برای این زیبایی چه خواهید داد؟
علی اکبر ناطق
ترجمه علی مادی هاشمی
پنگوئن
217 صفحه
399 روپیه
این حجم باریک از داستانها ریشه در سرزمین سرسبز و باشکوه پنجاب روستایی پاکستان دارد. در اینجا ، زندگی افراد تحت تأثیر هوس طبیعت و ظلم و ستم مردان است. و در حالی که پرس و مالوی صفحه به صفحه می گردند ، این جهان بی خداست ، که توسط حرص ، شهوت و راه های پیچیده قدرت هدایت می شود. نویسنده علی اکبر ناطق این داستانها را با نثری بی احساس به ما می گوید ، که از تزئینات پاره شده اما هرگز از سرعت برخوردار نیستند. هر داستان بی وقفه به خشونت یا ناامیدی و یا هر دو آسیب می رساند.
در رسانه ها افرادی هستند که با دست مطمئن یک صنعتگر کشیده شده اند. جیرا ، تروبادور و قصه گو ، یکی از بسیاری از شخصیت هایی است که در حاشیه زندگی روستایی زندگی می کند ('بازگشت جیرا'). هیچ کس به یاد نمی آورد که والدینش چه کسانی هستند ، یا کجا ناپدید می شود تا شش ماه. اما او به دلیل شوخ طبعی و حسن نیت خود ، و دریای داستانهایی که به روستا می آورد ، افسانه ها و نخ هایی که جمعیت را سه بار جمع می کند و آنها را پرچین نگه می دارد ، دوست دارد. چنین قدرتی همیشه کسانی را که دارای قدرت هستند ، ناآرام می کند ، و مطمئناً ، روابط دوستانه جیرا بر پیرمودای شاه بدون مجازات نمی ماند.
در واقع ، افراد عجیب و غریب ، مردان حاشیه ای یک جامعه فئودالی قهرمان بسیاری از این داستانها هستند. بابا ، ساعتسنج یک چشم ، تنها آرایشگر روستا است که از بچه ها متنفر است و در عوض از او متنفر است ('کودک پسر') ، اما مرگ تنها باعث ایجاد یک سودای عجیبی می شود. آچو آکروبات ، در داستانی به همین نام ، از حسادت همکلاسی های درخشان خود به یک هدف خفیف از افراد کم ارزش تبدیل می شود. در هر دو داستان ، این روایت اول شخص است که تقویت آرام ، مطمئن ، اما مشکل ساز سلسله مراتب را آشکار می کند.
روستای این اثر در یک تنش وجود دارد: بین عصیان و اطاعت ، بین شخصیت های شدید فردگرا و واکنش تازیانه مانند جامعه. دیگران مانند غفور ، dimwit ('پایان جودپور') ، و نورایی ، پسر یک زن روسپی ('ناامیدی') ، تمام زندگی خود را در تسلیم مطلق می گذرانند ، تا اینکه یک لحظه خشونت خونین آزادی را به ارمغان می آورد. آن لحظه نه به تفصیل شرح داده می شود و نه توسط چشم های تیره و تار نویسنده تجلیل می شود. به سادگی وجود دارد.
ناطق قبل از آنکه به عنوان نویسنده ای مشهور شهرت پیدا کند ، در اوکارا ماسون می ساخت ، مساجد و مناره ها می ساخت و تحصیلات خود را در خلوت ادامه می داد. او روستا را به مقصد اسلام آباد ترک کرد تا در جستجوی زندگی خود به عنوان نویسنده باشد ، اما آن روستا داستان داستانی او را ترک نکرده است. او ما را با دیدن اره تیز مکالمه هایی که در گوشه و کنار روستاها شنیده می شود ، به کار خود می کشاند و با عدم هدر دادن خطوط زیاد در توصیف ، آزمایش صحت گیبونز (چرا در قرآن شتر وجود ندارد؟) را روشن می کند.
انتقاد و بی احترامی او به دین و ناظران آن در داستانهایی مانند 'بازگشت جیرا' ، 'معجزه مولوی' و 'دست ماسون' مشهود است. آخرین داستان داستانی است که چیزهای زیادی از زندگی خودش می گیرد. اشگر یک ماسون است که تصمیم می گیرد برای آینده بهتر به عربستان برود. در آن سرزمین قدیم و مقدس ، او از مکانهایی دیدن می کند که مدتهاست برای آنها احترام قائل بوده است ، اما جستجوی او برای زندگی صادقانه با خشونت ناگفتنی پایان می یابد - که توسط شرع تحریم شده است. این سرزمینی است که به واسطه قدرت نعمت متروک شده است.
این مجموعه قابل توجه علاوه بر شایعات داستان کوتاه اردو ، همراه با انعکاس مانتو و پرمچند است. نمی توان آن را به راحتی در موضع ایدئولوژیکی قرار داد. وفاداری آن نسبت به افرادی است که نتیق درباره آنها می نویسد ، خشونتی که با آن زندگی می کنند ، و اشتیاق شدید که آنها را برانگیخته است. در بهترین اثر ، 'قائم دین' ، یک نفر نماینده قوس غم انگیز زندگی انسان می شود - قهرمان جامعه خود ، قائم دین توسط سرنوشت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد ، توسط خود او رها می شود و در انتظار نجات است. نخواهد آمد.