تنهایی کیشوری آمونکار

کیشوری آمونکار ، موسیقیدان کلاسیک ، در مصاحبه ای نادر از یادگیری از مادرش ، تفاوت بین یک استاد و معلم و اینکه چرا او نیازی به بهارات راتنا ندارد ، صحبت می کند.

کیشوری آمونکار همانطور که از مادرش و سایر گوروهایش آموخت ، شروع به جستجوی سبک خود کرد ، جایی که احساسات را در اولویت قرار داد. (منبع: آرشیو اکسپرس)کیشوری آمونکار همانطور که از مادرش و سایر گوروهایش آموخت ، شروع به جستجوی سبک خود کرد ، جایی که احساسات را در اولویت قرار داد. (منبع: آرشیو اکسپرس)

کیشوری آمونکار مصاحبه را دوست ندارد. او علاوه بر اینکه آنها را اتلاف وقت می داند زیرا دقیقه های مهمی از ریاض و تدریس روزانه او می گیرند ، دوست ندارد در مورد موسیقی خود با غریبه ها صحبت کند. بنابراین ، هنگامی که یکی از بزرگترین خوانندگان کلاسیک عصر ما تقریباً دو ماه پیش ما را در خارج از سوئیت هتل خود در دهلی سرگردان کرد و از مصاحبه ای که قبلاً تعیین شده بود خودداری کرد ، تعجب آور نبود. من الان خسته هستم. به او بگویید که اگر می خواهد صحبت کند ، به خانه بیا ، او از پشت در گفت: در حالی که شاگردش ناندینی بدکار به ما عذرخواهی می کرد.



Home for Amonkar یک آپارتمان کوچک در پرابادوی بمبئی است. با کمال تعجب ، ما چند ماه بعد درب منزل او هستیم. او انتظار نداشت که ما این سفر را انجام دهیم. من قدردانی می کنم که شما اینجا هستید. آمونکار می گوید اما قبل از اینکه به سوالات شما پاسخ دهم ، باید بدانم چقدر درباره موسیقی می دانید. او روی یک تاب چوبی حک شده پیچیده می نشیند. او با ریتم ، به آرامی حرکت می کند. تنها تصویر فوق العاده در اتاق نشیمن ، تصویر او است. یک عکس سیاه و سفید تقریباً یک دهه پیش ، تمام دیوار را پوشانده است. این تصویری است از خم شدن او بر جنجالش و در خلسه. وقتی روی یادداشت هایش تمرکز می کند خطوط روی پیشانی اش برجسته می شود. در حال حاضر در سن 84 سالگی ، تعدادی خط از خطوط دور چشم و برخی از آنها در صورت وجود دارد که نشان دهنده سن و عقل است.



عنکبوت سفید با پاهای راه راه

همچنین بخوانید | سادانه کیشوری آمونکار



بسیاری از هنرمندان برجسته کلاسیک ممکن است اجراهای زنده را بزرگترین منبع شهرت خود بدانند ، اما به نظر می رسد آمونکار به آنها اهمیت نمی دهد. او هر طور که می خواهد و هر زمان که بخواهد عمل می کند. او از اکثر اجراهای خارج از کشور خودداری می کند زیرا در آن محیط ناراحت است. تعداد کنسرت هایی که او در یک سال انجام می دهد بسیار اندک است. هنگامی که او آواز می خواند ، مانند کنسرت اخیر در نهرو پارک دهلی ، که توسط Spicmacay سازماندهی شد ، مدتی طول کشید تا بتواند نقش خود را در راگا پیدا کند. بسیاری تصور می کردند که به خاطر سن است که راگا از او فرار کرد. در صدا و سرفه هایی که باعث قطع صدای او می شوند ، وجود دارد. اما حقیقت این است که همیشه برای آمونکار مدتی طول می کشد تا به رگای او برسد. در هر کنسرت ، هنگامی که آمونکار شروع به خواندن می کند ، او دچار تزلزل می شود. او در تلاش برای یافتن مسیر مناسب ، جهت های مختلف را امتحان می کند. و سپس ، درست مانند آن ، او تلاش را پشت سر می گذارد و به عالی ترین یادداشت راگا می رسد.

