'این ناسیونالیسم پارانویا و ناامنی است': راماچاندرا گوها

مورخ در مورد کتاب جدید خود ، مرگ کنگره و بحران کشمیر.

به اعتقاد راماچاندرا گوها ، سیاست هند به طور فزاینده ای مثر است. (عکس سریع از تاشی توبیال)به اعتقاد راماچاندرا گوها ، سیاست هند به طور فزاینده ای مثر است. (عکس سریع از تاشی توبیال)

در مقاله ای در مورد تهدیدهای آزادی بیان در کتاب جدید خود ، دموکرات ها و مخالفان ، به این نکته اشاره می کنید که طبقه سیاسی هرگز از آزادی بیان دفاع نکرده است. چرا سیاستمداران حمایت از آن را سودآور نمی دانند؟ آیا آنطور که اغلب متهم می شود ، فقط نگرانی نخبه گرایانه است؟
در سراسر جنبش آزادی ، چون محدودیت هایی در آزادی بیان توسط انگلیسی ها اعمال می شد - روزنامه ها اغلب جریمه می شدند ، گاهی ممنوع می شدند ، سردبیران دستگیر می شدند - وعده های مستمری از سوی ناسیونالیست ها داده شد که وقتی آزاد می شویم ، آزادی بیان داریم. گاندی در سال 1921 در هند جوان گفت: وقتی آزاد هستیم ، قانون فتنه را حذف می کنیم. وی همچنین تعریفی از آزادی بیان ارائه کرد که می گوید مگر اینکه شما صراحتا از خشونت حمایت کنید ، هر چه می گویید [نباید ممنوع شود.]



چرا سیاستمداران هندی از آن حمایت نمی کنند؟ مانند بسیاری از خیانت های دیگر به آرمان های شخصیت های موسس ، این یکی است. سیاست هند به طور فزاینده ای به ابزار تبدیل شده است. اکنون فقط پیروزی در انتخابات مطرح است. در واقع ، به شما گفته می شود ، مودی پنج سال برنده شده است ، شما نمی توانید از او انتقاد کنید. یا ماماتا پنج سال برنده شده است ، شما نمی توانید از او انتقاد کنید. اما دموکراسی یک فرآیند درون نگری ، پرسشگری و اصلاح است. این بخشی از انحطاط دموکراسی هند به دموکراسی فقط برای انتخابات است.



آیا فکر می کنید این امر بر مردم نیز تأثیر می گذارد که ما از سیاستمداران خود خواسته ایم که از آزادی ما محافظت کنند؟
نویسندگان و روشنفکران نیز شریک هستند. تعداد بسیار کمی از آنها نیز غیرمتعهد هستند. من از صحمت انتقاد کردم که از تسلیما نسرین در بنگال غربی صحبت نکرده است. RSS می گوید ما طرفدار حمایت از آزادی بیان سلمان رشدی هستیم ، نه پرومال مورگان یا MF حسین. فکر نمی کنم مردم مقصر باشند. PEN سازمانی است که به معنای آزادی بیان است. هند ، بزرگترین دموکراسی ، واحد واحدی ندارد. به وضوح مشکلی در ما نویسندگان و روشنفکران وجود دارد که نمی توانیم در خطوط اعتقادی یا اعتقادات حزب کار کنیم. غالباً چپ ها به اندازه جناح راست مجرم هستند-اگر به دهه 1970 بازگردید ، شیوه رفتار نورالحسن ، نحوه به حاشیه راندن روشنفکران لیبرال از ICSSR ، ICHR یا معاونان صدر اعظم ، اگر به رفتار CPM نگاه کنید. در دانشگاه کلکته ، که تنها با ترویج روشنفکران CPM نابود شد.



آیا اولین اصلاح قانون اساسی در سال 1951 را بعنوان شروع لغزش می بینید؟
این یک سابقه بد بود. باید تا اواخر دهه 1950 ، زمانی که هند در امنیت بود و به منطقه بالکانیزه نمی رفت ، لغو شود. این شکست نهرو بود.

