وقتی ساعت شش می زند: قوانین سرکوبگرانه خوابگاه های زنان در هند

در خوابگاه های زنان در سراسر کشور ، آزادی وعده داده شده در بزرگسالی با ساعات منع آمد و شد سرکوبگر ، مشکوک بودن به زندگی جنسی و نگهبانانی که معتقدند موظفند اطمینان حاصل کنند که بندهایشان سرگردان نیست. اما دختران فقط می خواهند سرگرم شوند.

خوابگاه اصلیساکن خوابگاهی در دانشگاه جمیا

نویسنده: پارومیتا چاکرابارتی ، پرمانکور بیسواس ، شاجو فیلیپ ، پوجا پیلای ، دبابراتا محانتی و علیفیا خان



یک ماه پیش ، هنگامی که اعتراضات بر سر انتصاب رئیس جدید FTII به دهلی رسید ، آنواشا دوتا به پیوستن به تجمع در خانه مندی دوبار فکر نکرد. حوالی ساعت 6 عصر ، هنگامی که به همراه تعدادی از دانش آموزان به ایستگاه پلیس منتقل شده بود ، اولین ناراحتی را احساس کرد. من باید تا ساعت 7.45 ، به موقع برای حضور در خوابگاه برگشته بودم ، وگرنه جایی برای شب ماندن نداشتم. این 22 ساله است که از ایستگاه تپه ای در شمال هند آمده است ، می گوید من از پلیس خواستم مرا رها کنند.



دوتا دانشجوی علوم انسانی در دانشگاه Jamia Millia Islamia در دهلی است (همه دانشجویان جامیا درخواست تغییر نام خود را داشتند). این دانشگاه به تازگی مهلت 8 شب را برای دانشجویانی که در تالار اقامت دختران دانشگاه اقامت دارند ، تعیین کرده است ، که شامل چهار خوابگاه برای دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و یک خوابگاه برای زنان شاغل است. حتی شب های خارج از خانه نیز ممنوع شده است. پیامدهای AWOL شدید است - اگر دانش آموزی در حضور روزانه خود قبل از بسته شدن دروازه ها در ساعت 8 شب پیدا شود ، نه تنها به آنها اجازه ورود داده نمی شود بلکه می توان جای خود را در خوابگاه نیز یک شبه لغو کرد. دوتا می گوید ، برای دانش آموزانی که سرپرستان محلی آنها درک نمی کنند ، یا برای کسانی که برای اولین بار به شهر آمده اند و افراد کمی را می شناسند ، جایی برای رفتن وجود ندارد. کمیسیون زنان دهلی با صدور اطلاعیه ای از دانشگاه خواسته است قوانین جدید خود را توضیح دهد.



دوتا در همان زمان برگشت ، اما این محدودیت آزادی او از آن زمان او را آزار می دهد ، به ویژه از آنجا که قوانین برای دانش آموزان دختر و پسر برابر نیست. در خوابگاه آقایان تماس تلفنی وجود ندارد. اگر دیر وارد شوند ، حداکثر باید قبل از اجازه ورود به سیستم ثبت نام کنند. او می گوید که این آشکارا مردسالارانه است. در دوران کارشناسی ، دوتا در یک دانشگاه مسکونی در جنوب تحصیل کرد که مهلت خوابگاه برای پسرها و دختران 21:30 بود. او می گوید حتی در آنجا ، سرپرستان سخت گیر بودند ، اما روی کاغذ ما برابر بودیم.

