ماندگاری: مرکز شهر

دندان های شیری از جهات مختلف به عنوان خود می رسد - این اشاره به اولین عاشقانه بی گناه دارد که اغلب به چیزی بسیار پیچیده تر تبدیل می شود ، احساسات در مورد خانه اول که همه باید با آن کنار بیایند و روند آشتی با چه کسی شما هستید و آنچه می خواهید

دندان های شیریدندان های شیری Amrita Mahale Westland

رابطه عاشقانه بین یک شهر و ساکنان آن همیشه منبع غنی الهام بخش نویسندگان بوده است. از آنجایی که مردم ریشه خود را در یک شهر می گذارند و نبض زندگی خود را با مدرس یا بمبئی مطابقت می دهند ، به نظر می رسد چنین عاشقانه ای یک طرفه به نظر می رسد. اولین رمان آمریتا ماهاله این امر را به رسمیت می شناسد زیرا شخصیت های او با شیوه های انسانی ناگزیر ناشیانه ارتباط برقرار می کنند.



دندان های شیری از جهات مختلف به عنوان خود می رسد - این اشاره به اولین عاشقانه بی گناه دارد که اغلب به چیزی بسیار پیچیده تر تبدیل می شود ، احساسات در مورد خانه اول که همه باید با آن کنار بیایند و روند آشتی با چه کسی شما هستید و آنچه می خواهید چنین چیزی در مورد شخصیت اصلی ایراواتی کامات و دوست دوران کودکی اش کارتیک کینی صادق است ، که زندگی آنها حول محور اجتماع تعاونی آنها در ماتونگا می چرخید. این کتاب به طور متناوب بین فلاش بک ها و حال حاضر - دهه 90 - برای نشان دادن ماهیت یک شهر در حال تغییر ، ثبت زمان تغییر در بمبئی برای تبدیل شدن به بمبئی.



ایراوتی روزنامه نگاری است که ضرب و شتم شرکت شهر را پوشش می دهد. به نظر می رسد هیچ چیز برای قهرمان کتابی که اینقدر بر ماهیت یک شهر تمرکز دارد مناسب تر نیست. در طول کتاب ، او قهرمان همه شهرهاست و می تواند باشد ، علیرغم اینکه به طور منظم در معرض زشتی آن قرار گرفته است. می توان گفت که اصل نحوه اداره ماهال با شهر به طور کلی را می توان از چشم ایرا مشاهده کرد-دوست داشتن و اعتقاد به آنچه که نشان می دهد بدون این که از ریاکاری و خونسردی که اغلب در محدوده خود یافت می شود دوری کنید.



در بیشتر رمان ، مهاله کنترل قابل ستایشی بر سرعت داستان نشان می دهد. او بین دوران کودکی و بزرگسالی به آسانی می پرید ، که به موازات تصویر او از شهر به عنوان یک کل ، در متمایز کردن رمان کلیدی است. یکی از دلسردی های کتاب این است که چگونه نوشتار مستعد تغییر ناگهانی به سمت بدتر است ، اگرچه در عرض چند خط بهبود می یابد. در همین راستا ، چند بار - به ویژه در قسمت میانی داستان - وجود دارد که به نظر می رسد شخصیت ها و درهم تنیدگی های آنها با پس زمینه ای که در مقابل آنها به تصویر کشیده شده است مطابقت ندارند.

ارزیابی منصفانه ای خواهد بود اگر بگوییم بدون شهر ، داستان ایراوتی و کارتیک بسیار جذاب تر خواهد بود. از سوی دیگر ، به همان اندازه نامشخص است که آیا ساخت بمبئی بدون جهانهایی که این دو را در بر می گرفت ، مثر بوده است. این می تواند همان چیزی باشد که در نهایت عاشقانه با شهر را کمی نابرابر می کند - این که بدون افرادی که از طریق آنها به آن نگاه می کنیم ، شهر می تواند کاملاً چیز دیگری باشد. وقتی همه چیز گفته شد و انجام شد ، این هنوز باقی است.