فقط یک نفر وجود دارد که به نظر می رسد نمی خواهد این هفته در ناهوم باشد. تندرو آنهاست به هر حال یک تندرو بنگالی چگونه است؟ نازک ، با ژاکت کش دار بدون آستین عرق می کند ، روی چهارپایه چوبی نشسته و بر سر همه فریاد می کشد که صبور باشند ، وگرنه کیک فیروت تمام می شود. صبر ارتباط چندانی با در دسترس بودن پرفروش ترین محصول نانوایی یهودی ندارد-این یک شانس احمقانه است ، نه چیز دیگر.
حداقل زمانی که در نزدیکی یکی از خروجی های نیو مارکت در کلکته ایستاده اید ، اینطور به نظر می رسد. یک سواری طولانی با اتوبوس در تردد کمتر کمک بسیار ارزشمندی کرده است تا شما را به مکانی نزدیکتر به ورودی قنادی ناهوم و پسران برساند.
(تأسیس در 1902) ، جایی که ظهر ، نزدیک به 100 نفر برای خرید غذاهای شیرین و آن کیک میوه ای معروف صف کشیده اند. شما فکر می کنید این یک بانک است و نه نانوایی ، و هیچ کس نمی خندد ، زیرا مردم کلکته کریسمس خود را بسیار جدی می گیرند. و اگر کیکی از ناهوم وجود نداشته باشد ، نمی توان جشن معتبری داشت.
گفتن اینکه نهوم یک موسسه در کلکته است ، دست کم نمی گیرد - این یک واقعیت است. جامعه یهودیان ممکن است از چند هزار نفر به کمتر از صد نفر کاهش یافته باشد ، اما این نانوایی به دلیل این که پنجره ای به گذشته ارائه می دهد ، دوام آورده است. دکوراسیون در چندین دهه تغییر نکرده است - پیشخوان چوب تیک ، ویترین شیشه ای و چوبی. آنها گواهی هستند که چگونه می توان زمان را در یک بطری یا بهتر بگوییم یک کیک آلو به دام انداخت.
ارومی موکرجی و خواهرش از گاریاهات در جنوب کلکته آمده اند. انتظار ، بخش آنها را به قطبی برای ریاضیدانان آماتور تبدیل کرده است. اگر X به طور متوسط Y دقیقه را برای خرید کیک و برخی شیرینی ها صرف کند ، فکر می کنید چقدر طول می کشد تا وارد کیک شویم؟ موکرجی ، 45 ساله ، هرچند مشکلی ندارد. سال گذشته هم صف کشیدیم. می دانم کیک آن چیزی نیست که قبلاً بود ، اما من به عنوان یک دختر کوچک به اینجا آمده ام. والدین ما هر کریسمس ما را به اینجا می آوردند. آنها می گویند ، اما وقتی به ناهوم می آیم ، احساس می کنم هنوز با ما هستند.
آیا کیک میوه غنی آنها سزاوار این نوع وقف است؟ شاید نه. نانوایی در مورد مواد اولیه کم نمی گذارد ، یک تکه ضخیم کاملاً کافی است ، اما با در نظر گرفتن همه چیز ، کمی خشک است. و در حال حاضر ، این نیز کمی گران است ، حداقل بر اساس استانداردهای کلکته. شخصی می گوید سال گذشته ما 250 پوند برای یک پوند پرداخت کردیم. نه ، شما نمی توانید داشته باشید. شخص دیگری می گوید ، من مبلغ بیشتری پرداخت کردم ، کمی بلندتر. نرخ امسال برای یک کیک دو پوندی ، 600 روپیه ، در حال پایین آمدن است و بسیاری از آنها مأیوس شده اند-نوستالژی در برابر تورم شانس ندارد.
چند دقیقه بعد ، در داخل مغازه ، همه گیری همه جانبه وجود دارد - فروشگاه هری به سرعت در حرکت است. دو زن بنگالی در پیشخوان در حالی که شوهرانشان بی اختیار به او نگاه می کنند ، در حال فریاد زدن هستند. به غیر از تارت لیمو و توپ های رام شکلاتی ، شیرینی های دیگر یتیم و بی سرپرست به نظر می رسند. عمه نحوم در آستانه خرابی است - اما دستورات متوقف نمی شوند. ناهوم از اقتصاد دیجیتالی سود خواهد برد - آنها فقط پول نقد می گیرند و این پول زیاد در یک اتاق واحد همه را کمی سخت گیر می کند.
با یک کیک آلوچه ملایم و یک جعبه پر از پفک پنیری (کسی مجبور بود آنها را نجات دهد) ، از Nahoum خارج می شوم ، اما یک زن و شوهر NRI را پیدا می کنند که با نوزاد خود و کیکی که به تازگی خریداری کرده اند عکس سلفی می گیرند. موفقیت شیرین است.