در دهلی ، اکتبر امسال ، باغشری ، یکی از راگهای مورد علاقه او بود. او ساپاتان خود را با سرعت رعد و برق تحویل داد ، چیزی که Bedekar ، دانش آموز ارشدش و Tecashree Amonkar ، شاگرد و نوه اش ، نمی توانستند با آن مطابقت داشته باشند. نحوه رسیدن او به نت ها به اندازه خود نت ها اهمیت دارد ، به همین دلیل است که او دچار خلسه می شود و ما را با خود همراه می کند. Girika Devi ، نماینده thumri می گوید موسیقی او به زیبایی احساسات و تکنیک را ترکیب می کند.



آمونکار نشان دهنده استاندارد طلایی نبوغ موسیقی در این کشور است. در مستند آمل پالکار و ساندیا گوخاله ، بهینه شادجا ، در مورد آمونکار ، ذاکر حسین ، استاد طبلا می گوید: او راگهایی خوانده است که جاودانه ترین تصویری از آن راگها هستند. همیشه. وقتی از مروه استاد امیرخان صحبت می کنید ، در همان نفس از بوهوپ کیشوریتی صحبت می کنید. این اجراهای برجسته وجود دارد که در طول صدها سال برگزار می شود و شما تا آخر عمر و بقیه قرن های آینده در مورد آنها صحبت خواهید کرد. موسیقی او مانند یک نقاشی است که تمام جزئیات زندگی فردی را در خود جای داده است. شادی بزرگ ، اندوه بزرگ ، خشم بزرگ ، سرخوردگی ، ناامیدی وجود دارد. همه چیز در یک قطعه کوچک متمرکز می شود.



آمونکار موسیقی را از مادرش ، خواننده افسانه ای ، Mogubai Kurdikar ، از استاد Jaladur Khan's Jaipur Atrauli gharana فرا گرفت. آموزش های موسیقی او شامل تنظیم صدایی بود که سه اکتاو را با شکوفایی زیاد طی می کرد ، و همچنین توانایی کشف و ارائه نت های ریز (shrutis) در سنت غارانا.

نت های بالا: کیشوری آمونکار هرگونه نور را بر روی صورت خود در طول کنسرت ممنوع می کند. در آن صورت نمی توان وارد خلسه شد. (عکس سریع توسط Hemant Chawla)نت های بالا: کیشوری آمونکار هرگونه نور را بر روی صورت خود در طول کنسرت ممنوع می کند. در آن صورت نمی توان وارد خلسه شد. (عکس سریع توسط Hemant Chawla)

گفتگو با آمونکار در مورد موسیقی او شبیه فرایند گوش دادن به موسیقی او است. او داستانهای خود را با علاقه یک خواننده خیال می بافد و شما را به جهات غیر منتظره زیادی می برد. با آمادگی ما ، با برخی از دانش موسیقی کلاسیک و مجموعه ای از سوالات ، او جدول را تغییر می دهد. او مصاحبه کننده می شود. او می پرسد که در مورد موسیقی چه می دانید ، به من بگویید. پس از 30 دقیقه کباب کردن به نظر می رسد که او نسبتاً راضی است. او شروع به صحبت در مورد اسرار سوارها می کند.



باید درک کرد که موسیقی من از یک نت شروع می شود و نه از یک raga. آمونکار می گوید این وسیله ای است که من از طریق آن خود را بیان می کنم. س Myال من از نگهبان ساختمان من این نیست که او رگای خاصی می داند. این است که آیا او از موسیقی من خوشش آمده است. برای این منظور ، من باید همه چیز را در مورد رسانه بدانم. این یادداشت ها چگونه حرکت می کنند؟ تنها وقتی رسانه را می فهمید که می توانید از آن پیشی بگیرید. آمونکار می گوید ، برای این کار به ابتدای بیان موسیقی می روید.



