داستان چندرا شکار ، جنجالی در سیاست هند

او به جای تشخیص اینکه چاندرا شکر به او موظف است دولت را در ارتباط نزدیک با کسانی که او را به نخست وزیری معرفی کرده اند اداره کند ، از مشورت صرف نظر کرد و اصرار داشت که راه خود را بدون محدودیت داشته باشد.

چاندرا شخار ، کتاب چاندرا شخار ، نقد و بررسی کتاب چاندرا شخار توسط مانی شانکار ایار ، نقد کتاب چاندرا شکار ، نقد و بررسی کتاب چاندرا شکار ، نقد و بررسی کتاب چاندرا شکار ، مانی شانکار آیار ، هند اکسپرس ، اخبار اکسپرس هنداگر نویسندگان قهرمان خود را کمتر می پرستیدند ، شاید این کتاب بسیار خوبی بود. (منبع: Rupapublications.co.in)

مانی شانکار آیار



چاندرا شکار تغییر تازه ای را نسبت به رایج معمول حامیان و سرورهای زمان به سیاست ما وارد کرد. او همیشه در کار احمقانه و هرگز در کار تیمی به ندرت اجازه می داد واقعیت های زمینی او را بازدارند. او غالباً بزرگان را دقیقاً به دلیل بزرگ بودن آنها به چالش می کشید ، اما سپس به آنها اجازه داد تا از او برای اهداف خود استفاده کنند ، زیرا او برای استفاده از قدرت ارزش قائل بود. او این تناقض را با این استدلال ثابت کرد که اختلافات سیاسی به منزله اختلافات شخصی نیست. او خود را فردی متفکر و اصولگرا می دانست ، اما خود را فردی بیهوده و خودخواه می داند و دارای ظرفیت قابل توجهی است که هنگام خیانت به رهبران خود و تغییر جهت ، خود را در فضیلت پنهان می کند. این امر به او امکان داد تا طیف احزاب سیاسی را تغییر دهد و اتحادها را تغییر دهد و در عین حال خود را متقاعد کند که از نظر ایدئولوژیکی سازگار است.



این 'بالتیک' - با اصالت متواضع - عبارت تحقیرآمیز که در دانشگاه الله آباد برای توصیف کله پاچه های کشور استفاده می شد - در دوران دانشجویی او تصمیم گرفت که سوسیالیسم ایده آل زندگی او خواهد بود و به حزب سوسیالیست پیوست. اما در حدود یک سال ، در سال 1952 ، او از نحوه توزیع بلیط توسط رهبران سوسیالیست ها به افراد پاشنه بلند خشمگین شد. با این حال ، او همچنان در حزب باقی ماند ، منشی مشترک آن شد و پس از درگیری با رام منوهر لوهیا ، سرانجام به عنوان حامی جناح نارندرا دیو/آسوکا مهتا که خود را حزب سوسیالیست پراجا (PSP) نامید ، ظاهر شد و وارد شد. Rajya Sabha در بلیط خود در سال 1962. در آنجا ، او به زودی خود را به عنوان منتقد سرسخت جواهر لعل نهرو و خانواده اش مطرح کرد.



بنابراین ، هنگامی که رهبر او ، آسوکا مهتا ، به نفع نهرو به همه سوسیالیست ها برای متحد شدن پس از شکست تحقیرآمیز هند از دست چین پاسخ مثبت داد ، چاندرا شخار با عصبانیت بیرون رفت و منجر به اخراج وی از PSP شد ، اما پس از شش ماه به عنوان یک مستقل مستقل ، تصمیم گرفت به کنگره بپیوندد. این سومین حرکت شخص او در 10 سال گذشته بود! بسیاری دیگر هنوز در راه بود. سازگاری در بیان اصول سوسیالیسم ، اما ناسازگاری در انتخاب ابزارهای رسیدن به هدف ایدئولوژیکی ، زندگی سیاسی او را مشخص کرد. بنابراین ، اگرچه به عنوان یک ایدئولوگ سوسیالیستی ، او مباحث متعددی را مطرح کرد که قرار بود سلطنت ایندیرا گاندی در دهه هفتاد را مشخص کند ، از جمله ملی شدن بانک ها و لغو کیف های خصوصی ، اما او عمدتا در دهه شصت به دلیل انتقاد شدید از ایندیرا گاندی و افشای شدید او از تخلفات خانه های صنعتی و ارتباطات مشکوک آنها با حزب کنگره. با این وجود ، ایندیرا گاندی کسی نبود که جانبازان حزب خود را برای اعطای دومین دوره نمایندگی به چاندرا شخار در مجلس نمایندگان منصرف کرد. زیرا ایندیرا در فیلم ترکهای جوان چاندرا شکار متحدان مورد نیاز خود را برای مقابله با سندیکا پیدا کرده بود.

