جلد جدید شعر آرونداتی سوبرامانیام غیرقابل پیش بینی و کاملا قانع کننده است

زبان و تصاویر در جلد Subramaniam نسبتاً تند و تیز است.

جلد کتاب عشق بدون داستانجلد کتاب عشق بدون داستان

عشق بدون داستان
آرونداتی سوبرامانیام
107 صفحه
499 روپیه



سال گذشته برای یک کنفرانس به قبرس رفتم و یک خانم ارمنی اشعار کامل جورج سفریس را با ترجمه ادموند کیلی و فیلیپ شرارارد به من هدیه داد. سفریس چطور وارد اینجا شد؟ چون وقتی کتاب عشق بدون داستان آرونداتی سوبرامانیام را خواندم، به ذهنم رسید که اینها بهترین مجلدات شعری بودند که در نیم دهه خوانده ام.



زبان و تصاویر در جلد Subramaniam نسبتاً تند و تیز است. در «دوباره اولین مونسون»، ما سرخوشی می‌شویم/ از گلمهر و هر لحظه/ خاطره قبلی، هر ابر تاریک، پیکی از گذشته کلاسیک. و البته ندای عشق نمی تواند از سون و بهدون و حسرت «یا مردی که صدایش/ خاکستر آبی و بلغور جو است» عقب بماند.



رویکرد او همیشه بیضوی است، هم خواننده و هم موضوعی را که با آن برخورد می‌کند کمین می‌کند. عشق و شعر به نوعی دوقلوهای سیامی هستند، اما همیشه یک پرتو نازک نور، یا سایه ای که قبلاً دیده نشده است، روی چیزی که او با آن دست و پنجه نرم می کند فرو می ریزد. برای سوبرامانیام، چیز عجیب عشق این است که تو را ذوب می‌کند/ به یک آماتور و بیرون می‌کشد/ از سرزمین پژواک‌ها و می‌بیند که زیر ستارگان نشسته‌ای/ در سرگشتگی باستانی.

او در شعر «در جستجوی پدر» می‌گوید: «وقتی پدر و مادر می‌میرند... «تو باور می‌کنی
آنها باید جمع شوند
به داستانی بزرگتر
از اونی که میشناختی



اما کمد لباس و ادکلن باز نشده چیز زیادی به شما نمی گوید.



آنها تمام می شوند/ در پارتی بازی سرسختانه دل/ تو عشق را می دانستی./ عشق دیوانه ی پدرت.

نوشتن در مورد موضوعاتی مانند عشق یا به خاطر سپردن، و بسیاری از شعرها همیشه در مورد خاطره یا صحبت کردن در مورد آن است، آسان نیست. او در شعری زیبا در باب یادآوری، از داستان‌های دویدنی/ از ساقه‌های نیلوفر سبز/ و قایق‌های چوبی صحبت می‌کند و به ما می‌گوید:



یادآوری یک هنر نیست بلکه یک غریزه است.



او با گفتن اینکه هیچ چیز جزئی یا دست دومی در مورد به خاطر سپردن وجود ندارد، پایان می‌دهد. وقتی هسته حقیقت به خواننده سپرده می شود، این حقیقت به شما ضربه می زند، هر چند مایل باشد. رفت و برگشت او گسترده است، خواننده معلق بین تیبر/ و آرنو، بین زمین شناسی وحشی/ و نور کیلینگ، جایی که باد/ پرواز شاهین و هوایی گرانش است.

یک جلد شعر، تکه‌ای از زندگی و بازگویی تجربیات زندگی‌شده است. بنابراین، در جوانی او، اگر شما آن را صدا کنید، در یک رستوران ایرانی که میزهای فورمیکا را می‌چسباند/ با کلاتکار، پوند، آلمادووار،/ کلاریس لیسپکتور، ناممالوار، پرخوری داریم (یک داور باید متواضع باشد. من. تا زمانی که در گوگل جستجو کردم، کلاریس لیسپکتور یک رژ لب بود! او در شعرهایش درباره پدر و مادر، آنها را در حال آب شدن با پنجه های مخملی مطمئن در شب می یابد.



اولین شعر این جلد مورد سوء تفاهم منتقدان قرار گرفته است. پس از جمله ای از شاعر یونیس دو سوزا، 'من در عصر شاعران بزرگ شدم' گرفته شده است. شاعران قدیم با لرزی از تردید نسبت به خود و احتمالاً نوشته‌هایشان به ستوه آمده بودند. اکنون او با شاعرانی ملاقات می‌کند که کارت‌های بازدید را رد و بدل می‌کنند، پوسته‌های تخم‌مرغی از خنده‌هایشان را که به بهترین شکل در اشعار دیده می‌شوند.



یکی از ویژگی های شعر سوبرامانیام غیرقابل پیش بینی بودن آن است، مانند برخی از نویسندگان داستان کوتاه که در نهایت در پیچ و تاب تخصص دارند. با این شاعر، پایان طبیعی است، و با این حال، کسی آن را پیش بینی نمی کرد.

ککی داروالا شاعر و نویسنده داستان کوتاه است. او در سال 1984 جایزه Sahitya Akademi را دریافت کرد