کردیکار یک موسیقیدان با استعداد ، یک گورو دقیق و مادری سرسخت بود که همسرش را در زمانی که آمونکار تنها شش سال داشت از دست داد. او با سه فرزند برای مراقبت باقی ماند ، بدون پول و دانش موسیقی فراوان. مادرم در مورد موسیقی صحبت نمی کند. او می خواند و من تکرار می کردم. بدون اینکه چیزی از او بپرسم از او کپی می کنم. آیایی آنقدر سخت گیر بود که فقط دوبار شاهی و آنتارا می خواند و نه بار سوم. در هر دو مورد ، مجبور بودم هر قسمت قطعه را دریافت کنم. این به من تمرکز را آموخت. گورو باید اینقدر خوب باشد شما نمی توانید یک گورو داشته باشید که مدام از خود می پرسد: 'دانش آموز من کی روی صحنه می نشیند و برنامه ای انجام می دهد؟ آیا او به خارج از کشور می رود؟ ”آمونکار می گوید که آن شخص می تواند معلم باشد نه یک استاد راهنما.

او در ادامه تفاوت را با قیاس تمرین و سادانه توضیح می دهد. مورد اول درباره تقلب در امور است. سادانا باعث می شود یک قدم جلوتر را ببینید و به جلوتر حرکت کنید. شما باید به تنهایی راه بروید و بدوید. گورو به شما قدرت می دهد تا بتوانید این کار را انجام دهید. اگر این کار را نکنید ، معمولی باقی می مانید. آمونکار می گوید مادرم مطمئن شد که من معمولی نیستم. آمونکار به غیر از آموزش زیر نظر مادر ، موسیقی را از انور حسین خان از آگارانا ، آنجانیبای مالپکار از بهندی بازار غارانا ، شارادچاندرا آرولکار از گوالیور غارانا و بلکریشنابوا پرواتکار معتبر گوا آموخت. به زودی ، شهرت جوان کیشوری به عنوان مجری صحنه افزایش یافت.



کردیکار در زمانی اجرا کرد که به خوانندگان زن احترام زیادی نمی گذاشتند. آمونکار به یاد می آورد که یک شبه در محفظه های قطار درجه سه سفر کرده و سرش را روی شانه مادرش خوابانده بود. او در کنسرت ها کردیکار را در تنپورا همراهی می کرد. او با به خاطر آوردن نحوه برخورد سازمان دهندگان با مادرش ، صحبت کردن با او ، پرداخت مبلغ اندک به او و مجبور کردن او در خانه کسی و نه در مهمانسرای مناسب ، خوب می شود. او از احترامی که یک موسیقیدان کلاسیک می خواهد و شایسته آن است محروم شد. من این رفتار بد را با اسطوره ای مثل او دیدم. به شدت به من صدمه زد. اما مادرم سه فرزند برای تربیت داشت ، بنابراین ادامه داد. من تصمیم گرفتم که وقتی نوازنده می شوم ، هرگز اجازه هیچ کدام از این کارها را نمی دهم. و من ندارم او می گوید: من همیشه در یک سوئیت هتل مناسب می مانم ، مطمئن می شوم که یک ماشین در اختیار من قرار داده شده است ، خودرویی که همیشه در دسترس است و تمام پرداخت ها به درستی انجام می شود.



آمونکار همانطور که از مادرش و سایر گوروهایش آموخت ، به دنبال سبک خودش بود ، جایی که احساسات را در اولویت قرار داد. او سعی می کرد پروتکل آهنگ ، زینت و ساختار غارانا را گسترش دهد تا عناصر سایر غاراناها را نیز شامل شود. چیزی به نام غارانا وجود ندارد. فقط موسیقی وجود دارد. این در این غارنها محدود شده است و این مانند تقسیم موسیقی به گروههای خاص است. نباید محدودیت های این هنر را به دانش آموزان آموخت. هیچکدام وجود ندارد. اما باید گرامر را درک کرد. آمونکار می گوید به همین دلیل است که به افراد آلانکار ، راگاس آموزش داده می شود.

در 1960s و 1970s ، او شروع به خواندن برای مخاطبان بزرگتر کرد. اجراهای او از طریق کاست و ضبط به مجموعه های موسیقی خصوصی راه یافت. اما آمونکار در سن 25 سالگی سکوت کرد. صدایش را از دست داد. غیر قابل توضیح بود. پزشکی یا تمرینات مدرن ، هیچ چیز نمی تواند او را درمان کند. تا زمانی که او با قدیسی از پونا ، سردشموخ مهاراج ، ملاقات کرد ، که قول داد صدای خود را از طریق آیورودا به او بازگرداند. دو سال طول کشید تا صدای خود را دوباره به دست آورد.