گیاهان موجود در بیوم بیابان

وقتی در مورد دفاع نکردن از حق سخنرانی صحبت می کنید ، حتی می توانید BJP و کنگره را سرزنش کنید. اما آیا در نحوه عملکرد دو حزب و سیاست آنها در این زمینه تفاوتی نمی بینید؟
[بله] در مورد کار فکری ، به طور کلی ، و نه فقط در مورد آزادی بیان. BJP از نظر ایدئولوژیکی بسیار بیشتر هدایت می شود و استانداردهای آن بسیار پایین تر است. پست های دانشگاهی ، از کنگره به بعد ، ابزار حمایتی شده اند. بنابراین بهترین فرد ، به عنوان مثال ، به عنوان مدیر موزه و کتابخانه یادبود نهرو منصوب نمی شود ، اما دومین یا سومین فرد برتر به این دلیل است که او با خانواده اول سازگارتر است. اما با BJP ، این بیست یا سی امین فرد برتر است. این یک مهمانی خصمانه با کار خلاق ، کار فکری ، تفکر ، تأمل است. این یک حزب عمیقا ضد روشنفکری و فلسطینی است. به اظهارات وزیر فرهنگ ما توجه کنید. موسساتی که با زحمت زیاد ساخته شده اند-ASI ، موزه ملی ، NGMA-به طور پیوسته در حال تخریب هستند. این دولت [نیرنگ دارد] ، بیشتر از دولت وجپایی. از آنجا که وجپایی در جایی معتقد بود که هنر ، فرهنگ و دانش اهمیت دارد. این دولت فکر نمی کند آنها اهمیتی داشته باشند. رشد اقتصادی و نظامی ممکن است اهمیت داشته باشد. خودشه.



در مقاله خود با مقایسه شورش ها در کشمیر و سریلانکا ، می گویید که استکبار هندی نسبت به کشمیرها گاه به قدری وحشیانه و افراطی بوده است که اعتراض منطقی و غیر خشونت آمیز را ... شاید غیرممکن کرده است. قیام اخیر در کشمیر را چگونه می بینید؟
من فکر می کنم این وخیم ترین وضعیتی است که ما در کشمیر طی سالهای متمادی با آن روبرو بوده ایم. این تا حدی تجمع اشتباهاتی است که دولت های قبلی مرتکب شده اند. جنبش آزادی در کشمیر به طور فزاینده ای تحت تأثیر بنیادگرایی اسلامی قرار می گیرد. امروز ، بار دیگر بنیادگرایی هندو در هند افزایش یافته است. شاید سران حکیمی در دولت هستند که می خواهند با کشمیر تماس بگیرند. اما این با فعالیت های میدانی سانگ پریوار ، که عناصر حاشیه ای نیستند ، تضعیف می شود. Gau raksha اکنون بخشی از سیاست رسمی در Haryana و Maharashtra است ، همانطور که روزنامه شما گزارش داده است. رسانه های اجتماعی تصاویر هولناکی از زخمی شدن اسلحه گلوله [پخش] کرده اند و افراط و تفریط نیروهای امنیتی هند در همه جای بقیه هند شناخته شده است. در بنگلور در دهه 1990 ، من هیچ سرنخی از آنچه ارتش انجام می داد نداشتم. کشمیر تصاویری از شلاق مسلمانان و دالیت ها در مورد موضوع گاو را مشاهده می کند. و یک مسلمان کشمیری می گوید مسلمانان در هند امن نیستند و بیشتر به سمت جهادی ها رانده می شود. آنچه جنبشی برای خودمختاری ، عزت و احترام به خود بود ، به حرکتی برای غرور اسلامی تبدیل می شود. بگذارید واضح باشیم: برهان وانی برای خدا مرد نه برای کشمیر. این یک وضعیت بسیار پیچیده و پیچیده است که در آن دو بنیادگرایی یکدیگر را تقویت کرده و به یکدیگر دامن می زنند.