مطمئناً ترکهای جوان کماندوها را در نبرد ایندیرا با سندیکا تشکیل دادند ، اما در کمتر از یک سال از پیروزی او ، منتقدان درون حزبی دولتش به رهبری چاندرا شخار را به عنوان منتقدانی که به آنها اهمیتی نمی دادند ، هدف قرار داد. برای آگاهی از شرایط موجود در چند سال آینده ، فاصله بین این دو افزایش یافت. در 25 ژوئن 1975 ، چاندرا شکار یکی از اولین کسانی بود که تحت اعلام وضعیت اضطراری دستگیر و زندانی شد. پس از آزادی ، او در حرکتهای وحشتناکی برای متحد کردن افراد نامتناسب در حزب جناتا شرکت کرد و سپس بر باز شدن آن ریاست کرد. در اواسط دهه هشتاد ، حزب تمام شد و این سیاستمدار اصولگرا برای کنار گذاشتن رژیم راجیو گاندی به همراه آرون نهرو ، که به او بی اعتماد بود ، و نایب رئیس سینگ ، که از او خوشش نمی آمد ، رفت. این یک پیروزی پیرو بود. ظرف چند هفته ، او دوباره به مبارزه با همکارانش در دولت بازگشت. نایب رئیس سینگ رفت و کمتر از یک سال پس از برکناری راجیو گاندی ، چاندرا شخار به عنوان نخست وزیر نقل مکان کرد ، اما فقط به لطف راجیو از او حمایت پارلمانی را دریافت کرد که دور کوچک خود را نداشت.



او به جای این که تشخیص دهد این امر او را مجبور می کند که دولت را در ارتباط نزدیک با افرادی که او را به نخست وزیری معرفی کرده اند اداره کند ، از مشورت صرف نظر کرد و اصرار داشت که راه خود را بدون محدودیت داشته باشد. علاوه بر این ، هیچ یک از اینها هیچ ارتباطی با سوسیالیسم نداشت: بحران توازن پرداخت ها او را به آغوش نهادهای برتون وودز کشاند که او ، به عنوان سوسیالیست رنگ پریده ، با شک و تردید عمیق به همه آنها نگاه کرده بود. زندگی خود. حمایت آنها به نوبه خود بستگی به پذیرش بسته اجباری اصلاحات اقتصادی غیر سوسیالیستی-در واقع ضد سوسیالیستی-داشت. حتی مهمتر از همه ، بسته می تواند تنها با تأیید ایالات متحده طراحی شود. و این تأیید منوط به این بود که هند امکانات سوخت گیری به هواپیماهای آمریکایی ارائه دهد و نیروی دریایی ایالات متحده را در حمله آنها به عراق تقویت کند. این به معنی کنار گذاشتن عدم تعهد بود. در این برهه حساس ، چاندرا شخار نتوانست شریک اصلی خود را حمل یا حتی مشورت کند. وی همچنین تلاش راجیو برای رفع مساله بابری را با درخواست رئیس جمهور از دیوان عالی خواست تا در مورد این سوال اساسی که آیا مسجد واقعاً پس از تخریب معبد موجود ساخته شده است ، به نتیجه برسد.



این شکست در اعتماد متقابل بود که توسط چاندر شخار نقض شدیدی از آنچه آتال بیهاری وجپایی بعداً ائتلاف را دارما نامید ، ایجاد کرد که منجر به سقوط شنیع وی شد. مورخان این زاویه را بررسی می کردند. متخصصان حراج نمی خواهند اگر نویسندگان قهرمان خود را کمتر می پرستیدند ، شاید این کتاب بسیار خوبی بود.

(نویسنده وزیر سابق اتحادیه است)