نظر طراح Sabyasachi Mukherjee در مورد ساری در کنفرانس هاروارد هند - اگر به من بگویید که نمی دانید چگونه ساری بپوشید ، من می گویم شرم بر شما. این بخشی از فرهنگ شماست ... برای آن بایستید - مردم را به بحث ابدی درباره آنچه که هندی است واجد شرایط برای هویت ملی کشانده است.
هم dhoti و هم ساری وجود خود را مدیون اجداد مشترک هستند. Toolika Gupta ، مورخ مد می گوید ، برای مدت طولانی ، مردان و زنان در هند باستان آنتاریا (لباس زیر) و اوتاریا (لباس بالایی) را می پوشیدند - هر دو پارچه های مستطیل شکل بودند که در سبک های مختلف پوشیده شده بودند. شبه قاره هند شامل بسیاری از پادشاهی ها و فرهنگ ها بود. مناطقی از کشور وجود دارد که مردم تا حد زیادی از ساری استفاده نمی کنند ، به عنوان مثال در راجستان که lehenga ، choli و odhani وجود داشت. ساریس عمدتا در بنگال و سراسر جنوب پوشیده می شد. گوپتا می گوید ، حتی در اینجا نیز در بسیاری از موارد قسمت بالا و قسمت پایین متفاوت است. این در مورد موندو وشتی کرالا و چاد مخلای آسام صادق است.
حتی اخلاق مربوط به بلوز ساری یک ایده نسبتاً مدرن است. یک راهنمای سانسکریت ، راهنمای وضعیت مذهبی و وظایف زنان ، که در کرالا بین 400 تا 600 قبل از میلاد نوشته شده است ، به زنان متأهل با موقعیت اجتماعی بالا توصیه می کند که از ناحیه تنه استفاده کنند ، زنان از قشرهای متوسط نباشند که سینه بپوشند ، اما سینه های خود را بپوشانند. با انتهای سست ساری ، و زنان با وضعیت پایین تر سینه خود را بدون پوشش رها کنند. این عمل تا زمان ورود مبلغین مسیحی در قرن نوزدهم در تراوانکور رعایت شد که آنچه را که می توان به عنوان مفهوم شرم یا آزادی پوشاندن خود یا هر دو در نظر گرفت ، با خود آوردند.
طعم و مزه سرخپوشان در لباس تحت تغییر گسترده ای در دوران استعمار قرار گرفت و این نشان دهنده ورود ارزش های فرهنگی و مدهای انگلستان ویکتوریا بود. تاگورهای بنگال و پارسیان بمبئی طبقه ثروتمند و نخبه ای بودند که اغلب با انگلیسی ها تعامل داشتند. از آنها ، روند پوشیدن نوع خاصی از ساری - با بلوز و پیراهن - به سمت پایین گسترش یافت.
جننادا ناندینی دبی ، همسر ساتیندرانات تاگور-برادر رابیندرانات تاگور-معروف شده است که استفاده از بلوزها ، کت ها و شلوارهای سبک ویکتوریایی و سبک مدرن ساری را در میان محافل زنان طبقه متوسط بنگالی محبوب کرده است. گفته می شود که وی از بمبئی با لباسهای مدنی و ظریف به تقلید از زنان پارسی وارد شده است که به عنوان ترکیبی جدایی ناپذیر از بومی بودن ، تزئین و حیا مورد استقبال قرار گرفت. سبک او به سرعت توسط زنان براهمو سماج پذیرفته شد-که بعنوان براهمیکا ساری شناخته شد-و همچنین به تدریج در بین براهموهای ماهاراشترا و اوتار پرادش و غیر براهموها مورد استقبال قرار گرفت.
پوشیدن لباس مناسب زن هندی به یک پروژه استعماری و ملی گرایانه تبدیل شد. هیمانی بنرجی ، جامعه شناس اظهار می کند که در حالی که افراد کمی در طبقات بالا شروع به پوشیدن روپوش کردند و ساری با آن آزمایش شد - ساری برنده شد. زن هندی اخلاق غربی (ویکتوریایی) را جذب کرد ، بدون آنکه مد غربی را به طور کامل بپذیرد.
نماد ساری تحت جنبش سوادشی که لباس های اروپایی را رد کرد ، بیشتر شارژ شد. در این دوره ، از گستردگی و تنوع ریشه های تاریخی آن به نشان ملی متمایز و دقیق ارتقا یافت. در هند مستقل و مدرن ، طراحان مدرن آن را احیا کرده و مجدداً تعریف کرده اند به عنوان لباسی با فرهنگ و در عین حال بسیار شیک ، شیک و در نتیجه با آرمانهای مدرن.