معنویت خود محوری نیست ؛ این خود را در همه می بیند: سری سری راوی شانکار

معلم معنوی سری سری راوی شانکار توضیح می دهد معنویت در واقع به چه معناست ، رابطه معنویت و دین و شهروند جهان بودن به چه معناست.

نسخه فوریه 2016 Express Express Adda که در Indigo ، One Golden Mile ، دهلی نو برگزار شد ، میزبان رهبر معنوی و بنیانگذار هنر زندگی ، سری سری راوی شانکار بود. در بحثی که توسط وندیتا میشرا ، ویرایشگر نظرات ملی تنظیم می شود ، هندی اکسپرس و Prasoon Joshi ، ترانه سرا و سرپرست ، آسیا و اقیانوسیه ، مدیرعامل و COO ، هند ، McCann Worldgroup ، سری سری به طور مفصل درباره معنای معنویت و رابطه معنویت و دین صحبت کردند و مفاهیم سرنوشت ، انتخاب و ' خود'. او همچنین در مورد بحث عدم تحمل جاری که کشور را درگیر کرده است و همچنین ناسیونالیسم ، مفصل صحبت کرد.



در اینجا متن کامل Express Adda است.



وندیتا میشرا: چگونه به آنچه که اتفاق می افتد نگاه می کنید ، به عنوان مثال ، آخرین فوران ناآرامی ها در کشور ما ، آنچه در JNU - رویارویی بین دانشجویان و دولت؟ شما اغلب این را می گویید nindak ko apne paas rakhna chahiye (منتقدان خود را نزدیک نگه دارید) ... شما باید دشمن خود را در کنار خود نگه دارید زیرا او شما را پاک نگه می دارد و شما را صادق نگه می دارد. در این شرایط ، آنچه بسیاری می گویند این است که دولت مخالفان را به نوعی جرم انگاری می کند و به دانشجویان فتنه می زند. از آنجایی که نارندرا مودی ، نخست وزیر ما ، به صحبت های شما گوش می دهد و شما با او صحبت می کنید ، وقتی دولت او دانشجویان را در JNU به عهده می گیرد ، به او چه می گویید؟



سری سری: مهم این است که آزادی بیان به هر قیمتی رعایت شود. همه آزادی بیان دارند ، اما این تمایل به فتنه ، وقتی کسی می گوید: Bharat ko barbaad karke rahenge (ما هند را نابود می کنیم) ' ، این را هیچ دموکراسی ، هیچ جامعه متمدنی تحمل نخواهد کرد. ما نمی توانیم چنین دانه هایی را بدون مراقبت رها کنیم که باعث رشد بیشتر و جرم انگاری کل جو شود. ما باید در همان ابتدا گرایش های جنایی را از بین ببریم. این کار با انتقام انجام نمی شود ، فقط با دلسوزی بیشتر انجام می شود. اگر کودکی با گرایش جنایتکارانه پیش می رود ، والدین او چه خواهند کرد؟ آیا آنها می گویند ، آزادی بیان؟ آنها می گویند ، نه ، پای خود را بگذارید و بگویند ، این قابل قبول نیست. چنین اقدام تنبیهی باید انجام شود تا کودک از مسیر خارج نشود. زیرا امروزه ما تهدید تروریسم را از سراسر جهان داریم. این وضعیتی نیست که همه چیز آرام و آرام باشد. ما باید هوشیار و هوشیار باشیم. البته من همیشه اعتدال و وساطت و صحبت و گفتگو را ترجیح داده ام. اما باید اقدامی انجام شود و ما نمی توانیم چنین موارد تحریک آمیزی را نادیده بگیریم.

وندیتا میشرا: شما همچنین گفته اید که نفرت و ترس در واقع عشق وارونه است ، که دافعه در واقع جذابیت از طرف دیگر است. آیا می توانید بگویید که احتمالاً دولت می تواند در برخورد با دانشجویانی که ممکن است دچار تردید شده باشند ، شفقت بیشتری نشان دهد؟



سری سری: آنها می توانستند کارهای بیشتری انجام دهند. آنها می توانند برخی از میانجی ها را شامل شوند ، افرادی که می توانند به آنها حس بیشتری بدهند. البته می شد این کار را کرد.



سری سری راوی شانکار در Express Adda در دهلی نو در 15 فوریه 2016. عکس سریع توسط راوی کانوجیا.سری سری راوری شانکار می گوید ، معنویت جامعه را به این معنا شکل می دهد که عزت نفس را در فرد ایجاد می کند و آگاهی و بینش فرد را افزایش می دهد. (منبع: عکس سریع توسط راوی کانوجیا)

پراسون جوشی: آیا معنویت منعکس کننده جامعه است یا جامعه را شکل می دهد؟

سری سری: هر دو. معنویت جامعه را به این معنا شکل می دهد که عزت نفس را در فرد ایجاد می کند و آگاهی و بینش فرد را گسترش می دهد. هنگامی که اوضاع در اطراف شما بد پیش می رود ، این صبر بسیار لازم را به شما می دهد. از سوی دیگر ، جامعه از نظر رفتار افراد جامعه ... قطعاً رفتار متمدنانه بازتابی از معنویت در جامعه است.