خوابگاه 2دانشجویان دانشگاه زنان Rama Devi در Bubaneswar در اتاق خوابگاه خود

برای اکثر بزرگسالان جوان ، زندگی در دانشگاه آستانه ای است که آنها قبل از ورود به بزرگسالی از آن عبور می کنند. این سالها به آنها کمک می کند بفهمند که کی هستند و می خواهند چه کسی باشند. زمان کشف ، یادگیری بیرون آمدن از پیله ، مذاکره درباره مرزها و تعیین قوانین خاص خود است. وقتی نوری از یک شهر درگیری در شمال هند به دهلی آمد ، پایتخت جایی بود که امیدوار بود او را آزاد کند. در طول دوره کارشناسی خود در کالج معتبر در محوطه شمالی دهلی ، او عشق به بحث و خواندن را پیدا کرد و آموخت که بدون ترس و کینه با همکلاسی های خود ارتباط برقرار کند. و سپس به Jamia آمدم و متوجه شدم که در نهایت ، شما نمی توانید کلیشه ها را از بین ببرید ، او می گوید ، در محل MCRC در Jamia نشسته است. یک سنگ دورتر ، ورودی یکی از خوابگاه های دختران است ، جایی که دو نگهبان با چهره های بی حال نشسته اند. چرا به من می گویید که من باید ساعت 8 شب 'به نفع خودم' در خانه باشم؟ چرا باور نمی کنید که اگر می خواهم بیرون بروم ، ممکن است بخواهم فیلم ببینم یا به نمایشگاه بروم؟ چرا وقتی دیر می کنید اولین چیزی که مردم فکر می کنند این است که با دوست پسرتان بیرون بودید و در اطراف خوابیده بودید؟ و حتی اگر این کار را بکنم ، چرا شما خودمختاری من را بر بدن من به رسمیت نمی شناسید؟ او می پرسد.



سوالات نوری در راهروها و خوابگاه ها در خوابگاه های سراسر کشور بازتاب می یابد ، جایی که زنان اغلب متوجه می شوند که آزادی وعده داده شده در بزرگسالی در برابر ساعت های سرکوبگرانه منع رفت و آمد ، سوء ظن در مورد زندگی جنسی خود و نگهبانانی که با جدیت تمام معتقدند چنین هستند ، وجود ندارد. موظف است از عدم سرگردان شدن دختران اطمینان حاصل کند. ممکن است باور داشته باشید که فردیت بر خلاف اقتدار خانواده شکل می گیرد ، اما مقامات خوابگاه معتقدند که آنها در نهایت در برابر والدین و احساس شایستگی آنها پاسخگو هستند. رامیا سوایامپراکاش ، 30 ساله ، که مدرک کارشناسی ارشد و سپس مدرک کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه جواهر لعل نهرو (JNU) گذرانده بود و در دو خوابگاه زندگی می کرد ، می گوید که حتی در محیط لیبرال JNU ، چند مدیر بیش از حد مشتاق وجود داشت. در بیشتر موارد ، سرپرستان متوجه می شدند که ما بزرگسال هستیم و قوانینی را به ما تحمیل نمی کنند. وقتی از یک خوابگاه مشترک به یک خوابگاه زنانه نقل مکان کردم ، وضعیت بسیار متفاوت بود. سرپرستان به طرز ظالمانه ای آزاردهنده بودند. او می گوید که یکبار به ما گفته شد که باید مانند نگهبانانمان به مادرانمان نگاه کنیم.



اسامی و تصاویر ادویه هندی
روچا تاکل معتقد است زندگی در خوابگاه او را برای استقلال آماده کرده استروچا تاکل معتقد است زندگی در خوابگاه او را برای استقلال آماده کرده است

