خرگوش کور برای اولین بار در جشنواره بین المللی فیلم روتردام به نمایش درآمد. پالوی پل خرگوش کور - یک مستند هولناک که نقشه ماهیت ظالمانه قدرت در هند را ترسیم می کند - با تصویری از نیستی باز می شود. دوربین به جلو حرکت می کند و توهم مقصد قریب الوقوع را ایجاد می کند. چیزی در چشم نیست. تصاویر بصری با شعر Kedarnath Singh تکمیل می شود باغ ، که احترام جمعی مردم را که توسط ببر ایجاد شده است ، در بر می گیرد.
کاترپیلار سبز با شاخ قرمز روی دم
این که هیچ کس نتوانسته است این حیوان را به طور کامل نبیند جذابیت آن را زیر پا گذاشته است. مردم از عظمت آن غافلگیر می شوند ، و با هیولاش فریب می خورند. این یک ترتیب عجیب است اما کاملاً بی اساس نیست. در طول این مستند ، پالاوی استدلال می کند که حیوان-با وجود نامرئی بودنش-معتقد است که بافت هر دو جذابیت آنها مشابه است: ایجاد شده و توسط وحشت حفظ شده است.
اگر خشونت تاریخ در انحصار ستمگران باشد ، تاریخ خشونت از طریق مظلومان آشکار می شود. در آخرین اثر خود ، پالاوی با بازنگری در موارد چندین دهه بی رحمی-وضعیت اضطراری (1975-1977) ، شورش های 1984 و حمله دهشتناک به دانشجویان دانشگاه دهلی در سال 2019 ، این نقطه مطلوب را تغییر داد. دیدگاه کسانی که عامل آن بودند: مقامات درگیر. او با کندن حقیقت در قدرت ، حقیقت را به قدرت می گوید.
این یک کار دلهره آور است اما این دقیقاً همان چیزی است که 33 ساله را به سمت مستندی کشاند که در جشنواره بین المللی فیلم روتردام به تازگی به نمایش درآمد. او می گوید دشواری این فرآیند دلیل این بود که من حتی در وهله اول به پروژه علاقه مند شدم indianexpress.com از طریق یک تماس تلفنی
قبل از آنکه کسی این موضوع را بعنوان یک تازگی نمایشی رد کند ، قصد خود را بیان می کند - درگیر شدن با عملکردهای داخلی قدرت. اگر به آن فکر کنید ، بسیاری از کارهای مترقی که انجام می شود ، یعنی عقب راندن راست ، یا حرکت به سوی دنیایی اخلاقی تر و افقی تر ، هیچ تعامل واقعی عمیقی با زندگی درونی قدرت ندارد. مکانیسم سرکوب آن ما درباره آنها به نوعی یکپارچه فکر می کنیم.
او با تجدیدنظر در مشارکت خود از چنین قدم های اشتباه اجتناب می کند. این واقعیت که ما درست در وسط این چشم انداز کامل سرکوب بودیم ، به من این فکر را کرد که ما باید راهی به عنوان هنرمندان ، به عنوان اندیشمندان ، به عنوان فیلمسازها پیدا کنیم تا بتوانیم به نحوی بتوانیم در این زندگی درونی قدرت ، در مسیر منحرف خود حرکت کنیم. زندگی درونی آن را از هر نظر معنی دار می کند. در غیر این صورت ، این فقط یک زنجیره مداوم رفتار واکنشی است.
در طول مدت زمان اجرای مستند ، تصاویری به استثنای فیلم هایی که در سال 2019 از کتابخانه دانشگاه به دست آمد ، در پشت صحنه قرار می گیرد و گوش ما را به شهادت افسران تیز می کند. نه چهره آنها مشخص است و نه نام آنها. این پرهیز مشغولیت او را آشکار می کند - مهم نیست. من علاقه ای به نشان دادن آنها به عنوان شخصیت نداشتم. من علاقه ای نداشتم که در مورد زندگی آنها از آنها سوال کنم. من به برخورد بسیار خاصی از نوع خاصی از خشونت علاقه داشتم که این افراد نقش مهمی در آن داشتند.
