
نه واقعا. تمرکز اصلی وال استریت ژورنال روی داستانهای اقتصادی و تجاری است و در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 ، زمانی که موتور اقتصادی چین در حال پیشرفت بود ، مواردی مانند سیاست تک فرزندی در پس زمینه عقب نشینی کرده بود. تمرکز بر این بود که مردم چگونه برای اولین بار صاحب خانه های خود بودند و (قادر بودند) اتومبیل و اثاثیه بخرند و چگونه از استارباکس می نوشند و در خارج از کشور تحصیل می کنند. این حتی پنج سال قبل غیرقابل تصور بود. تنها به تدریج متوجه تأثیرات موذیانه سیاست تک فرزندی شدم: کارخانه هایی که از کارگران خود برای استخدام و یا خانواده هایی که دارای پسران هستند وام های هنگفتی را وام می گیرند تا بتوانند تک فرزند خود را در بازار ازدواج واجد شرایط کنند ، شکایت کردند. که کمبود قابل توجهی در زنان داشت.

کنترل جمعیت در دهه 80 غیرعادی نبود. به عنوان مثال ، هند نیز یک آزمایش مختصر با a داشت کنترل باروری برنامه فکر می کنید سیاست گذاران وقتی برنامه هایی را برای کشورهایی به اندازه هند و چین تدوین می کنند ، کجا اشتباه می کنند؟
من فکر می کنم مشکل بزرگ مردم این است که کنترل جمعیت را با برنامه های شدید مانند سیاست تک فرزندی چین یا عقیم سازی اجباری ایندیرا گاندی (کمپین) یکی می دانند. آنها یکسان نیستند. این ایده بدی نیست که با افزایش فرصت های شغلی و تحصیلی ، دسترسی به پیشگیری از بارداری و سقط جنین را ارزان و مقرون به صرفه کرده یا از رشد جمعیت بکاهیم. اما کشورهای بزرگ مانند هند و چین ، با فشار جمعیت عظیمی ، این اشتباه را مرتکب شدند که سعی کردند برنامه های سختگیرانه و اجباری را تحقق بخشند که هدف آن کاهش سریع جمعیت بود. این تفاوت بین رژیم غذایی منطقی برای کاهش وزن یا رژیم غذایی دیوانه وار است که چیزی جز آب لیمو مصرف نمی کند. در حالت دوم ، شما ممکن است وزن زیادی را به سرعت کاهش دهید ، اما با تأثیرات طولانی مدت بر سلامتی شما. چین برای از بین بردن سریع جمعیت عجله داشت ، بنابراین دست به اقدامی شدید زد. نتیجه یک جمعیت بسیار نامتعادل است که بسیار قدیمی ، بسیار مرد و بسیار کم است ، و پیامدهای بزرگی بر رشد و شادی آینده مردم آن دارد.



آیا ویژگی های بازخرید سیاست تک فرزندی چین وجود داشت؟
زنانی که پس از اعمال سیاست تک فرزندی در شهرها متولد شده اند ، اصلی ترین بهره برداران بودند-آنها به عنوان تنها فرزند ، بدون هیچ خواهر و برادر مردی برای رقابت ، همه منابع والدین را دریافت می کنند. بنابراین از نظر ورود زنان در چین به دانشگاه و تحصیلات عالی ، دستاوردهای عظیمی به دست آمد. اما باید این سال را مطرح کنید که آیا این سود تنها با سیاست تک فرزندی محقق می شد-به هر حال ، زنان در کره جنوبی ، ژاپن ، تایوان ، سنگاپور نیز بدون هیچ محدودیتی پیشرفت های مشابهی انجام دادند.



بهترین درختچه ها برای اطراف خانه

اخیراً خشم زیادی از پیشنهاد دولت چین برای حذف دستگاه های داخل رحمی (IUD) به هزینه دولت وجود دارد. در سالی که این سیاست معکوس شد و به شهروندان چینی اجازه داد تا دو فرزند داشته باشند ، بازی آن را چگونه می بینید؟
دادن انتخاب های بیشتر به افراد برای تعیین تعداد خانواده هرگز چیز بدی نیست ، اما تاریخ اخیر نشان می دهد که برای یک کشور بسیار دشوار است که نرخ زاد و ولد را کاهش دهد. روند کلی امروزه در کشورهای مدرن با جمعیت زیاد شهری برای خانواده های کوچکتر است. تنها کشورهای توسعه یافته ای که تا کنون در افزایش جمعیت موفق بوده اند ، باید مزایای قابل توجهی را ارائه دهند - یارانه تحصیل ، مراقبت از کودک ، مزایای والدین. بودجه اینها گران است و مشخص نیست که چین تا چه اندازه مایل به توسعه این خدمات است. همچنین این مشکل وجود دارد که بیش از 30 سال را در تبلیغات بی وقفه در مورد ایده آل بودن خانواده تک فرزندی گذرانده اید. برخی از این ایده ها جا افتاده اند و کنار گذاشتن آنها بسیار دشوار خواهد بود.

یکی از شخصیتهای مورد علاقه (و بسیار دلخراش) کتاب شما اسنو است که هر روز قبل از بازیهای المپیک پکن با پلاکاردی که روی آن نوشته شده بود 'من می خواهم به مدرسه بروم' به میدان تیان آن من می رفت. آیا او تا به حال موفق به دریافت گواهینامه حکو شده است؟ ؟ آیا با برخی از افرادی که داستان های خود را با شما به اشتراک گذاشتند در ارتباط هستید؟
پس از مشکلات بسیار ، شنیدم که اسنو توانست مقام رسمی را به دست آورد. اما این روند تمام زندگی او را از بین برده است و او نمی تواند به سالهایی که نتوانسته تحصیل رسمی داشته باشد بازگردد - همه چیز از بین رفته است. من با برخی از افرادی که با آنها صحبت کرده ام در ارتباط هستم و از پیچ و خم هایی که زندگی آنها به دنبال داشته است شگفت زده می شوم. مانند لیو تینگ ، جوانی که من درباره او نوشتم ، که یکی از معروف ترین امپراتورهای کوچک چین است ، زیرا مادرش را با خود به دانشگاه برد. او اکنون تحت عمل جراحی تعیین جنسیت قرار گرفته است و به عنوان ملکه زیبایی و مدل حرفه ای امیدوار کننده است. مردم ظرفیت فوق العاده ای برای تعجب شما دارند ، و داستانهای انعطاف پذیری و نبوغ آنها چیزی است که من می خواستم در کتاب به آن اشاره کنم.



شما در تجزیه و تحلیل خود از سیاست تک فرزندی چین در مسائل سیاسی و سیاسی با هم همکاری می کنید. چگونه شما را به عنوان یک شخص تغییر داد؟
آنها می گویند نوشتن بهترین شکل درمان است. من فکر می کنم با طرح برخی از سوالاتی که در کتاب مطرح کردم - چرا ما بچه می خواهیم؟ هزینه های فرزندپروری چقدر است؟ چه چیزی به زندگی معنا می دهد؟ - و تلاش برای پاسخگویی متفکرانه به آنها ، به من کمک کرد تا دریابم چه چیزی مهم است
به من



انواع مختلف بوته های کاج

در پایان نامه خود صحبت می کنید که چگونه روزی قصد دارید به فرزندان خود داستان کشوری را بگویید كه امپراتور آن فرمان داده است كه ساكنان آن تنها یك فرزند دارند و آن را به ملتی از قدیم تبدیل كرده است. آیا هنوز داستانها را شروع کرده اید؟
اونم برای کتاب بعدی