آهنگ برای همه عاشقان

شش شاعر آیات خود را درباره شیوه های مختلف تعلق به اشتراک می گذارند.

تصویر مورد استفاده برای اهداف نمایندگیتصویر مورد استفاده برای اهداف نمایندگی

زمان آن فرا رسیده بود که ما زندانی باشیم



چرا کینه ای از زمانی که با من می گذرانی به عشق می کشی؟



در تولدی دیگر ما بیشتر متولد می شویم
جدا از هم ، ما شکل دیگران را نمی دانیم
صورت ، رنگ پوست طرف مقابل ، کلمات
برای عشق به زبان دیگری ، و آنچه می خواهد
به معنای گذراندن یک شب در آغوش یکدیگر
سپس ، تنها این عدم وجود دائمی عشق ماست
خیلی وقت پیش می دانستیم ، عشقی که دیگر نمی توانیم
رسیدن به لمس ، عشقی که در آن به خود خیانت می کند
اشک ، عشقی که ما را به طور کامل گریه خواهد کرد
شب های ماه عشقهای دیگر ممکن است اتفاق بیفتد ، بگیرید
فضا ، حتی این درد بی نام را از بین ببرید
قلب ما را پوست می کند ، اما فقط ما می دانیم ، با
اطمینان از روحهای قدیمی ، چرا ما مشتاق آن قسمت هستیم
از ما که ناپدید شدیم سپس ، ما نمی توانیم
ادعا کردن من نمی توانم به درب شما بیایم و
یک بوسه بخواه من حتی نمی توانم دعوا کنم.



حالا مرا دوست بدار. عذابها ، از هم پاشیده شدن ، می توانند یک روز دیگر ما را آزار دهند.

- MEENA KANDASAMY
مینا کنداسامی رمان نویس و شاعر است که دارای سه مجموعه شعر است: لمس ، خانم میلیتاسیون و #این شعر شما را تحریک می کند.



من دوباره با شما ملاقات خواهم کرد
(ترجمه از شعر پنجابی آمریتا پریتام
Main Tenu Phir Milangi )



جایی که؟ چگونه؟ نمی دانم -
شاید کمی در تخیل شما
من به بوم شما می آیم
یا مانند یک خط مرموز که ترسیم می کنید ،
در سکوت ، همچنان نگاه کن
به تو.

یا مانند پرتو خورشید
رنگهای تو را در هم می آمیزم ،
و در آغوش آنها نشسته ، تبدیل می شوند
آنچه را که می کشید
نمی دانم چگونه و کجا
اما من شما را ملاقات خواهم کرد
از نو.



شاید من بهار شوم
و مانند آب ، به باد پرواز کن -
آن قطرات آب ، من می خواهم
روی بدن خود بمالید ، و
مانند خنکی ، خواهم کرد
روی سینه دراز بکشید
من زیاد نمی دانم
اما این را من می دانم ،
به موقع ، وقتی می روم ،
تمام کاری که انجام داده ام خواهد رفت



و وقتی این بدن می رود
همه چیز می رود ،
اما رشته های خاطرات

مانند اتمهای جهان هستند ،
من آن اتم ها را انتخاب می کنم ،
آن نخ ها را ببافید
و من دوباره تو را ملاقات خواهم کرد



گل های زیبا و نام آنها

-آخیل کاتیال
آخیل کاتیال نویسنده ، معلم و مترجم مقیم دهلی نو است.



برای حنین زیبای من

شکل همه چیز
دیده نشده
دنباله طولانی از دست رفته پرنده
پرواز
تو تنها چیزی هستی
آسمان به یاد می آورد



طعم هوای نقره ای
تند برف سرد
سحر ، ضربه چاقو
شما اولین و آخرین هستید
نور روز



دریای غرق شده
متورم با کلمات
سنگی سنگین بر رودخانه
رطوبت شیرین و سرسخت
تو تنها چیزی هستی
آب به یاد می آورد

