او آماده بود تا به خط پایان برسد. صورت کثیف ، پاها نیمه فلج با گرفتگی عضلات و بدن در آستانه فروپاشی است ، اما مونالی تسلیم نمی شود. او پایان متفاوتی را تصور کرده بود. نه از سرخوردگی و شکست ، بلکه از امید و قدرت. مونالی از درون به وضعیت مخدوش خود و همچنین پیراهن مصنوعی که پوست را در آغوش می گیرد و از گرما ملایم می شود و طوفان بر روی پوست او ایجاد می کند ، می خنداند. اما او در این فروپاشی جسمی و روحی نوعی لذت سادیستی را به دست آورد. او نمی داند اول چه چیزی خراب می شود ، او به دوستش آدیتیا ، من یا دوچرخه گفت.
مهماندار هالدی پور ، 37 ساله ، مهماندار هواپیمایی لوفت هانزا ، یکی از تنها پنج زن شرکت کننده در MTB Shimla بود ، دوچرخه دوچرخه سواری دوچرخه کوهستانی دو روزه 130 کیلومتری که عزم شما را خرد می کند و قدرت واقعی شما را آزمایش می کند. این را در نظر بگیرید: از 63 شرکت کننده ، فقط پنج نفر زن بودند و از این تعداد ، چهار نفر سوارکار اول بودند. مطمئناً این تعداد کمی است اما جالب اینجاست که چهار نفر مسابقه را به پایان رساندند ، در حالی که از 58 شرکت کننده مرد ، 15 نفر نتوانستند به پایان برسند. مونالی در رده زنان سوم شد و در مجموع از 63 نفر در رتبه 36 قرار گرفت.
چه نوع درختی است
بنر تبلیغاتی MTB Shimla مسابقه را 'نه برای افراد ضعیف قلب' عنوان کرد. درست است ، اینطور نبود. این یک تجربه بسیار شدید و سخت بود. گائوتام چیما ، 37 ساله ، شرکت کننده در مسابقه ، می گوید روز اول بی رحمانه بود ، من شک دارم که کسی بدون توقف و پیاده روی چندین بار در آن مسیرهای تند دوچرخه سواری کند.
بیش از 60 درصد از مسیرهای پیاده روی ، قسمت های سربالایی بود که با سرازیری پراکنده ، شش گذرگاه رودخانه و مسیرهای تنگ بسیار تنگ از روستاهای عجیب و غریب عبور می کردند ، جایی که امکان سوار شدن وجود نداشت و شما مجبور بودید دوچرخه خود را بر روی شانه های خود حمل کنید. افزایش ارتفاع از 1500 متر به 1900 متر (6200 فوت) در برخی نقاط افزایش یافته است.
آشیش سود ، مدیر HASTPA ، یک سازمان غیرانتفاعی و سازمان دهندگان مسابقه MTB Shimla ، گفت که 90 درصد آن قابل سوار شدن بود. سوارکاران تکراری می دانستند که به چه چیزی می رسند ، اما سوارکاران اولین بار نمی دانستند چه انتظاری دارند.
این مسابقه برای مونالی شوک آور بود. در واقع ، تنها تمرینات او گاه و بیگاه 35-40 کیلومتر در داخل و اطراف دهلی با دوچرخه اش بود. من آمادگی کامل جسمانی برای پذیرش این چالش را نداشتم زیرا قبلاً این کار را نکرده بودم. حتی تعویض دنده را به هم ریختم زیرا تپه سواری با شهر بسیار متفاوت است. راستش ، من نمی دانستم چگونه می توان دنده ها را به این سرعت از سربالایی به سراشیبی تغییر داد. وقتی از سوارکار باتجربه ای پرسید چگونه می توان سریعتر از دنده پایین به دنده بالاتر حرکت کرد؟ او از سوال به ظاهر عجیب او گیج شده بود. او به من گفت که باید این نوع نگاه را بدانید ، اما به من توصیه کرد قبل از شروع به بالا رفتن یا پایین آمدن ، دنده ها را از قبل تغییر دهم.
اگرچه این مسابقه برای او چشم باز کننده بود ، در ابتدا او وقتی فهمید که یک مسابقه است علاقه چندانی به شرکت نداشت. نمی خواستم رقابت کنم اما بعد از آن دوستان من می خواستند در تپه های خارج از جاده سوار شوند ، بنابراین تصمیم گرفتم به آنها شرکت کنم و از آنها لذت ببرم. من به آنها گفتم با سرعت لاک پشت می روم ، اما به هر قیمتی تمام می شوم. او گفت که برای من بردن در درجه دوم اهمیت قرار داشت.