ساعت 5.30 بعد از ظهر است. Ginu George ، دانشجوی ترم هفتم BTech از دانشکده مهندسی ، Thiruvananthapuram ، با عصبانیت در حال جستجوی مخاطبین تلفن همراه خود است تا شماره سرپرست خوابگاه خود را بیابد. جورج ، 20 ساله ، خارج از شهر است و متوجه می شود که نمی تواند تا ساعت 18.30 بعد از ظهر به مهمانسرا برسد ، ساعت جادوگری که تمام Thiruvananthapuram در حال گرم شدن است تا عصرهای آرام ، اما هنگامی که زنان جوان که برای مهندسی تحصیل می کنند مجبورند برگشت به اتاقهایشان دانش آموزان پسر می توانند هر زمان که مایل باشند برگردند. اگر چه ، زندگی برای 400 نفر از ساکنان خوابگاه زنان CET تا سال گذشته سخت تر بود. اگر دیر وارد شدید ، باید 100 روپیه جریمه بپردازید. این امتیاز از طریق حرکتی انجام شد ، 'منع آمد و شد را بشکن' و درخواست کرد مهلت تا 9 شب تمدید شود. در مارس سال گذشته ، ساکنان از ورود به خوابگاه در ساعت 18:30 امتناع ورزیدند و در اعتراض به مهلت نامعقول در بیرون نشستند. کمی تغییر کرده است ، با این تفاوت که تازه واردان دیگر مجبور به پرداخت جریمه نیستند.

وقتی از دختران خواسته می شود که ساعت 6:30 بعد از ظهر به خوابگاه بازگردند ، این امر بر زندگی تحصیلی ما تأثیر منفی می گذارد. ما حتی اجازه نداریم بعد از مهلت مقرر در کتابخانه بنشینیم. اکثر دانش آموزان برای کتابهایی که در برنامه درسی تعیین شده اند به کتابخانه وابسته هستند. ما همچنین نمی توانیم در هیچ رویداد اجتماعی و دانشگاهی خارج از محوطه دانشگاه شرکت کنیم. ”جورج می گوید.



وضعیت در خوابگاه برای زنان در محوطه دانشگاه کرالا در Thiruvananthapuram بهتر نیست. ساعت منع رفت و آمد همان است. در حالی که مردان می توانند تا نیمه شب در کتابخانه حضور داشته باشند ، زنان تنها در صورتی که در یک گروه باشند - حتی اگر به فاصله 100 متری از خوابگاه دختران باشند - بعد از ساعت 18:30 وارد خانه می شوند. اگر می خواهم عصرها در کتابخانه بنشینم ، باید چند نفر دیگر را پیدا کنم که در خطوط مشابه فکر می کنند. عاشقی کریشنان ، دانشجوی کارشناسی ارشد در گروه ارتباطات جمعی ، می گوید چه بند عجیبی است! کریشنان ، که اهل پالککاد است ، به طعم زندگی در شهر امیدوار بود. اما برای کشف Thiruvananthapuram باید منتظر ماند. بعد از کلاس ، باید بلافاصله به خوابگاه بازگردیم. زمانی برای معاشرت وجود ندارد. ما حتی وقت دوستی هم نداریم. حتی در خوابگاه ، ما باید با صدای کم صحبت کنیم. ”



در دانشگاه های مسکونی ، زنان یک رفتار رفتاری نانوشته پیدا می کنند که قرار است از آن پیروی کنند ، خطی نامرئی که نمی توان از آن عبور کرد. صحیبه ، یکی دیگر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی در جامیا ، می گوید در شهر شمالی هند که از آنجا آمده است ، او همیشه تشویق شده بود که درس بخواند ، س questionsالات خود را مطرح کند و به او می گفت که تحصیلات یک تساوی عالی است. اما حتی در یک دانشگاه معتبر مانند جامیا هیچ جایی برای اعتراض وجود ندارد. هنگامی که VC در یکی از ملاقات های خود به خوابگاه آمد ، برخی از دختران به او گفتند که مهلت جدید چقدر ناخوشایند است ، اما به ما گفتند که این به نفع خود ما است. او می گوید همیشه به ما می گویند که دختران خوب فلان کار را نمی کنند.
بسیاری از قوانین شامل - چه چیز دیگری - دوستان مرد است.