و چگونه می توان به سوی حل این مشکل حرکت کرد؟ نخستين قدم اين است كه نخست وزير و RSS بگويند كه ما مواضع گذشته خود را در مورد ماده 370 كاملاً رد مي كنيم. در واقع ، ما راههایی برای موثرتر شدن آن پیدا می کنیم تا کشمیریرها از خودمختاری بیشتری برخوردار شوند. این حداقل اساسی است که باید برای بازیابی وضعیت انجام شود. این وضعیت پیچیده ای است که به دولتمردی هوشمندانه نیاز دارد. اما برخی از اظهارات این دولت پس از حمله Uri - آنچه رام مدهاو گفت - وحشتناک بود. اگر قرار بود ارناب گسوامی این را بگوید ، خوب بود. اگر یک روزنامه نگار وابسته به BJP آن را در پایونیر بگوید ، خوب است. اما این که دبیر کل حزب مسئول کشمیر چنین اظهارنظر خام و غیرمسئولانه ای را مطرح می کند نشان دهنده ناآگاهی در دولت است.

چگونه به روزه فوق العاده ایرم شارمیلا که به تازگی به پایان رسیده است نگاه می کنید؟ دولت هند در این رویارویی چگونه پیش آمده است؟
این امر با چیزی رایج در کشمیر و مانیپور مرتبط است ، که واگذاری کنترل مقامات غیرنظامی به ارتش است. از این رو AFSPA ، بنابراین مصونیت. این تفسیری است که چگونه سیاست ما در این مناطق مرزی تحت سلطه ملاحظات نظامی است. در بازگشت به کشمیر ، هنگامی که عمر عبدالله گفت AFSPA را در چند منطقه کنار بگذارید و در صورت تمایل آن را در مناطق مرزی نگه دارید ، چرا دولت کنگره در مرکز موافقت نکرد؟ این می تواند یک نمونه در مناطق مرزی ایجاد کند ، که می تواند در مانیپور اعمال شود. اینها اشتباهاتی است که ما هنوز هزینه آن را می پردازیم.



جلد Ramachandra Guhaجلد کتاب جدید راماچاندرا گوها با عنوان 'دموکرات ها و مخالفان'.

پایان نامه کتاب شما نقل قولی از بندیکت اندرسون است: هیچ کس نمی تواند یک ملی گرای واقعی باشد که نتواند از انجام جنایات دولتش شرمنده باشد ، از جمله جنایاتی که علیه همشهریان خود انجام می دهد. شما به این بحث اخیر درباره ضد ملی بودن چگونه نگاه می کنید؟
ناسیونالیسم گاندی ، نهرو و آمبدکار تحت تأثیر احساس شرم قرار گرفت. آنها از رفتار ما با زنان و دالیت ها شرمنده بودند. ناسیونالیسم هندی همانطور که آنها تصور می کردند کار در حال پیشرفت بود. بدون عیب نبود ، همیشه ناقص بود. و تلاش این خواهد بود که همیشه در جهت اصلاح این نواقص تلاش کنیم. در مقابل ناسیونالیسم که می گوید: هند عالی است ، هند کامل است ، مراتب برات ماهان ، بهارات ماتا کی جای یا پرچم را پرستش کنید. این ایده که باید در هر دانشگاه مرکزی پرچمی به ارتفاع 207 فوت وجود داشته باشد که می توانید آن را از همه جا مشاهده کنید و باعث افتخار شما باشد ، کاملاً مضحک است. این یک ناسیونالیسم ناامنی و پارانویا است که به عنوان یک ملی گرایی قدرت و اعتماد به نفس به راه می افتد.