همانطور که معلوم شد ، زنان شرکت کننده انگیزه های مشابهی برای انجام مسابقه داشتند. این موضوع نه تنها باعث افتخار بود بلکه بیشتر به خود ثابت می کرد که به اندازه کافی قادر به انجام این کار هستند. سعید آشیش سود گفت: ما شاهد حضور بهترین زنان سوار امسال بودیم. از پنج نفر ، چهار نفر مسابقه را به پایان رساندند. سال گذشته ، تنها یکی از شش مورد موفق به تکمیل شد. او گفت که به وضوح کیفیت زنان سوار در MTB Shimla بالا رفته است و امیدوارم در آینده شاهد مشارکت بیشتر زنان باشیم.
با توجه به اینکه از هر پنج زن چهار نفر تمرینات کمی برای این مسابقه داشتند ، عملکرد آنها با توجه به شرایط بسیار زیاد قابل توجه بود. آنها حتی به گروهی از دوچرخه سواران انگیزه دادند تا در روز دوم مسابقه پس از امتناع از ادامه حرکت به دلیل تغییر ناگهانی آب و هوا ، به زین برگردند.
آرویند بادونی ، افسر ارشد 50 ساله نیروی هوایی که در روز اول با گرفتگی های متعدد روی ساق پا ، عضلات پشت و چهارسر ران مواجه شده بود ، آماده می شد اگر صحبت مپ در آخرین لحظه مونالی نبود. او ممکن است ضعیف به نظر برسد ، اما آماده بود در سخت ترین زمین ممکن با سوارکاران با تجربه شانه بزند. او گفت که وقتی همه ما در روز دوم به دلیل بدی هوا و گرفتگی عضلات تسلیم شدیم ، او شجاعت نشان داد و به ما انگیزه داد تا عزم خود را ادامه دهیم.
هنگامی که دوستانش در روز دوم از مسابقه عقب نشینی می کردند ، با مونالی خوب نشد. آنها بیرون می رفتند و می گفتند که امکان سوار شدن در شرایط بارانی وجود ندارد. اگرچه من اولین کسی بودم که شروع به لرزیدن کرد ، اما به آنها گفتم اگر آخرین بار برویم ، همیشه می توانیم به مردم بگوییم آخرین نفر را ترک کردیم ، نه اینکه اول برویم و آخرین نفر را به پایان برسانیم. این مثل یک مرهم آرام بخش روی زخم عمل می کرد.
این مسابقه بیشتر یک بازی ذهنی بود تا یک بازی فیزیکی. و مونالی بیش از حد محدودیت های جسمی خود را با صلابت روانی جبران کرد. از نظر جسمی زنان به گونه ای نسبت به مردان ساخته شده اند ، بنابراین هیچ رقابتی در این زمینه وجود ندارد. وقتی بدن شما تسلیم می شود ، از نظر ذهنی به خودتان بیش از حد معمول فشار می آورید. این برای همه صادق است
مونالی نشان می دهد که در یک ورزش تحت سلطه مردان ، زن سوار بودن از نظر روانی مانند خود مسابقه چالش برانگیز بود. هنگامی که او وارد اتاق ثبت نام مسابقه شد و غالباً از سوارکاران مرد سرشار بود ، واکنش آنها با حیرت و قدردانی خاموش در حد تعجب بود. مردم نزد من آمدند و پرسیدند آیا من واقعاً یکی از سواران واقعی هستم؟ آنها با دیدن یک زن شرکت کننده تعجب کردند. چه چیزی در مورد یک زن سوار سرگرم کننده است؟ او گفت.
کپک زدن در خاک گیاه گلدانی
افراد دیگری بودند که او را با داستانهای وحشتناک در مورد 'سختی' مسابقه مورد هجوم قرار دادند. اما او خود را از بین آن همه نظرات منفی تنظیم کرد. او می گوید من می خواهم لذت ببرم ، نه اینکه ثابت کنم که زن بودن من از زنان یا مردان دیگر در مسابقه بهتر هستم.
آجی جیمن ، 47 ساله ، یکی دیگر از شرکت کنندگان در مسابقه ، گفت: کلیشه سازی افراد بر اساس ظاهر یا جنسیت آنها در همه زمینه های زندگی بیداد می کند. پنج سال از آغاز دوچرخه سواری آجی می گذرد و اغلب با زنان سوارکار نیز ملاقات می کند. افرادی که با دوچرخه سواری آشنا نیستند یا تازه کار نمی کنند ، به سرعت قضاوت خود را درباره زن سوارکار انجام می دهند. فقط یک زن بودن شما را در موقعیت نامطلوبی قرار نمی دهد زیرا در ورزشی مانند MTB ، شما با عناصر و جاذبه رقابت می کنید ، نه آنقدر که با افراد دیگر رقابت کنید. شما ممکن است بزرگ و قوی باشید ، اما یک خانم ریزنظر بهتر از شما باشد. نسبت قدرت به وزن مهم است ، نه نیروی وحشیانه.