پراسون جوشی: پس چرا معنویت به دنبال زمینه سازی است؟ ما اغلب در می یابیم که یک چالشی برای زمینه گرایی وجود دارد که معنویت در هر عصری با آن دست و پنجه نرم می کند. اگر معنویت یک حقیقت ابدی است ، چرا باید با مردم تماس بگیرد یا خود را ساده کند یا به دنبال زمینه باشد؟



سری سری: ما باید به زبان امروز صحبت کنیم - و زبان امروز ما علمی است. زبان فقط یک رسانه است و معنویت به آن رسانه نیاز دارد. بگذارید بین معنویت و دین شفاف سازی کنم. مذهبی که با آن متولد می شوید ، نام شما ، همه آیین های دفن یا سوزاندن ، اساساً آنچه در مرگ شما اتفاق می افتد - از تولد تا مرگ ، همه مراسم - همه آنها دین هستند. اما معنویت چیزی بسیار شخصی است - ما از ماده و روح تشکیل شده ایم. همانطور که ما به اسیدهای آمینه ، کربوهیدرات ها ، مواد معدنی برای بدن نیاز داریم ، روح از شفقت ، عشق ، ارزشها ، درک بیشتر تشکیل شده است. همه این خصوصیات انسانی ... این جوهر اصلی همه ادیان است. متأسفانه ، در سراسر جهان ، ما اصل را کنار گذاشته ایم و پوست خشک را نگه داشته ایم. معنویت همیشه افراد را از هر مذهب ، نژاد متحد می کند و به شما عزت نفس ، اعتماد به نفس و نترسی مورد نیاز را می بخشد.

پراسون جوشی: آیا دین درباره خدا و معنویت مربوط به خود نیست؟ آیا این 'خدا به افرادی که به خود کمک می کنند کمک می کند' در مقابل 'خدا به افرادی که به خود کمک می کنند کمک نمی کند'؟



سری سری: ادیانی هستند که به خدا اعتقاد ندارند - مانند بودیسم ، جینیسم. اساساً ، دین در مورد آیین ها ، نمادها ، سبک زندگی صحبت می کند ، در حالی که معنویت به ارزش های اصلی ، برای توانمندسازی خود و درک بسیاری از استعدادها توجه می کند - ابعاد بسیاری وجود دارد که ما از آنها استفاده نمی کنیم. به عنوان مثال ، همه ما 10 انگشت داریم ، اما همه نمی دانند چگونه سیتار را بازی کنند. آموزش و موسیقی کمی از انگشتان بیرون می آید. به همین ترتیب ، کمی آموزش ذهن و استعدادهای ما ظاهر می شود. سطح اعتماد به نفس بالا می رود ، صداقت ، صداقت - ویژگی هایی که ما از دیگران انتظار داریم از درون ما شروع می شود.



تماشا کنید: Express Adda با سری سری راوی شانکار

پراسون جوشی: تنها راهی که اکثر مردم معنویت را تجربه کرده اند از طریق دین است و من می گویم که دین نیز دارای معنویت است ، در غیر این صورت فکر نمی کنید معنویت امروزه به نوعی تجمل تبدیل شده است ، برای افرادی که می توانند چنین چیزی را جستجو کنند. ؟ چگونه برای انسان عادی که فقط یک دین را اجرا می کند و از طریق دین به معنویت دسترسی دارد ، چگونه منطقی است؟ اگر دین را خراب می کنید ، پس او چیست…



سری سری: نه نه نه. ما نباید دین را خراب کنیم دین دارای معنویت است ، اما در جایی عقب می افتد ، به ویژه در مناطق شهری. ما باید تمایز قائل شویم تا تمریناتی مانند شفقت ، مدیتیشن یا یوگا ، به عنوان مثال ، فرامذهبی باشد. افرادی از ادیان و مذاهب مختلف مدیتیشن ، سکوت ، یوگا را تمرین می کنند. آنها در کارهای خیریه مشارکت دارند. همه اینها بخشی از معنویت است.



پراسون جوشی: اما آیا مردم عادی از آن سود می برند؟ احساس می کنم آنچه در م institutionsسسات - نهادهای مذهبی - تدریس می شد ، امروز در دانشگاه ها تدریس می شود. و دانشگاهها در توسعه مهارت وسواس دارند. بنابراین به عنوان هنر زندگی از کجا وارد می شوید؟ من فکر می کنم که حتی در م managementسسات مدیریت و م scienceسسات علمی ، آنها هنر زندگی را به شما آموزش نمی دهند…

سری سری: من هر جا مناسب هستم فردا من برای جنوب هند کومب ملا می روم. هر 12 سال یکبار اتفاق می افتد ... من در میان همه افراد مذهبی خواهم بود و در کنار دانشجویان دانشگاه خواهم بود - در کنار دانشجویان مدیریت ...

پراسون جوشی: آیا نباید بخشی از برنامه درسی باشد؟ من در نوجوانی چنین احساسی نسبت به شعر داشتم. سیاستمداران و رهبران تجاری ما باید سرانجام از شعر نقل قول کنند - حتی در مجلس ، شعر وجود دارد. چرا ما در موسسات خود به طور جدی شعر آموزش نمی دهیم؟

سری سری: آنها باید.

سری سری adda_759_NP15ADDA16من عاشق چالش ها هستم. سری سری راوری شانکار می گوید: من احساس می کنم که یکی از ویژگی های جوانان این است که چالش ها را بپذیرند. (منبع: عکس سریع)

وندیتا میشرا: شما گفتید که در همه جا مناسب هستید ، و دارید. آیا در این مواقع که مردم سعی می کنند شما را در دسته بندی ها قرار دهند ، آن را یک چالش می دانید؟ چقدر دشوار است همه آنچه هستی - که یک طالب روحانی و استاد راهنما هستید ، شما همچنین یک میانجی درگیری هستید و همچنین در مورد مسائل اجتماعی صحبت می کنید ، همچنین در مورد فساد نیز صحبت کرده اید. آیا حفظ بی طرفی سیاسی خاص و دستیابی به همه دشوار است؟

سری سری: من عاشق چالش ها هستم. من احساس می کنم که یکی از ویژگی های جوانان این است که چالش ها را بپذیرند. سی و پنج سال پیش-هنگامی که ما این برنامه را آغاز کردیم-معنویت یا میانجیگری یک تابو بود. یوگا یک تابو بود. مردم تصور می کردند یوگا برای افرادی با موهای بلند و مات ، خاکستر سرپوشیده و روی یک پا در جایی در ساحل گنگ ایستاده است. این تصور در سراسر جهان بود. مردم فکر می کردند انجام این کار عجیب است. آن را هنر زندگی نامیدند و آمدند. این باعث کنجکاوی شد - مردم فکر می کردند چیزی در آن وجود دارد. با تغییر پارادایم زمان ، تعصب کاهش یافته است. تعصبات زیادی در جهان وجود داشته است ، حتی امروزه نیز وجود دارد - دین ، ​​جنسیت ، طبقه ، طبقه ، تعصب نژادی. من فکر می کنم که فرد باهوش پیش داوری را پیش بینی می کند یا از پیش داوری عبور می کند.