خلوت این وقفه به او اجازه داد تا در موسیقی خود عمیقاً تأمل کند. هنگامی که او دوباره شروع به آواز خواندن کرد ، آمونکار راحت تر قوانین را شکست و سبک خاص خود را شکل داد. این در محافل موسیقی بی سابقه بود. از همان ابتدا ، من احساس تنهایی کردم. اول ، چون نمی دانستم مادرم به من چه می آموزد. از طریق آن آواز خواندن و یادگیری مداوم ، کمی نگاهی به آنچه که به عنوان نت معروف است ، انداختم. از طریق یک یادداشت ، می توانم نگاهی اجمالی به تنوع آن یادداشت ها داشته باشم. مادرم از من در مورد تفاوت بین 'rehab' raga Shuddh Kalyan و 're' raga Bhoop می پرسد. یادداشت یکسان است اما نحوه برخورد در هر دو راگا کمی متفاوت است. او می گوید بنابراین برای یافتن پاسخ ها ، باید در عمق آن جستجو می کردم.



کیشوری آمونکار خواننده کلاسیک هندی از او تقدیر می شودکیشوری آمونکار خواننده کلاسیک هندی در 'Gaansaraswati Mahotsav' در Ganesh Kala Krida Manch تقدیر شد. (منبع: عکس سریع توسط Shivakumar Swamy)

آمونکار کشف کرد که در بین نت های اصلی شروتی قرار دارد که می تواند طیف وسیعی از احساسات را برانگیزد. این زمانی است که راگاس برای او موجودات زنده شد. وقتی کسی به عالی ترین نت راگا می رسد ، پس از ترسیم آن با عشق زیاد ، راگا باید مانند یک شخص مقابل شما بایستد. باید به گونه ای خوانده شود که من این شخص را ببینم و شما نیز به عنوان تماشاچی آن را ببینید. من یک انسان هستم اما می توانم انتزاعی را از طریق موسیقی ام تجربه کنم. او می گوید به همین دلیل است که شما هنوز به حرف من گوش می دهید. معروف به میرا و کبیر کبیر و ساحله معروف - که در گروه راگا بوپالی راهزن هستند - چنین تجربیاتی متعالی را ارائه می دهند.

اما در سنت کلاسیک ، از دست دادن ارتباط با غارانا برای تزئین سایر تزئینات ، کفر بود. مردم به من می گفتند شورشی. فکر نمی کنم یکی باشم. من فردی تندخو هستم و حقیقت را می گویم. هنگامی که والا را تجربه کردید ، انتزاعی شروع به کسب فرم می کند. سپس آنچه منتقدان گفتند اهمیتی نداشت. آمونکار می گوید هنوز مهم نیست. او تأکید می کند که او بزرگترین منتقد اوست. نوارهای اجراهای زنده او مدام در خانه اش پخش می شود تا بتواند عیب ها را بیابد و آنها را برطرف کند.

هر داستان کیشوری آمونکار نیز درباره بی حوصلگی او با تماشاگران ، خلق و خوی افسانه ای او است. او اغلب با معاصر مادرش ، کسربای کرکار ، موسیقی دان برجسته ، که گاهی اوقات بسیار بی ادب با مخاطبانش است مقایسه می شود.

عکس انواع ارکیده

آمونکار مشهوراً از خوانندگی امتناع کرده است زیرا فکر می کرد مخاطبان رفتار بدی دارند. او یک بار در حال اجرا در باشگاه گلف گلمرگ در کشمیر بود ، جایی که فاروق عبدالله ، وزیر وقت وقت ، در آن تماشاچیان حضور داشت. شخصی شروع به عبور یک بشقاب گلابی از اطراف کرد. آمونکار از خواندن بیشتر امتناع کرد. هنگامی که یک زن صنعتگر یک بار در هنگام اجرا دستور پان داد ، آمونکار فریاد زد: آیا من برای شما یک کوثه والی هستم؟ از ویراستاران و سیاستمداران گرفته تا صنعتگران و هنرمندان مشهور ، بسیاری در خلال کنسرت ها با خشم آمونکار روبرو شده اند.