به عنوان مثال ، امروز یکی از ما پسر عموی دیپانیتا داس است. او راه پله های باریک پله های یک ساختمان دو طبقه را در خیابان شیامپوکور در قلب کلکته شمالی نشان می دهد و هر چند دقیقه یکبار عذرخواهی می کند. کارمند 26 ساله پورتال تجارت الکترونیک ، Netscribes می گوید ، مراقب باشید ، یک پرتو در پیش است. این خوابگاه زنان کارگر دارای محدودیت منع رفت و آمد شدید در ساعت 10.30 بعد از ظهر است ، اما حتی به اقوام مرد بیش از پنج دقیقه در محل خود اجازه نمی دهد. دوستان مرد هرگز اجازه ورود ندارند. اگر یک پسر جوان را به عنوان برادر معرفی می کنید ، آنها مدتی به او اجازه ورود می دهند. داس می گوید ، اما آنها دائماً هنگام بازدید او در حال گردش هستند.



اتاقی که او در آن زندگی می کند نسخه قدیمی کلکته از بارسااتی است ، یک اتاق فروشگاه کوچک در تراس بدون ادعای اینکه چیز دیگری باشد. داس یک تخت خواب یک نفره در اتاق خود دارد و یک مجموعه قفسه داخلی در دیوار دارد که به عنوان یک کمد لباس عمل می کند. پنجره تنها مشرف به خط پشتی محله دوده است. اما من تراس دارم و این تنها چیزی است که من به آن احتیاج دارم.



دیپانیتا داس در اتاق خود در خوابگاه زنان کار کلکتهدیپانیتا داس در اتاق خود در خوابگاه زنان کار کلکته

در هفت سالی که داس در شهر اقامت داشته است ، او بسیار تغییر کرده است. او یکبار تا ساعت 9 شب با دقت به خوابگاه بازگشت ، اما اکنون گاهی اوقات فراتر از مهلت خارج می شود. او دو روز قبل را به یاد می آورد که مجبور بود در عروسی یکی از دوستانش شرکت کند و حدود ساعت 12 صبح به خوابگاه بازگشت. من قبلاً اجازه گرفته بودم اما سرپرست در را باز نکرد. آنجا در یک ساروی ابریشمی بودم ، با گل هایی در موهایم ، در خانه را کوبیدم ، پاره شدم. او می گوید من آنقدر درمانده بودم که از خنده ترکیدم.

برای اکثر دانشجویان خارج از دانشگاه ، صندلی در یک کالج یا دانشگاه معتبر نه تنها یک آموزش عالی با کیفیت را ارائه می دهد ، بلکه فرصتی برای یادگیری برخی از شیوه های قدیمی آنها و ایجاد دوستی های جدید است.



او ممکن است دختر پدر در خانه باشد ، اما مادوریما بارایی ، نوجوانی از کلکته که اکنون در یکی از سه خوابگاه دانشگاه زنان راما دوی در بوبانسوار اقامت دارد ، به ندرت دلتنگ پدر و مادر و برادر دوقلوی خود می شود. چیزی که من بیشتر دوست دارم این است که می توانم بدون برادرم با دوستانم بیرون بروم! بارایی می گوید که در لابی خوابگاه Anyatama ، یکی از سه خوابگاه دانشگاه ، نشسته است. بارایی که در برگر و رایاگادا ، شهرهای کوچک اودیشا زندگی می کرد ، عاشق ناشناس بودن پایتخت اودیشا شد. او می گوید می توانم با کسی که دوستش دارم بیرون بروم ، بدون اینکه پدر و مادرم روی شانه هایم نگاه کنند.



منع آمد و شد در اینجا حتی شدیدتر است ، ساعت 6 بعد از ظهر ، اما این نگران بسیاری از دختران نیست. در صورتی که مجبور باشند در کلاسهای آموزشی شرکت کنند یا اگر والدین یا سرپرستان محلی درخواست مرخصی ارسال کنند ، ساکنان می توانند هر روز سه ساعت بیرون بروند. ما باید مراقب امنیت و امنیت آنها باشیم. سورامانی پورتی ، سرپرست خوابگاه Anyatama گفت ، اما ما اغراق آمیز نیستیم.