پراسون جوشی: در صورت معنویتی که نماینده آن هستید چگونه این کار را انجام خواهید داد؟ با دین خاصی مارک دار می شود. اگر من از ایمان کاملاً متفاوتی هستم ، چگونه می توانم خودم را از نظر ایمان آگنوستیک کنم تا از گفته های شما بهره مند شوم؟ چگونه ممکن است ، و چگونه از این سد عبور می کنید؟

سری سری: کاملاً چالش برانگیز است خوشبختانه این روزها ذهن جوان در خلق و خوی خود بسیار علمی است. بنابراین ، وقتی معنویت با علم منافات ندارد ، دسترسی به جوانان آسان است. فلسفه شرق - یا علم معنویت شرقی - با این علم بسیار خوب پیش می رود. این یک دلیل است هیچ جزم متصل نیست ، هیچ اعتقادی وجود ندارد ... اساساً دو نوع معنویت در جهان وجود دارد. یکی غربی است - می گوید که شما باور دارید و سپس روزی این تجربه را خواهید داشت. شرق کاملاً متفاوت است. می گوید تجربه می کنید ؛ و اگر آن را تجربی می دانید ، پس باور می کنید. از آنجا که فلسفه های شرقی شبیه به علم است ... علم نیز می گوید ابتدا تجربه سپس باور کنید. از آنجا که علم و معنویت در شرق دارای پارامترهای یکسان هستند - یا همان شیوه عمل - هرگز در اینجا درگیری وجود نداشته است.

پراسون جوشی: من تعارض را در اینجا می بینم وقتی معتقدید که چیزی فراتر از حواس پنجگانه وجود دارد - من آن را احساس می کنم ، احساس می کنم ، احساس ارتقا می کنم. علم به نوعی احساس می کند که از نظر روانی در وضعیتی قرار دارد و من نمی توانم کاری با آن انجام دهم. بنابراین ، من تعارض را زمانی مشاهده می کنم که علم و معنویت یا نگاه خطی شرقی و غربی به زندگی ، من فکر می کنم وجود دارد ... این دلیل وجود دارد ... دین دیگری ، که الحاد است ، که به معنویت اعتقاد نخواهد داشت.

سری سری: نه نه. امروزه علم به تأثیر مدیتیشن اعتراف کرده است. آنها می گویند اگر به مدت دو ماه - یعنی هشت هفته - مدیتیشن کنید ، ساختار مغز تغییر می کند ، ماده خاکستری در مغز شما افزایش می یابد و همه 16 ضربه در قشر مغز شما 30 ثانیه در هر چرخه به هم می رسند. این دقت فرایند فکر - تأثیری که مدیتیشن بر مغز دارد - قبلاً ثابت شده است.

پراسون جوشی: بنابراین ، آیا هیچ تضادی در دنیای امروز مشاهده نمی کنید ، به ویژه با معنویت؟ به خصوص در جامعه مصرف گرایی که قرار است از چیزی که در خارج شماست لذت ببرید. جییس غار ، گاادی به چیزی برای مصرف وجود دارد و شما از آن لذت خواهید برد. درک کمی که من از معنویت دارم این است که شما از چیزی لذت نمی برید ، بلکه از خودتان لذت می برید. و همچنین ، تعادل خاصی در آن وجود دارد ، سکون خاصی در آن وجود دارد. بنابراین ، مصرف گرایی از شما می خواهد که به بیرون توجه کنید ، معنویت از شما می خواهد که به درون خود نگاه کنید. آیا معنویت با مدل اقتصادی فعلی در تضاد است؟

سری سری: من فکر نمی کنم این تعارض فقط در ذهن است - نه در اصل ، وقتی می بینید که راحتی جسمی و نگرش ذهنی شما نباید در تضاد باشد. در اینجا ، در هند ، ما هرگز فکر نمی کردیم که آنها در واقع در تضاد هستند.

حشرات سیاه معمولی که در خانه ها یافت می شوند

پراسون جوشی: بنابراین گوشت خوک آیا با معنویت در تضاد نیست؟

سری سری: چرا ما هر کاری را که انجام می دهیم انجام می دهیم؟ ما شادی می گیریم ، ما خوشبختی می خواهیم. وقتی آن را در درون خود می گیرید…

پراسون جوشی: پس چرا چیزی می خری؟

سری سری: برای شما زیاد مهم نیست. شما را نفی نمی کند (وجود دارد) نور خورشید ، اما اگر شمعی را در جایی روشن کنید ، ضرری ندارد ... می توانید شمع نگه دارید. اما شما به دلیل نور وارد آن نشده اید ، نور کافی در حال حاضر وجود دارد. حرص از بین می رود. حرص و آز - یا تمام کارهایی که شخص برای به دست آوردن برخی چیزها انجام می دهد - ممکن است از بین برود.

پراسون جوشی: اما این با هم در تضاد است زیرا ممکن است از یک شمع چشمک زن خوشحال باشید و مدل اقتصادی فعلی ممکن است بخواهد که شما یک لوستر داشته باشید.