-JANICE BET
جانیس پریات شاعر و نویسنده است

Cadences Of Glass

من تو را از راه دور نگه داشتم ، عشق ، برای نگاه کردن
دوباره در خودم ، به اندازه بازو ، برای آزمایش
هوای بین ما: منشور بود یا آینه؟
آیا شما با عبور از وضوح آن ،
در تکه های هر رنگ به من برسید؟
یا شما واقعاً در موج دار شدن آن واقعی بودید
اما به خاطر خلوص شیشه نگه داشته می شود؟

برای پیدا کردن دوباره ، در عشق ،
من شما را با موسیقی یک نت واحد نگه داشتم:
فاصله ، مزاحمت ، تقطیر ،
زمزمه عبور و جدایی
در اینجا پذیرش شکننده آتش بس وجود دارد
بین نیاز و اختلاف ، سطح و بینایی ،
این شیب های شیشه ای
که می شکند و تو را در کنار من نگه می دارد

-RANJIT HOSKOTE
رنجیت هوسکوت نویسنده کتاب مرکزی زمان ، اقدامات ناپدید کننده ، و من ، لالا: اشعار لال دد است.

عادات: بازگشت

از دست دادن دردناک است ، بسیار دور
بازیابی بسیار آسان است بچرخ،
و یک بار دیگر ، بدون باز شدن ،
منتظر می ماند اجتناب ناپذیر ، ماندگار ،
آن چیزی که شما فرار می کنید اما بنظر می رسد گیر کرده اید
برای همیشه ، تقریبا
تقریبا.
تقریباً یک لب ، کمتر از لب خرگوش؟
عاداتی وجود دارد و عاداتی نیز وجود دارد.
تنفس یک عادت است که سعی می کنم آن را به دست آورم.
تو کسی هستی که سعی می کنم او را کنار بگذارم

-کارتیکا نار*
از: Terre à Ciel، 2012
کتابهای کارتیکا نایر ، شاعر و تهیه کننده رقص ، شامل شکارچیان عسل و تا شیرها است

بگذار من صفت باشم

و بنابراین فعل همه است

اما هنوز آمادگی آن را ندارم

گره می زنم
هر زمان و هر زمان

برای سد کردن جریان
به تظاهر

من یک چیز هستم
من یک چیز هستم

و تظاهر کردن
تو هم هستی

و وقتی گره ها باز می شوند
همانطور که یک روز آنها باید

برگ های یک درخت بلوط

اجازه بدهید اصلاح کنم
واجد شرایط شدن
مسح
نقطه مقابل
مرتجع شدن
پرانتز کردن
اختراع کردن
مخالفت
بگذار بال بگیرم
بگذارید بخوانم

شما

فکر کنم می پرسم ،
مانند باردهای قدیمی
تا گلدسته ات باشم

همیشه گلدار نیست

حیوانات بیوم جنگل های بارانی استوایی

فقط کمی برعکس

نوعی که همیشه مجاز نیست
در باغهای دیواری

اما حتي در حال پيچيدن ،
بگذار دنباله من
موضوع باشد
که دایره را تکمیل می کند
من مشتاقم که در کنارت باشم

عشق ، بگذار صفت باشم.

-اروندهی سوبرامانیام
آروندهتی سوپرامانیام نویسنده 10 کتاب شعر و نثر است ، از جمله حجم اشعار اخیر ، وقتی خدا مسافر است ، که برنده جایزه خوشوانت سینگ افتتاحیه و جایزه بین المللی پیرو بیگونگیاری شد

* همه اشعار ، به جز اشعار کارتیکا نائر ، قبلاً منتشر نشده است.

——————————————

ویژه روز ولنتاین

غذاهای عاشقانه: 13 مکانی که می توانید برای یک شب عالی روز ولنتاین در دهلی به آنجا بروید

روز ولنتاین را خراب نکنید: راهنمای شما برای هدایای زیر 2500 روپیه

10 پیشنهاد حماسی عجیب و غریب که هیچ کس نمی تواند به آنها 'نه' بگوید

قصد خرید حلقه الماس در روز ولنتاین دارید؟ در اینجا چیزی است که باید بدانید