مثل همیشه ، آزادی برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. الی پریدا ، دانشجوی سال آخر هنرها در تنها دانشگاه زنانه بوبانسوار ، این خوابگاه نمایانگر آزادی است. خانه پریدا 8 کیلومتر دورتر است ، اما او تصمیم گرفت در خوابگاه بماند زیرا فضای تنفس او را دور از خانواده مشترک 28 نفره اش فراهم می کرد. من رقص را دوست داشتم. اما هیچ کس در خانه ، از جمله مادرم ، آن را تشویق نکرد. پریدا گفت: پدرم به وضوح مخالفت کرد. در حال حاضر ، او در اتاق خود ، در مجالس کالج و در جشن های Ganesh puja می رقصد. هفته گذشته ، او در آزمون رقص یک برنامه تلویزیونی واقع بینانه شرکت کرد. سرپرست خوابگاه وقتی مجبور شدیم تا ساعت 9 شب عقب بمانیم ، مخالفت کرد. اما جالب بود.

برای تعداد بیشماری از زنان ، خوابگاه محلی است که آنها از گلهای بلوغ دوران نوجوانی و محدودیت های خانوادگی بیرون می آیند. اینجاست که آنها یاد می گیرند چگونه با تنهایی کنار بیایند و دوستی ها را در آغوش بگیرند ، اینجاست که آنها می بینند مشکلی نیست که تمام روز را با تی شرت و شلوارک بدون سرزنش کنار هم بنشینند ، جایی که یاد می گیرند به خودشان بخندند و نقاط قوت خود را بشناسند.

آیشواریا ماسکه ، 21 ساله ، بیش از یک دهه از زندگی دانشجویی خود در اتاق خوابگاه زندگی کرده است و در اینجا راحت تر از خانه خود در لونی پراوارا در نزدیکی احمدناگار ، ماهاراشترا است. البته ، غذا به خوبی خانه نیست و ما امکانات زیادی نداریم. اما برای من زندگی در خوابگاه به معنای رهایی است. او می گوید به شما احساس کنترل بر زندگی و تصمیمات خود می دهد-خواه می خواهید یک فیلم شبانه تماشا کنید یا در یک سمینار شرکت کنید.

بهترین درختان کاج برای حیاط

Paroma Bose به این دوره به عنوان یک دوره ضروری نگاه می کند قبل از اینکه در بزرگسالی با دنیای دشوار و گیج کننده روبرو شود. این جوان 20 ساله ساکن محل استقرار مبلغین برای زنان دانشگاه است که در خطی آرام و سرسبز پشت سالن معروف سینمای ماراتا ماندیر و پنج دقیقه پیاده روی تا ایستگاه مرکزی بمبئی واقع شده است. خود این خوابگاه ، که در اوایل قرن 19 ساخته شده است ، فضایی جمع و جور و در عین حال هوایی است و هوای خواب آلود و پس از ناهار یک شهر کوچک را می پوشاند. بوز ، از کلاسهای روزمره خود در کالج سنت زاویر ، یکی از ساکنان زیادی است که در ایوان هوایی که به عنوان منطقه بازدیدکنندگان فعالیت می کند ، استراحت می کند. او اعتراف می کند که خوابگاه پناهگاهی از شهر است. در عین حال ، او اشاره می کند ، این مرحله در زندگی او مرحله ای از یادگیری وسیع بوده است. در حالی که در یک خوابگاه زندگی می کنید ، به یک معنا از شما مراقبت می شود ، اما همچنین یاد می گیرید که همه چیز را مدیریت کنید - از رسیدگی به امور شخصی خود گرفته تا مبارزه با دعواهای خود. به طریقی احساس می کنم که زمان من در اینجا مرا برای زمانی آماده می کند که باید بروم ، به دنبال کار بگردم و با دنیای بزرگتر برخورد کنم. با روچا تاکل ، ساکن سابق خوابگاه یادبود تلانگ بمبئی موافق است. این استقلال در ابتدا ممکن است کمی دشوار به نظر برسد ، اما با تنظیم ما ، نحوه مدیریت پول ، مطالعه و آمادگی برای امتحانات و همچنین وقت گذاشتن با دوستان خود را درمی یابیم.

