بیشتر ازدواجها با عشق و عاشقی زیاد شروع میشوند و آدم احساس میکند همه چیز هرگز تغییر نخواهد کرد. اما جایی در طول مسیر، عشق از بین میرود و عشق از پنجره بیرون میرود، در حالی که بیشتر زوجها از اینکه چرا همه چیز به این شکل پیش میرود کاملاً بیخبر هستند.
حقیقت این است که نشانهها همیشه وجود دارند، اما فرد اغلب آنها را در نظر نمیگیرد یا جدی نمیگیرد. ما اغلب نمیدانیم که چه زمانی شروع کردیم به چیزها و افراد دیگر بر شرکایمان اولویت داشته باشند. بسیار طبیعی است که زوجها وارد یک منطقه راحت شوند که در آن احساس میکنید میتوانید با سایر مسائل/چیزها/افرادی که در دست دارید کنار بیایید و سپس به سراغ شریک زندگی خود بروید.
به این ترتیب است که فاصله ها به داخل می روند و شرکا از هم جدا می شوند.
این همان اتفاقی است که در مورد سونام و کارتیک رخ داد. وقتی ازدواج کردند یکی از کارهایی که دوست دارند انجام دهند این است که با هم بیرون بروند. اما زمانی که آنها ازدواج کردند و مشغول کارهای روزمره زندگی شدند این موضوع تغییر کرد. با والدین شدن، اوضاع بیشتر تغییر کرد و هر دو زمان کمتری را با هم سپری کردند. ما سعی میکردیم وقت خود را در خانه به گونهای اختصاص دهیم که یکی از ما بتواند با فرزندمان آنجا باشد. اما، در این روند، ما شروع به صرف زمان کمتر و کمتری با یکدیگر کردیم و قبل از اینکه متوجه شویم، به جای اینکه با یکدیگر باشیم، کاملاً راحت بودیم که در آنجا زیر یک سقف باشیم.
کارشناسان می گویند که مدیریت چیزهای مهم در زندگی ضروری است، اما هیچ چیز نمی تواند اهمیت زمانی را که یک زوج برای تداوم یک رابطه باید با هم بگذرانند، کاهش دهد. هنگامی که مردم شروع به قرار دادن یکدیگر در پشت سر گذاشتن و مراقبت از چیزهای دیگر به قیمت با هم بودن می کنند، آنگاه شکاف هایی ظاهر می شوند.
مورد جیا و آتول را در نظر بگیرید، که شروع به اختلافات منظم کردند زیرا جیا احساس می کرد که آتول همیشه دوستانش را به او واگذار می کند. هر آخر هفته که منتظرش بودم تا مدتی را با هم بگذرانیم، پیغام ثابتی میفرستاد که میگوید از آنجایی که بعد از کار با دوستان یا همکارانش برای نوشیدن یک نوشیدنی ملاقات میکند، کمی دیر میآید. من احساس بدبختی و صدمه ای داشتم که در اولویت های او نبود. او می گوید که او باید به این فکر می کرد که آخر هفته با من وقت بگذراند تا با دوستانش.
با این حال، آتول در هیچ یک از اینها عیب خود را نمی بیند. من همچنین فقط آخر هفته را برای ملاقات با دوستانم و استراحت با آنها با نوشیدن چند نوشیدنی فرصت دارم. به خاطر بهشت چه اشکالی دارد؟ واقعاً فکر نمیکنم آنقدر مهم باشد. اما هر بار که من با آنها بیرون می روم، او ناراحت می شود.
سایر ستون های Two to Tango را اینجا بخوانید.
مشاوران می گویند که این یکی از دلایل رایج دعوای بیشتر زوج ها است. چیزی که آنها متوجه نمی شوند این است که طغیان ها و عصبانیت ها به این دلیل نیست که شریک زندگی خوبی را سپری می کند، بلکه به این دلیل است که به نظر می رسد جایی برای شریک زندگی در برنامه چیزها وجود ندارد. این احساس صدمه دیدن، کنار گذاشته شدن، اولویت نبودن شریک زندگی است که باعث ایجاد شکاف می شود.
روانشناسان همچنین می گویند که بسیار آسان است که یکدیگر را بدیهی بدانیم و با گذشت زمان ادامه دادن به اولویت با یکدیگر بسیار دشوار است. اما نکته کلیدی این است که به شریک خود ادامه دهید تا احساس خاص بودن کند، احساس مهم بودن کند و احساس کند که او مهم است. همه چیز به این است که در نهایت رابطه خود را بر هر چیز دیگری – یا هر کس دیگری اولویت دهید.
برای اطلاع از اخبار، ما را دنبال کنید فیس بوک ، توییتر ، +Google & اینستاگرام