انواع زیتون با عکس

سری سری: ما اغلب فکر می کنیم رضایت به نوعی بی حالی است. فکر می کنید برای پیشرفت در زندگی باید کمی ناراضی باشید. اگر نارضایتی و استرس عوامل محرک هستند ، پس چرا افغانستان یکی از خلاق ترین مناطق روی زمین نبوده است؟ نارضایتی کافی در آنجا وجود دارد. در 40 سال گذشته ، لبنان غرق در استرس ، درگیری ، مصرف گرایی و سرخوردگی است. آیا ناامیدی اساس پیشرفت است؟ من می گویم قطعاً نه. بله ، فشار کوتاه مدت و سرخوردگی ممکن است به حرکت سریعتر کمک کند ، اما نه در بلند مدت. قناعت خود ارضایی نیست و استرس داشتن نشانه خلاقیت نیست. این تمایز را باید انجام دهیم.

وندیتا میسرا: شما در مورد قدرت یوگا و مدیتیشن در از بین بردن تعصبات صحبت کرده اید. شما همچنین از دستیابی به داعش صحبت کرده اید. آیا این کار را کرده اید و چگونه پیش رفت؟

سری سری: من با FARC (Fuerzas Armadas Revolucionarias de Colombia) تماس گرفتم و این بسیار جالب بود ... ملاقات با آنها در کلمبیا. بعد از اینکه آنها بالاترین جایزه غیرنظامی را در کلمبیا به من دادند ، من یک دیدار رسمی با رئیس جمهور داشتم. اما آن جلسه رسمی چیز دیگری بود. جلسه به مدت یک ساعت ادامه یافت. مطبوعات بسیار نگران بودند. وی گفت گزینه نظامی تنها گزینه است…

وندیتا میشرا: و این یک شورش شش دهه ای است…

سری سری: بله ، شورش 50 ساله. او گفت که آنها هر روز منابع آب را بمباران می کنند ، برج های تلفن را پایین می آورند و مردم بسیار ناراحت هستند. هفتاد هزار نفر خانه های خود را از دست داده اند ، 20 میلیون نفر جان خود را از دست داده اند و ما باید به سراغ گزینه نظامی برویم. و من از آمریکا نیز اجازه گرفته ام. او گفت: 'اما تنها نگرانی من این است که ما 40،000 نفر را از دست خواهیم داد'. گفتم: اجازه بدهید امتحان کنم. چرا آن را امتحان نمی کنید؟ ”بنابراین ، من به کلمبیا رفتم. او گفت: 'لطفاً هر کاری که می توانید برای کمک به ما انجام دهید.' اما ، من فکر نمی کنم این افراد به حرف کسی گوش دهند. بنابراین ، من به آنجا رفتم و سه روز وقت گذاشتم تا با آنها صحبت کنم.

اول ، آنها بسیار بی میل بودند زیرا ، البته ، من از یک فرهنگ بیگانه هستم که به یک زبان بیگانه صحبت می کنم ... از یک دین بیگانه. آنها کاملاً بی میل بودند. اما در روز آخر ، آنها با من برای یک کنفرانس مطبوعاتی آمدند و پیشنهاد من را درباره شیوه ای غیر خشونت آمیز برای تعقیب خود پذیرفتند. آنها آتش بس یک جانبه اعلام کردند. نه مطبوعات و نه دولت اعتقاد نداشتند. آنها فکر کردند که باید یک حیله باشد. آنها برای به دست آوردن قدرت بیشتر چنین ترفندهایی را انجام می دهند. اما باقی ماند و یک ماه بعد دولت آتش بس اعلام کرد. مذاکرات دو جانبه آغاز شد ، توافقنامه های صلح در مورد پنج موضوع امضا شد - یک مورد در ماه مارس اتفاق خواهد افتاد. بنابراین ، در ماه مارس کل این درگیری برای همیشه مهر و موم می شود.

وندیتا میشرا: و دولت کلمبیا بالاترین جایزه غیرنظامی خود را به شما اهدا کرده است ...

سری سری: آنها قبل از این آن را به من دادند. وقتی جایزه ای را قبول می کنید ، بیشتر موظف می شوید در آنجا کاری برای آن کشور انجام دهید - خوشبختانه ، به خاطر تلاش ما که موفقیت آمیز بود. بنابراین ، من فکر کردم شاید اجازه دهید ما کاری با داعش انجام دهیم و بپرسیم: 'مشکل شما چیست ، چرا همه شما مردم را می کشید؟' من دوست دارم با شما گفتگو کنم. '

وندیتا میشرا: با کی صحبت کردی؟

سری سری: بهشون پیام دادم آنها به جای من تهدید به مرگ کردند و تعدادی بدن و صورت بریده را نشان دادند. آنها به من گفتند: 'شما می خواهید با ما صحبت کنید ، اینگونه می توانید با ما صحبت کنید.' من گفتم اگر آنها فکر می کنند که افراد با دیدگاه های دیگر - و کسانی که متفاوت هستند - حق وجود ندارند ، هیچ بحث دیگری وجود ندارد. بنابراین ، من آن را کنار گذاشتم.

پراسون جوشی: معنویت مربوط به یگانگی ، انسانیت است. نظر شما در مورد دولت-ملت چیست؟ به نظر شما ما اصلا باید مرز داشته باشیم؟ یا هویت ملی داشته باشیم ، که ما در مورد آن زیاد صحبت می کنیم؟

سری سری: یک سوال از شما دارم. آیا همسایه خوبی هستید؟

پراسون جوشی: من نمی دانم.

سری سری: شما اینطور فکر می کنید یا نمی دانید؟ آیا با همسایه خود دوست هستید؟ آیا مراقب همسایه خود هستید؟

پراسون جوشی: من می خواهم. انجام میدهم.