برای شخصی مانند Rajlaxmi Borkotoky ، که به مدت سه سال در خوابگاه YWCA در Colaba زندگی کرد و احساس اجتماع را دوست داشت ، همچنین او را از خواسته های داخلی رها کرد. من زندگی حرفه ای شلوغی داشتم و زندگی در خوابگاه آسان بود ، زیرا وقتی در خانه هستم ، مجبور نیستم با کارهایی مانند آشپزی مشغول شوم. او می گوید من فقط می توانم به آشفتگی بروم و غذا بخورم.

هرچند مشکلاتی نیز وجود دارد. جدا از ناسازگاری در کیفیت غذا یا دعواهای کوچک بر سر مسائلی مانند آب یا موسیقی بلند ، مسئله حفظ حریم خصوصی وجود دارد. بورکوتوکی می گوید ، اگر در خوابگاه زندگی می کنید نمی توانید انتظار حفظ حریم خصوصی را داشته باشید. اگر در هر سه سالی که در خوابگاه اقامت داشتم در هر زمانی با هم قرار ملاقات می گذاشتم ، احساس می کردم نیاز به مهاجرت دارم. هنگام انتخاب زنان برای اقامت در خوابگاه ها ، عناصر مهم رهبری زندگی اجتماعی مستقل یک فرد بزرگسال ، مانند آوردن تاریخ خانه یا برگزاری مهمانی برای دوستان ، ضروری است.

اما تعداد بسیار کمی از زنان جوان در دوستی و سرگرمی ، چسبندگی همه زندگی در خوابگاه ها دست به گریبان هستند. جوئی موکرجی ، دختر حیدرآبادی ، که در کالج همزیستی پونا تحصیل می کند و در خوابگاه لیبرال آن زندگی می کند (نیمه شب ساعت منع رفت و آمد است و کافه ای در محوطه دانشگاه تا ساعت 2 بامداد باز است) ، می گوید که دوستان مادام العمر پیدا کرده است. این به این دلیل است که هیچ ادعایی برای افرادی که در آنها زندگی می کنید وجود ندارد. آنها تو را چنان دیده اند که هیچکس ندیده است. موکرجی می گوید ، شما در نهایت کارهایی را انجام می دهید ، ریسک و مسئولیت یکدیگر را بر عهده می گیرید که یک پیوند بزرگ است. دانشجوی رسانه ای که دیر برخاست ، می گوید زنگ صبح را نمی شنود. او می گوید بنابراین اتاق خواب من مسئولیت تکان دادن من ، پرت کردن عصبانیت یا بیدار کردن من را به هر نحوی بر عهده گرفته است تا مطمئن شود به کلاس صبح می رسم.

ماسکه شوخی های بازی کرده و دروغ های سفید را که برای سرپوش گذاشتن برای دوستانش می چرخاند ، با علاقه فراوان به یاد می آورد. مثل زمانی که اتاق خواب من بعد از ساعت منع رفت و آمد رسید. ما با تشکیل یک زنجیره انسانی به او کمک کردیم دیوار را تراز کند در حالی که دیگران مراقب بودند. یا زمانی که گرفتار شدم و به دلیل سرقت انبه خام از مدرسه مجاور خوابگاه مان ، مورد توبیخ قرار گرفتم. او می گوید آنقدر خنده دار بود که حتی وقتی میوه را می کشیدم شروع به خندیدن کردم. Swayamprakash سرگرم کننده ای را به یاد می آورد که شامل نوشیدن زیاد ، سیگار کشیدن و رفتن به میخانه بود. او می گوید که ما مهمانی های پشت بام در تراس خوابگاه داشتیم ، اغلب اوقات در پشت بام بال پسران ، تا اطمینان حاصل شود که همه می توانند بیایند (ورود مردان به بال زنان ممنوع است). به من آموخت که چگونه از اقتدار دور بزنم