در کنسرت پارک نهرو ، تماشاگران در سکوت ترسناکی نشسته بودند و در راهروها حرکت نمی کردند. چک صدا خوب پیش نمی رفت آمونکار از میکروفون ، صدا ، مانیتور ، چراغ ها راضی نبود. او فریاد زد: 'این اتلاف وقت کامل من است. سرانجام ، رشمی مالک ، رئیس بنیاد Spicmacay ، مجبور شد وارد عمل شود.

مردم می گویند من متکبر و خوش خلق هستم. فقط نمی فهمم چرا. آیا تا به حال دیده اید که من در کنسرت بخندم ، با تماشاگرانم صحبت کنم؟ من می خواهم درگیر شوم و روی چکیده تمرکز کنم. آن وقت باید بدنم را فراموش کنم. برای این منظور من به کمک مخاطبانم نیاز دارم ، نه وقفه آنها. مردم باید درک کنند که موسیقی سرگرمی نیست. قرار نیست برای جذب مخاطب خوانده شود. به همین دلیل است که من هرگز در گالری بازی نمی کنم. آمونکار ، که تقریباً همیشه در تاریکی آواز می خواند و اجازه نمی دهد چراغ های روشن روی صورتش ایجاد شود ، می گوید تماشاگران نمی توانند تنهایی یک هنرمند را مختل کنند. او می گوید با آن نورهایی که روی صورت شما وجود دارد نمی توان در خلسه قرار گرفت. او همچنین به هیچ کس اجازه نمی دهد قبل از کنسرت در اتاق سبز حضور داشته باشد و از شناسایی یا تایید نوازندگان و منتقدان ارشد پس از آن امتناع می کند. من به کسی اجازه نمی دهم که در اتاق سبز حضور داشته باشد زیرا آنجاست که من راگام را با تنپورایم مطابقت می دهم. تا زمانی که این اتفاق نیفتد از عملکرد مطمئن نیستم. بعد از کنسرت ، من در منطقه دیگری هستم. آمونکار می گوید: من دیگر قدرتی ندارم که در کنار کسی باشم.

در کنسرت Nehru Park ، هنگامی که سرانجام کار خود را آغاز کرد ، او یک سری taans شگفت آور پیچیده ارائه کرد. در 80 سالگی ، او با تلاش بیشتری می خواند ، زیاد سرفه می کند ، آب گرم بیشتری می نوشد ، عصبانی می شود. آنچه اکنون از موسیقی من به دست می آورید ، همان چیزی است که سالها پیش دریافت نکرده اید. تهراو (سکون) بسیار بیشتری وجود دارد. من مسیر خود را می شناسم و مقصد خود را می دانم. آمونکار می گوید که آیا به آنجا می رسم یا نه ، نمی دانم ، اما این کار را تا زمانی که زنده هستم انجام خواهم داد.

او پادادام بوشان و پادما ویبوشان را برای یک کار نمونه دریافت کرده است. او می گوید به Bharat Ratna احتیاج ندارد. به ساچین تندولکار داده شده است. آمونکار می گوید ، اگر این تصمیمی است که دولت گرفته است ، بهتر است که آنها من را در یک گروه قرار ندهند.

فروتنی در موسیقی کلاسیک هند و نوازندگان آن یکی از مهمترین فضیلت ها محسوب می شود. برای کیشوری آمونکار ، این احترام فقط به خاطر موسیقی او است. او نه مدیون تماشاگرانش است ، نه کسانی که میزبان او هستند و نه کسانی که او را در صحنه همراهی می کنند. کمال خیال او نحوه انتقال داستان های قلبش است. باهان متعالی میرا و کبیر او را قادر به حرکت به سوی لطافت می کند. وقتی شخصی مانند آمونکار آواز می خواند و ما را به انتزاعی نزدیک می کند ، باید به او اجازه داد که تنهایی مورد علاقه اش را داشته باشد ، حتی اندک غرور.