سری سری: هر فرد تحصیلکرده و متمدنی از همسایه خود مراقبت خواهد کرد. همسایه خوب بودن به هیچ وجه با پدر خوب بودن منافاتی ندارد. می کند؟ بنابراین ، شما می توانید یک فرد جهانی باشید - می توانید یک شهروند جهانی باشید - در عین حال یک سوژه خوب دولت خود ، یک شهروند خوب کشور خود نیز باشید. من هیچ تعارضی بین این هویت ها نمی بینم. همه ما چندین هویت داریم. اول از همه ، ما باید بدانیم که ما بخشی از یک نور ، یک الوهیت - Jeev ، Brahm ، Ishwar ، Avinash هستیم. ما بخشی از یک موجود الهی هستیم. هویت دوم این است که ما بخشی از نژاد انسانی کره زمین هستیم. سپس ما متعلق به این کشور هستیم. سپس هویت جنسیتی - مرد یا زن - سپس این دین یا آن دین ، ​​این کشور یا آن کشور ، این زبان یا آن زبان. همه این هویت ها وجود دارد. ما باید اولویت بندی کنیم. اما ابتدا ، باید به یاد داشته باشیم که ما بخشی از یک نور - یک نژاد انسانی هستیم. وقتی این هویت برای هویت های کوچکتر قربانی می شود ، در این صورت ما درگیری داریم.

پراسون جوشی: این همان نوع درگیری است که ما هر روز داریم.

سری سری: ما حتی متوجه نمی شویم که این تعداد هویت داریم. اگر فکر می کنم تامیلی یا کانادیگا هستم ، فراتر از این حرکت نمی کنم. اگر من جهان فراتر از تامیل نادو را ندیده ام ، حتی آمدن به دهلی مانند آمدن به یک مکان بیگانه است.

پراسون جوشی: بنابراین ، با این منطق ، اگر شما پدر و همسایه هستید و برای اینکه پدر خوبی باشید باید همسایه خود را قربانی کنید ، آیا پدر خوب بودن بر همسایه خوب بودن اولویت دارد؟

سری سری: نیازی نیست. اگر همسایه خوب و پدر خوبی باشید من درگیری نمی بینم.

پراسون جوشی: اگر پسرتان کاری کرد که همسایه را آزار داد…

سری سری: شما پسر را مجازات خواهید کرد ، نه همسایه را.

وندیتا میشرا: ما در مورد تعارض و هویت صحبت می کنیم ، همچنین تبعیض و هویت وجود دارد. شما اخیراً در جدل شانیشین پاپ درگیر شده اید. شما دو مدل را پیشنهاد دادید - یکی کاشی ویشوانات - جایی که همه مجاز هستند - و تیروپاتی بالاجی ، جایی که فقط کشیش به پناهگاه می رود و هیچ کس دیگر. شما پیشنهاد کردید که می تواند مدل تیروپاتی بالاجی باشد. چرا مدل Kashi Vishwanath نیست؟

سری سری: نه ، آنها مدل تیروپاتی بالاجی را برداشتند. من با هر دو گروه - تیپ بوماتا جداگانه ، و شانیشین پاپور ... با همه ذینفعان مکالمه مفصلی داشتم. وقتی صحبت از دین می شود ، ترس زیادی بین مردم وجود دارد. برای تغییر ، ترس یک مانع بزرگ است. برخی از رسوماتی که در سالهای گذشته رعایت شده است ، اگر آنها بخواهند ناگهان تغییر کنند ، ترس وجود دارد. از نظر فکری ، آنها می گویند ، خوب من این کار را می کنم. اما از نظر احساسی ، یک بلوک وجود دارد ... اگر من این کار را انجام دهم ، شاید اتفاق بدی برای روستای من بیفتد ، شاید کسی در خانواده من بمیرد. این یک انگیزه روانی است - انگیزه ای که باید به سرعت تغییر ایجاد کند. من به آنها اطمینان دادم که در هیچ کجای کتاب مقدس هیچ تبعیضی وجود ندارد ... حالا این دو مدل هستند.

آنها گفتند که یک میلیون نفر روز شنبه از آن معبد دیدن می کنند و این مکان فقط 20x20 مربع است و روغن زیادی در حال ریختن است. بسیاری از اوقات افراد زمین خورده اند ، زانوها را شکسته اند زیرا چرب است. آنها گفتند که مدل دوم ممکن است در این لحظه کاربردی تر باشد. من موافقم که همه چیز منطقی بود ، زیرا برای یک هزار نفر دور و بر رفتن ، راحت تر از این است که روی آن سکو بلند شده و سپس پایین بیایید. سپس تیپ بوماتا گفت که باید زنان کشیش نیز وجود داشته باشند. من کاملاً با آنها موافق بودم ، اما شما نمی توانید یک زن کشیش را یک شبه تربیت کنید. برای تربیت کشیش 6 تا 12 سال طول می کشد. بنابراین ، من گفتم: 'بله ، وقتی زنان کشیش آموزش می بینند ، می توانند به آنجا نیز بروند.' یافتن راه حل ها دشوار نیست ، ما می توانیم آنها را پیدا کنیم. اما اگر منافع شخصی یا جاه طلبی های سیاسی وجود داشته باشد ، اوضاع دشوار می شود.