بحث JNU را در این زمینه چگونه می بینید؟ به چه چیزی دست یافت و چه چیزی را واگذار کرد؟
شخصاً ، من فکر می کنم بحث JNU برای کسانی که در بنگلور زندگی می کنند چندان مهم نیست. به این دلیل که رسانه ها در دهلی هستند پوشش داده شد.

خیر ، زیرا موارد فتنه ای به دلیل شعار دادن به دانش آموزان سیلی خورد.
موارد فتنه نیز در جاهای دیگر سیلی خورده است. البته این یک اشتباه بود. این یک واکنش بیش از حد ، تکان خوردن دولت بود. اهمیت آن ، چه از نظر خوب و چه از نظر بیماری ، بیشتر شد زیرا رسانه ها اینجا هستند. پوشاندن چیزی در JNU و عدم مراجعه به جای دیگر آسان تر است.



عنکبوت قهوه ای قرمز با نشانه های سفید

اعتراضات دانشگاه حیدرآباد نیز پوشش داده شد.
حیدرآباد به دلایل مختلف تحت پوشش قرار گرفت. مهمتر از همه ، قربانی شدن آشکار در آنجا وجود داشت. اما من بحث JNU را با دقت دنبال نکردم. من فکر می کنم که بازپس گیری ناسیونالیسم بازتابنده و بازجو برای چپ و لیبرال ها مهم است. این حق و RSS اجازه داده است که بگویند: فقط ما میهن دوست هستیم ، فقط ما ملی گراییم.



من اخیراً JP را در کشمیر می خواندم. در اینجا رهبری است که سانگ پریوار به آن احترام می گذارد. او فکر می کند رفتار ما با کشمیر یک نقطه سیاه بر دموکراسی هند است. آرناب گسوامی این قهرمان را ضد ملی می نامد. او می گوید. 'تا کی می توان حقایق مربوط به کشمیر را پنهان کرد؟' او می گوید: 'سرکوب کشمیرها به زور' ، خودکشی روح هند است '. رهبرانی مانند JP واقعاً کشور را دوست داشتند ، آنها می خواستند آن را اصلاح کنند. آنها در نقد شکست های خود بی باک بودند. آنها احساس شرم داشتند. اما آنها ملی گرا بودند.

آیا هنوز معتقدید که کنگره باید گاندی موکت باشد؟
این اعتقاد من بود تا همین اواخر ، تا حدود یک سال پیش. اینکه باید گاندی ها را از بین ببرد. اما اکنون فکر می کنم کنگره مرده است. بیماری نهایی است. آنچه را که باید انجام دهد انجام داده است و اکنون باید بمیرد. و سرخپوستان راهی برای اشغال آن فضای سیاسی پیدا خواهند کرد.



RSS از بازنگری قانون اساسی صحبت کرده است. راجع به اون ایده چی فکر می کنی؟
در آخرین دولت BJP وجود داشت. دولت وجپایی کمیته بررسی قانون اساسی را تعیین کرد زیرا RSS می گفت که باید دوباره مورد بررسی قرار گیرد. آنها فردی را به عنوان رئیس کمیته منصوب کردند MN Venkatachaliah ، قاضی سابق هند ، از شهر من بنگلور. او در زندگی شخصی خود یک هندو وفادار بود و روزانه دو بار پوجا انجام می داد. او به دهلی آمد ، دو سال از دوران خدمت خود یک خانه ی ییلاقی Lutyens گرفت. آنها باید فکر می کردند که به دلیل گرایش های شخصی و معنوی ، این مرد به دیدگاه RSS تمایل دارد. او با دانشمندان سراسر کشور ، متخصصان ، علمای حقوقی مشورت کرد و اساساً گزارشی نوشت که می گوید هیچ کاری برای قانون اساسی انجام نمی شود. RSS نمی خواست این را بشنود ، اما شاید وجپایی شنید. او می تواند در این راه کاملا باهوش باشد.