آلیسون کلوز با تمام وجود موافق است. آلیسون زن اسکاتلندی در 44 سالگی مسن ترین زن سوار و همچنین برنده در بخش زنان بود. من برای مسابقه نرفتم ، اما می خواستم ببینم آیا می توانم کارم را تمام کنم. اما نگرش مردان اساساً متفاوت از زنان است. در برخی از سطوح ، آنها فشاری برای پیروزی ، اثبات به کسی دارند.
وامینی ستی ، 28 ساله ، که در رده دوم زنان و بیست و چهارم ایستاد ، ریشه در آلیسون دارد و گفت که جان امید زیادی از آلیسون داشت ، اما انتظار نداشت که او به عنوان یک برنده ظاهر شود. ستی گفت ، او نه تنها برنده شد ، بلکه ثابت کرد که برای بسیاری از سواران الگو است.
اگرچه آلیسون یک مسابقه سه گانه آیرونمن را به پایان رساند-یک مسابقه مسافت طولانی ، که شامل شنا ، دوچرخه سواری و ماراتن یکی پس از دیگری می شود-این اولین مسابقه دوچرخه سواری کوهستانی واقعی او بود. پیش از این ، او فقط دوچرخه سواری 'آفرود' خفیفی در منطقه جنگلی گرگان و فریدآباد و اطراف آن به همراه گروه دوچرخه سواری خود Pedal Yatris انجام داده بود. کوهها یک بازی توپ متفاوت هستند. مردم معمولاً ماه ها قبل برای چنین مسابقاتی تمرین می کنند ، اما حدس بزنید چه؟ من دو هفته قبل از مسابقه دوچرخه جاده ام را گرفتم. او می گوید تا آن زمان من در حال دوچرخه سواری در ورزشگاه بودم.
این تجربه ، همانطور که آلیسون توصیف می کند ، مانند شروع با یک صفحه تمیز و بسیار چالش برانگیز بود. گرد و خاک ناهموار ، ارتفاع زیاد و دوچرخه سواری بی وقفه یقه او را گرفت. شش ساعت سواری بی وقفه مرا از نظر روحی و جسمی خسته کرد. من چندین بار دچار گرفتگی عضلات شدم ، اما تمرین Ironman به من آموخت که به جلو ادامه دهم. وقتی دچار گرفتگی می شوید ، متوقف نمی شوید وگرنه بدتر می شود. اما در عین حال ، مهم است که سرعت خود را قبل از خسته شدن کاهش دهید. او گفت که این ترکیبی از قدرت ذهنی ، جسمی و تمرکز است که شما را از راه می رساند.
هنگامی که بدن وی تسلیم شد ، وامینی نیز در قسمتهای سربالایی تند زیادی احساس سرخوردگی کرد. در یکی از صعودهای وحشتناک او با آلیسون سوار شد و متوجه شد که مطابقت با سرعت او در چنین شرایط تنبیهی بیهوده است. وامینی خاطرنشان کرد: آلیسون یک سوارکار سربالایی است. اگر با او همراه بودم می توانستیم با هم تمام کنیم. اما شما نمی توانید بیش از یک نقطه سرعت بگیرید بنابراین من از ترس اینکه به خودم صدمه بزنم او را رها کردم. شما باید به محدودیت های خود احترام بگذارید.
به همان اندازه که زنان به یکدیگر احترام می گذاشتند زیرا ستون قدرت همه افراد در اطراف بود ، رقابت سالم بین آنها وجود داشت که بهترین عملکرد خود را نشان داد. وامین سرسختی را از آلیسون آموخت. آلیسون خیلی سریع نبود ، اما ثابت قدم بود. او به سختی از دوچرخه خود پیاده شد ، که باعث شد برتری بیشتری نسبت به ما داشته باشد. وقتی دوچرخه سواری می کنید ، مهم نیست چقدر آهسته هستید ، همیشه سریعتر از کسی هستید که آن را سوار شده است.