سری سری راوی شانکار در Express Adda در دهلی نو در 15 فوریه 2016. عکس سریع توسط راوی کانوجیا.ما فکر می کنیم زندگی سرنوشت یا اراده آزاد است. سری سری راوری شانکار می گوید من به شما می گویم که ترکیبی از هر دو است. (منبع: عکس سریع توسط راوی کانوجیا)

وندیتا میشرا: وقتی ما در مورد تبعیض و هویت هستیم ، شما همچنین از حقوق همجنسگرایان صحبت کرده اید. شما در واقع در مورد جرم انگاری کردن بخش 377 - در مورد حق برابر آنها صحبت کرده اید. در حال حاضر ، پرونده در مقابل ستاد قانون اساسی در دادگاه است. آیا فکر می کنید به جای واگذاری این امر به دادگاه ها ، باید توسط رهبری سیاسی - توسط پارلمان - حل می شد؟

سری سری: شما می دانید که سیاستمداران می خواهند امن بازی کنند. آنها بیشتر نگران بانک رای در حوزه انتخابیه خود هستند. خوب ، عقل باید غلبه کند. ما نمی توانیم در برابر تفکر مترقی که در سراسر جهان اتفاق می افتد کور باشیم. در سراسر جهان ، جرم انگاری شده است. ما نمی توانیم به قانونی منسوخ - که از دوران استعمار وجود داشته - و حتی در این کشور یافت نشد ، پایبند باشیم. ما آن را در هیچ یک از شسترا های خود - مانند مانوسمریتی - یا قوانین و قوانین قدیمی پادشاهان و ملکه ها در این کشور پیدا نمی کنیم. چرا باید به آن پای بند باشیم؟ ما باید مترقی باشیم.

پراسون جوشی: مدام به این فکر می کنم که آیا همه چیز از پیش تعیین شده است یا خیر.

سری سری: شما می دانید که ما فکر می کنیم زندگی سرنوشت یا اراده آزاد است. من به شما می گویم که ترکیبی از هر دو است. به عنوان مثال ، بعد از 21 سالگی نمی توانید قد خود را افزایش دهید. آن سرنوشت است. که نوشته شده است. اما وزن شما در دستان شماست. تعداد روتیس شما می تواند کاهش یا افزایش یابد. به من نگویید که 150 کیلوگرم وزن دارید و بگویید این روی سر من نوشته شده است. من به شما می گویم که روی غذایی که می خورید نوشته شده است ، نه روی سر. بنابراین می توانید وزن خود را کاهش دهید ، این اراده آزاد است. اما ، شما نمی توانید قد خود را افزایش دهید - این سرنوشت است. باریش آنا ویدی های ، بیگنا یا سوخه رهنا آپکی مرزی های. Chhaata leke chaliye ، baarish mein bhi nahi bheegega ، آقا (باران سرنوشت است ، اما خیس شدن یا خشک ماندن به شما بستگی دارد. چتر را با خود ببرید و خیس نمی شوید ، آقا).

پراسون جوشی: بسیاری از مردم فکر می کنند که من باید یکی از س questionsالاتی را که ذهن من را مشغول کرده است بپرسم. معنویت از تعادل در زندگی صحبت می کند. شما می گویید سکوت و آرامش وجود دارد. از سوی دیگر ، افرادی را پیدا کرده ام که در صنعت خود برتری دارند. آنها وسواس دارند ، وسواس دارند - و برخی نیز تسخیر شده اند. آیا معنویت خلاف خلاقیت است؟ زیرا ، من احساس می کنم افراد وسواسی - که در طول شب نقاشی می کشند ، ستون ها را بالا می برند و کمک های بلاعوض می نویسند - احساس افراط گرایی خاصی در آنها وجود دارد.

سری سری: ما به سه چیز در زندگی نیاز داریم. یکی اشتیاق است. بدون اشتیاق ، این امر وجود ندارد که زندگی وجود دارد. اشتیاق نشانه زندگی است. دوراندیشی نیز ضروری است. اگر فقط اشتیاق داشته باشید ، در بیمارستان روانی به سر می برید. دچار اسکیزوفرنی می شوید. شما به بسیاری از بیماری های روانی دیگر که در سراسر جهان شاهد آن هستیم ، مبتلا خواهید شد - مانند اختلال دوقطبی. آیا در کودکی این کلمه را شنیده بودید؟ تقریباً 15-20 سال پیش ، من در مورد این کلمه چیزی نشنیده بودم. امروزه ، در هر گوشه و گوشه ای ، می توانیم فردی را پیدا کنیم که مبتلا به دوقطبی و اسکیزوفرنی است. این به این دلیل است که ما فقط اشتیاق داریم - و هیچ بی رحمی برای ایجاد تعادل بین آن وجود ندارد. اشتیاق و دلسوزی مانند نفس کشیدن و بیرون دادن است. شما همیشه نمی توانید نفس خود را ادامه دهید. شما باید این توانایی را داشته باشید که برای استراحت و خواب رها کنید. طبیعت شما را چنین تصور کرده است. شما در طول روز فعال هستید و 6-8 ساعت هنوز هم فعالیت می کنید. سکون برای فعالیت پویا ضروری است. آنها کاملاً متضاد هستند. Jaise teer ko aage chalna ho toh peeche kheechte hain، aise vishram، tripti، androon maun aawashyak hai agar kisi bhi aadmi ko aage badna ho (درست مانند اینکه یک تیر به جلو حرکت کند ، ابتدا باید آن را به عقب بکشید ، به همان ترتیب ، استراحت ، رضایت ، آرامش درون برای همه مهم است که فرد در زندگی پیش برود). اشتیاق ، دلسوزی و شفقت ... شما باید در خود شفقت داشته باشید. و اشتیاق ، شفقت شما را از بین می برد. اگر شوق و عاطفه شما را از شما سلب کرده است ، نه خوشحال هستید و نه می توانید کسی را خوشحال کنید. شما می توانید نقاشی های عالی بسازید ، اما این چیزی را حل نمی کند.

پراسون جوشی: وقتی در مورد معنویت و تمرکز روی خود صحبت می کنید ، آیا خودخواهانه است؟ آیا بسیار خود محور هستید؟

سری سری: ببینید ، در این خود ، همه را شامل می شوید. معنویت خود محوری نیست. دیدن خود در همه است.

وندیتا میشرا: آیا جشنواره فرهنگ جهانی بر اساس ایده یاگیا همه با هم جمع می شوند و سپس مدیتیشن می کنند و به درون می رسند.

