نوشته شده توسط Shashi Bhushan
نپال urf Latthapar ki Diary
راویندرا بهارتی (نویسنده)
آشوک کومار (مترجم)
شراره پرکاشان
156 صفحه
275 روپیه
غیرداستانی یک ژانر بسیار غنی در هندی نیست، و ترکیب عناصر داستانی به ویژه نادر است. راویندرا بهارتی در درجه اول شاعر است و دستاوردهای متعدد دیگری در ادبیات هندی دارد. اما کار او در مورد نپال خارقالعاده است و داستانهای غیرداستانی را با روایتی تخیلی در مورد سیاست، تاریخ، ایدئولوژی و حتی جدلی ترکیب میکند.
این کار به ویژه مهم است زیرا به نپال، نزدیکترین همسایه ما می پردازد، که اکنون روابط با آن تیره شده و به سمت چین پیش می رود. موضوع اصلی جنبش سوسیالیستی در نپال و هند، از دهه 1940 تا 1980 است. مایلیم این اثر به دست خوانندگان غیرهندی، به ویژه کسانی که بر سیاست خارجی تأثیر دارند، برسد.
بیشتر روایتها حول بنارس و پاتنا، با انحرافات به کاتماندو و حتی دهلی، و همه غولهای سوسیالیست آن زمان حضور دارند - جایاپراکاش نارایان، رام منوهار لوهیا و رفقای بسیارشان از طرف هند. و VP Koirala، Matrika Prasad Koirala، Ganesh Man Singh، Krishna Prasad Bhattarai، Subarna Shamsher Rana و تعدادی دیگر در سمت نپال وجود دارند. حتی جواهر لعل نهرو یکی دو بار در داستان نقش می بندد و در لحظات بسیار حساس در سیاست نپال دخالت می کند.
عنوان کتاب مردم محور است و نامگذاری های دولت-ملت را به چالش می کشد. مردم منطقه ترای چه این طرف مرز و چه آن طرف خود را یکی می دانند. برای کسانی که در این طرف هستند، مکان فراتر از سد گمرکی لاتا برابر است، و نه کشور دیگری به نام نپال. از سوی دیگر، مردم ساکن در تپهها اکنون با صدای بلند از مادزیا صحبت میکنند، مردمی که از سمت هند ساکن شدهاند. اما این نفی حقیقت تاریخی است.
گورخها، نیوارها، لیمبوس، رایس و حدود ده ها قبیله دیگر در حال حاضر در مناطق مشخص شده در هیمالیا بالای هیمالیا ساکن هستند، اما در زمان های قدیم، انبوهی از قبایل آسیای مرکزی مانند ساکاها و هون ها به اینجا نقل مکان کردند و توسط مردم به عنوان افراد خارجی رفتار می کردند. قبایل بومی تنها پس از قرن پانزدهم بود که آنها را از آسیای مادیا (آسیای مرکزی) میدانستند. از قضا، اصطلاح مادزیا اکنون برای مردم منطقه ترای که از دشت های هند در آنجا ساکن شده اند، استفاده می شود.
امروز، هیچ کس به یاد نمی آورد که تنها نیم قرن پیش، پادشاهی نپال به شدت به اقتصاد کشاورزی Terai وابسته بود و اولین نسل از طبقه متوسط تحصیل کرده و روشن فکر نپال، جمعیت مادزیا، شروع به تغییر چشم انداز اقتصادی و سیاسی کردند. این کتاب یک داستان بسیار پرشور از تمام آن چیزی است که نپالی های امروزی عمدتاً نادیده می گیرند.
داستان با فرار از زندان هزاری باغ در سال 1942 آغاز می شود، زمانی که جی پی و رفقایش پس از دستگیری در جنبش ترک هند فرار کردند. طبیعی بود که آنها مخفیانه وارد نپال می شدند، به خصوص به این دلیل که دوستان کنگره نپالی برای کمک در آنجا بودند. داستان اکنون در اطراف Biratnagar، Janakpur، Saptari، Siraha و دیگر شهرهای کوچک نپال، همه در حوضه رودخانه Kosi حرکت می کند. کوسما تاپو، جزیره ای که در پیچ و خم کوسی شکل گرفته است، به اردوگاه اصلی مبارزه مسلحانه علیه بریتانیا تبدیل می شود.
این کتاب با جزییات جزئی فعالیتهای چریکی، حملات و ضدحملهها و تأثیر آنها بر عرصه ملی را پوشش میدهد. اما در سال 1946، بریتانیا تصمیم به خروج از امپراتوری گرفت و راه را برای آزادی هند و استقرار دموکراسی هموار کرد. در Terai، کنگره نپالی با دست گرفتن برخی از سوسیالیست های هندی در مرکز صحنه قرار گرفت.
اگرچه این اثر نسبتاً باریک است، بهاراتی حقایق تاریخی کافی را در مورد پیشگامان دموکراسی در نپال کشف کرده است. در 7 سپتامبر 1940، جی بی مول ایده جمهوری را در جزوه ای مطرح کرد: زنده باد جمهوری نپال – و نه نپال، که به معنای وسعت سرزمینی یا ماهیت ایالتی است که قرار است تأسیس شود. نپال در آن زمان فقط به معنای رسمی یک پادشاهی بود، زیرا طایفه غاصب نخست وزیران موروثی به عنوان یک الیگارشی فئودال حکومت می کردند.
پس از بخشهای اولیه، این اثر بر شخصیت وی پی، همانطور که کویرالا با علاقه نامیده میشد، میپردازد. در 2 اکتبر 1946 او خواهان مبارزه آزادی برای پایان دادن به رعناشاهی و برقراری دموکراسی شد. سلطنت مشروطه یک سازش بود، زیرا معاون رئیس جمهور یا کنگره نپالی نمی توانستند برنامه سوسیالیستی خود را در آن زمان انجام دهند. پس از سال 1950، طلسم جدیدی از مبارزات آغاز شد. یک دولت موقت تشکیل شد و معاون وزیر برای مدت کوتاهی نخست وزیر شد، در پس زمینه مبارزات متناوب: جنگ های چریکی و حتی ربودن هواپیماها، تا زمان مرگ وی در سال 1982 ادامه یافت.
این کتاب به دلیل توجهش به مردم روی زمین قابل توجه است. بهارتی بیش از 500 نفر را زنده کرده است که سهم آنها حتی در تاریخ معاصر نپال ناشناخته است. برای یک کار باریک، این یک شاهکار قابل توجه است.
بوشان یک دانشگاهی مستقر در حیدرآباد است