این یک بانکدار حرفه ای بود ، این دومین مسابقه MTB Vamini بود. اولین سوارکاری وی MTB هیمالیا سال گذشته در آوریل بود ، یک پله پشت سر هم 7 روزه 500 کیلومتری که در آن در روز چهارم گریه کرد و در روز پنجم تقریباً از صخره سقوط کرد. اگرچه او در دسته انفرادی زنان چهارم ایستاد ، اما این تجربه فروتنانه او را عاقل تر کرد. پس از طی 500 کیلومتر ، 130 کیلومتر یک تکه کیک به نظر می رسید ، اما هرگز آسان نبود. مهم نیست که چقدر تمرین می کنید ، هیچ چیز نمی تواند شما را برای حضور در آنجا آماده کند. وی می افزاید: مسیر متفاوت است ، مردم جدید هستند ، بنابراین ایجاد رابطه با آنها زمان می برد.
درختان بلوط چه شکلی هستند
در نیمه راه مسابقه ، تنها شریک سوار وامینینی فرمان دوچرخه سواری خود را به زمین انداخت و هنگام سوار شدن در سرازیری ، روی صورت خود را روی تختخواب ناهموار سنگی قرار داد. خونریزی داشت و باید به آمبولانس منتقل می شد. او به یاد می آورد که این کاملا غیر منتظره بود. در طول مسابقه تنها بودم.
بدون آن لنگر پشتیبانی ، او فقط خودش را مجبور به عقب نشینی کرد. اما زیبایی این ورزش به حدی است که هرگز واقعاً تنها نیستید و حتی یک سوارکار حتی اگر آنها کاملاً غریبه باشند ، در مواقع مشکل شما را رها می کند. وامیني گفت: اگر تنها به پايان برسيد برنده شدن زيبا نيست. اگر یک هم سوار در این راه به شما کمک کند ، مسابقه را به یاد خواهید آورد. این برای آلیسون بسیار چالش برانگیز بود زیرا او هندی را بسیار کم می فهمد. با این حال ، موانع واضح زبان یک مسئله مهم نبود زیرا او احساس می کرد که هر سوارکار احساساتی مشابه شما را تجربه می کند ، بنابراین بلافاصله پیوند ایجاد می کنید.
مونالی یک لحظه تعیین کننده را روایت می کند که در آستانه ترک قرار داشت. سربالایی پاهای او را با خستگی خرد کرده بود و او به شدت مشتاق سرازیری بود تا تنش بر روی ساق پا و همسترینگ خود را کاهش دهد. هر از گاهی او دوچرخه خود را پیاده می کرد ، برای چند دقیقه پیاده روی می کرد و دوباره به حرکت ادامه می داد تا اینکه درد تا حدودی فروکش کرد. آن زمان بود که آدیتیا به کمک او آمد. آدیتیا ، افسر ارشد BSF ، مانند لنگر بود که کشتی او را از حرکت دور می کرد. آدیتیا جلوتر از من می رفت و از چند پیچ می گفت: 'سرازیری' مشخص شد که در چند کیلومتر بعدی هیچ قسمت سرازیری وجود ندارد ، اما او به او امیدوار بود که خط پایان نزدیک است.
چیزی که به عملکرد آنها کمک کرد عدم مشارکت زنان بود. این واقعیت که زنان زیادی در چنین رویدادهای شدید شرکت نمی کنند باعث می شود احساس خوبی نسبت به خودم داشته باشم. وامینی گفت ، به من اطمینان می دهد که بگویم اگر یک مسابقه 130 کیلومتری را به پایان برسانم ، هیچ چیز در زندگی غیرممکن نیست. او دو دلیل محتمل برای این کار ارائه می دهد: اولاً ، اکثر زنان نمی آیند زیرا فکر می کنند از نظر جسمی قوی نیستند. تجربه من به من آموخته است که بیشتر یک بازی ذهنی است تا فیزیکی. حتی سواران نخبه نیز برای رسیدن به خط پایان تلاش کردند. ثانیاً ، زنان از حمایت کافی خانواده برخوردار نیستند و مردم فکر می کنند نمی توانند این کار را انجام دهند. من یک زن متاهل با یک فرزند هستم. این امر کارها را چالش برانگیزتر می کند. اما من شوهرم و شوهرم را در جریان فعالیت هایم قرار می دهم تا جایی که شوهرم برای چنین رویدادهایی با من همراه می شود. بعد از اینکه سال گذشته در MTB هیمالیا عملکرد خوبی داشتم ، او از من انتظار دارد هر بار که شرکت می کنم مدال را به خانه بیاورم. این بسیار دلگرم کننده است
آلیسون پیشنهاد می کند که زنان ابتدا باید خود را از نظر جسمی آماده کرده و به گروه دوچرخه سواری ملحق شوند. آنها به شما می گویند که چگونه با یک زمین برخورد کنید ، در مورد مهارت های سواری خود بازخورد داده و به شما انگیزه می دهد. بیشتر از همه ، 100 درصد از تصمیم خود برای مشارکت عقب باشید. و آماده خزیدن تا خط پایان باشید!