سری سری: ما المپیک ورزشی داریم ، مجامع اقتصادی انواع مختلفی برای تجارت و صنعت داریم ، اجلاس سران سازمان ملل متحد از رهبران احزاب سیاسی را گرد هم می آوریم. من چنین چیزی را در زمینه دین ، ​​معنویت یا هنر پیدا نمی کنم. بنابراین ، من فکر کردم که ما باید هنر و فرهنگ را از سراسر جهان در یک بستر ارائه دهیم. در حال حاضر 35،973 هنرمند قرار است روی یک سکو بیایند و سازهای موسیقی بنوازند و در دهلی نو بخوانند و رقص کنند. ما باید یک مرحله 7 هکتاری - یعنی شش زمین فوتبال - برای اجرای آنها ایجاد کنیم. بنابراین ، این در نوع خود است که قرار است در دهلی اتفاق بیفتد.

پراسون جوشی: چرا زمانی که یک سازمان دولتی چنین کاری را انجام می دهد و وقتی مربیان روحانی چنین کاری را انجام می دهند ، تفاوت وجود دارد. چرا فکر می کنید نوع خاصی از طعم به چنین رویدادهایی می رسد؟

سری سری: وقتی سازمان های داوطلبانه چنین کارهایی را انجام می دهند ، مردم با تمام وجود می آیند. مشارکت وجود دارد.

پراسون جوشی: آیا ممکن است که دولت های ما روحانی تر باشند؟

سری سری: فکر می کنم چرا که نه. من می گویم که ما باید آن را معنوی کنیم. ما آن را در زمان مهاتما گاندی داشتیم - این کشور با آزادی به دست آمد ساتسنگ ها از مهاتما گاندی گاندی کمتر یک شخص سیاسی بود و بیشتر یک شخص معنوی. بنابراین ، ریشه جنبش آزادی ما معنویت بوده است ، که در 60 سال گذشته یا بیشتر فراموش کرده ایم. ما باید سیاست را معنوی کنیم و تجارت را اجتماعی کنیم. هر صنعت تجاری باید برخی پروژه های اجتماعی را انجام دهد. حالا آنها انجام می دهند. ببینید 20-25 سال پیش ، این چندان در هوا وجود نداشت-CSR که اجباری شده است انجام شود. تجارت را معاشرت کنید و دین را سکولار کنید. این برای من بسیار نزدیک است و در شرایط امروز بسیار مهم است.

پراسون جوشی: وقتی دولت ما خود را معنوی می کند ، تجلی آن برای شما چه خواهد بود؟

سری سری: به فساد پایان دهید و سیاست برای پول درآوردن و کسب موقعیت نیست - شما با نگرش به مردم خدمت می کنید.

بنیانگذار هنر زندگی ، سری سری راوی شانکار ، روز دوشنبه در Express Adda. عکس سریع توسط اوینام آناند. 17 فوریه 2016نیازی به یک راه نیست سری سری راوری شانکار می گوید این س weال ما باید مدام از خود بپرسیم تا راه های زیادی برای مقابله با این مشکل پیدا کنیم. (منبع: عکس اکسپرس از اوینام آناند)

س Qالات مخاطبان

س: شما در بسیاری از ابتکارات صلح جهانی کار کرده اید. بنابراین ، به نظر شما چه چیزی مردم را متحد می کند و نقش فرهنگ در متحد کردن مردم چیست؟ در این زمینه ، نظر شما درباره هند چیست؟

سری سری: چیزهای زیادی وجود دارد که مردم را متحد می کند. ورزش ، سرگرمی ، زبان و فرهنگ مردم را متحد می کند. آنچه افراد را از هم جدا می کند ، چیزی است که ما باید به آن توجه کنیم. آنچه مردم را از هم جدا می کند جهل ، بی اعتمادی ، ترس از دیگری و ناشناخته است. هند همیشه یک جامعه چند مذهبی و چند فرهنگی بوده است-بنابراین ، من فی نفسه باور ندارم-زیرا لذت بردن از تنوع در DNA ما ریشه دوانده است. از این نظر ، هند از همه استقبال می کند و از ارزشهای انسانی استقبال می کند.

پراسون جوشی: وقتی در مورد پذیرش همه صحبت می کنیم ، ما همچنین پیش شرطی را در نظر می گیریم که در مورد شخصیت شما یا سیستم اعتقادی شما بسیار تند است. من آن را کنار می گذارم چیزی ملایم و قابل قبول بیاورید ، و در نتیجه بیایید جماعتی از ایده ها بسازیم. اما ، آیا فکر می کنید این اجتماع ایده ها ، زشتی را کنار گذاشته و می گوید فقط چیزهایی را بیاورید که برای همه قابل قبول باشد. در سیستم اعتقادی من ، چیزی بسیار عصبی وجود دارد که در واقع ذهن انسان را به افراط وادار می کند و چیزهای زیادی برای آموختن دارد. چگونه آن چیزها را جلو می برید ، زیرا آن چیزها سرگرم نمی شوند و بسیار متفاوت نامیده می شوند؟

سری سری: مواردی وجود دارد که مردم می گویند بسیار شدید هستند و دستیابی به آنها غیرممکن است. اما ، شما می دانید که ما باید گرایش های اساسی انسان را درک کنیم. من می بینم که بسیار دوستانه است - خواه روستایی باشد یا شهری.

پراسون جوشی: آیا فکر می کنید تحمل کافی و پذیرش افراطی وجود دارد که من آماده پذیرش دیدگاه های گوناگون هستم یا همیشه انتظار داریم که طرف مقابل وضعیت بسیار شیرینی از وجود خود انجام دهد؟

سری سری: من می گویم ما کمی خود راضی تر هستیم - کی ساب کوچ چلتا های به همه چیز را بردارید ، در این مورد کاری نکنید. این نوع نگرش عقب افتاده بیش از حد است. در اینجا شما باید کمی عدم تحمل داشته باشید - عدم تحمل بی عدالتی و ناپاکی. همه اینها را باید بیشتر تحت فشار قرار دهیم.

وندیتا میشرا: آمارتیا سن اخیراً گفت که این بدان معنا نیست که هند بی تحمل است ، بلکه این است که ما نسبت به عدم تحمل بیش از حد مدارا می کنیم. آیاشماباآن موافقید؟

سری سری: من آن را متفاوت بیان می کنم. ما بیش از حد خود راضی هستیم. کوچ کارته نهی. جو هو رها های چلن دو به بی تفاوتی کلمه است. من می گویم ما بیش از حد نسبت به مسائل بی تفاوت هستیم. ما باید نقش پیشگیرانه ایفا کنیم و خود را تا حدی مانند عدم تحمل پیش ببریم.

پراسون جوشی: در کشوری مانند کشور ما ، آموزش و اطلاعات به طور یکنواخت توزیع نمی شود. چگونه دیدگاه متفاوتی را در نظر می گیرید؟

سری سری: نیازی به یک راه نیست این س weال را باید مدام از خود بپرسیم تا راه های زیادی برای مقابله با این مشکل پیدا کنیم.

س: چرا در مرگ این همه رنج و درد وجود دارد؟ این که آیا از ساختمان سقوط می کنید ، استخوان های خود را می شکنید یا تحت درمان طولانی مدت قرار می گیرید. چرا اینقدر رنج مرگ جهانی است ؛ چرا آن را سریع و آسان انجام نمی دهید؟

سری سری: درد را ناگزیر ببینید ، اما رنج اختیاری است. رنج در ذهن شماست. کاهین درد هو رها های ، تیک های. لکین اوسی کو لکه دین رات تفنگ گان گاته راهه (شما درد دارید ، این قابل درک است. اما برای صحبت در مورد درد در تمام طول روز) - این چیزی است که می توانید از آن اجتناب کنید.

س: شما گفتید قناعت باید نیروی محرکه باشد. من نمی توانم درک کنم که اگر نارضایتی وجود داشته باشد ، به اندازه کافی خوب نیست. اگر می خواهم برای جامعه خود کاری انجام دهم ، چگونه رضایت می تواند برای من یک نیروی کار در سطح شخصی باشد؟

سری سری: من نگفتم قناعت نیروی محرکه است. آنچه من می گویم این است که نارضایتی تنها چیزی نیست که شما را مجبور می کند. نارضایتی می تواند سرخوردگی بیشتری ایجاد کند ، و اهداف ، شهود ، ادراک و هوش افراد مأیوس کننده تار می شود. اشتیاق کافی نیست. شما باید درک و مشاهده مناسب از امور داشته باشید. کی می توانید آن را داشته باشید؟ وقتی آرام هستید ، اینطور نیست؟ Kya cheez karna chahiye، ye idea kab ayega (چه باید بکنم ، این ایده کی به ذهن می رسد)؟ وقتی ناامید و بیقرار هستید؟ نه. برای این کار ، شما نیاز به آرامش خاصی در ذهن خود دارید. منظورم این بود.

س: هر زمان که به محل سوزاندن می روم و کوه را می بینم ، فکر می کنم هدف از زندگی چیست. آیا تاجر است؟

سری سری: اگر این فکر را حتی در محل سوزاندن ندارید ، پس باور کنید که مغز شما کار نمی کند. طرح این س ofال که هدف شما از زندگی چیست ، ضربه ای به پشت شما است. لازم نیست آنجا متوقف شوید. گیان مین پادیه. گیان ، دهان اور گان کو جیوان می اپناته های. فیر لکش کیا های سماخ می آاتا های (به دانش نگاه کنید. دانش ، مدیتیشن و موسیقی را در زندگی خود به کار بگیرید ، تنها در این صورت است که هدف زندگی خود را خواهید یافت).

س: با در نظر گرفتن حکم اخیر دیوان عالی ، جایی که به یکی از اعضای زن اجازه داده شد نقشه - سرپرست خانواده - آیا فکر نمی کنید این باعث درگیری های بیشتر در جامعه شود ، زیرا جامعه هند هنوز یک جامعه مردسالار است؟ درون اعضای خانواده یک خانواده؟ آیا فکر می کنید جامعه هند آماده این تغییر است؟

سری سری: ما قبلاً این را در کرالا - که یک جامعه مادرسالار است - و حتی در تریپورا و مگالایا داریم. ما قبلاً آن را در کشور خود داریم.

پراسون جوشی: شما تغییرات زیادی را در جایی مشاهده می کنید که انسان در واقع دستکاری طبیعت را انجام می دهد ... اسپرم های مصنوعی نیز وجود دارند. انسان به طور کامل برون سپاری یک مرد دیگر یا حتی یک مرد را برون سپاری نخواهد کرد. معنویت کجاست؟ و در مورد اینکه 'این همه بخشی از طبیعت است و تکاملی است' کجا ایستاده اید؟

انواع مختلف پرندگان

سری سری: زندگی چندان ساده نیست. زندگی یک برنامه بسیار پیچیده است. Iss mein kayi tarah ki samasya aati hai. Jitni samasyaayein aati hain، utne samadhan nikal aate hain unke saath. Aur iss samasya aur samadhan ko samdrishti se dekhne ki kshamta jo dete، usi ko mai adhyaatma kehta hu (پیچیدگی های زیادی در زندگی وجود دارد. به اندازه مشکلات موجود در زندگی راه حل وجود دارد. و کسانی که می توانند مشکلات و راه حل ها را با همان نگرش مشاهده کنند ، این همان چیزی است که من خود بیداری می نامم).