انواع درختان نخل کوتوله
50 مقامي كه او با آنها صحبت كرد ، برخي بازنشسته شدند ، بعضي ها نه ، در قتل عام 1984 يا اورژانس شركت داشتند. در هر دو مورد ، ماهیت خشونت متفاوت بود ، اما همه آنها به افزایش زندگی کمک کردند. سه دهه بعد صحبت می کنیم ، خاطرات آنها اعترافاتی می شود ، مانند این که ما در جلسات درمانی آنها غافل هستیم. یکی به خاطر می آورد که اجبار برای دستگیری روزانه تعداد معینی از افراد در شرایط اضطراری منجر به دستگیری چندین فرد بیگناه ، به ویژه کودکان شد. لحظه زندان مرزهای بین یک محکوم و یک مجرم را محو کرد.
این که پالاوی نه تنها مشارکت می کند بلکه فضایی را برای بارگیری برای آنها فراهم می کند که همدلی او را به نمایش می گذارد. این س theال را نیز ایجاد می کند: همدلی او متوجه چه کسی است؟ این مسئله همدلی با افراد نیست. او می گوید ، اما بله ، مسئله همدلی برای توسعه هرگونه ایده ای از سیاست مترقی بر سیاست رهایی بخش بسیار مهم است.
ما با آن افراد همدل نیستیم. ما برای یک لحظه همدل هستیم. او می گوید وقتی با راه هایی برای ورود به آن آشنا می شوید ... به عنوان یک هنرمند پیشرفت می کنید. اینها همچنین افرادی هستند که احتمالاً علوفه ای برای ساختارهای بزرگتر قدرت بودند.
این همدلی به او این امکان را می دهد که بار دیگر را بدون بار حل و فصل دوباره وارد کند. همچنین به او این امکان را می دهد که قدرت را به خاطر آنچه بی چهره است و نه آنچه به نظر می رسد نقد کند. تمام اسناد دستگیری از آن زمان سوزانده شد. کودکانی که به عنوان ولگرد در شرایط اضطراری دستگیر شده بودند ماه ها در زندان بودند و در نهایت نام والدین خود را فراموش کردند. بسیاری به عنوان آدرس خانه ، جزئیات سرگردان مانند درخت قارچ یا خرگوش کور را به خاطر داشتند.
پالوی چیزی نشان نمی دهد - نه چهره کودکان و نه سرکوب اخیر پلیس در کشور. ما فقط صدایی خفه را می خوانیم که سرود ملی را برای اثبات هویت خود می خواند ، مردی مضطرب با افسران استدلال می کند که چنین زنی را نزنند. پس از آن صدای تیز چوب به دنبال می آید. سکوت شما را کر می کند.
این ایده در میز ویرایش به ذهن او خطور کرد. دانشجوی سابق دانشگاه جواهر لعل نهرو می گوید ، برای کسی که در دهلی زندگی می کند ، واتساپ من مملو از حجم زیادی از تصاویر است. این تصاویر مانند زخم هستند ، اما گاهی اوقات خیلی زیاد روی آن وجود دارد ، شما فراموش می کنید که درد یا حسی که از آنجا سرچشمه می گیرد ... مانند این است که در چندین مکان پاره شده باشید.
برای دور زدن این احساس اشباع ، او از روش جراحی استفاده کرد. متوجه شدم که تنها راه جراحی این است که بازی کنیم و ایده نابینایی را بیشتر گسترش دهیم ، وحشتی که از عدم توانایی دیدن ناشی می شود.
تصاویر و نام سبزیجات
اما پس واقعاً چه کسی می تواند ببیند؟ کسانی که دستگیر می کردند یا کسانی که زندانی بودند؟ خرگوش کور هیچکدام را نمی گوید نمونه ای وجود دارد که یک افسر زن زمانی را به یاد می آورد که پس از تهدید جان نخست وزیر سابق ، برای ایندیرا گاندی به عنوان بدن دوگانه استفاده می شد. به او چیزی نگفتند مگر اینکه در محل کار ساری سفید بپوشد. بعداً گاندی می خواست روی یک عکس کلیک کند تا ببیند چه کسی او را پر کرده است. اما با فشار مطبوعات ، ساری افسر پاره شد و او بدون هیچ گونه مدرک آن روز به خانه رفت.
این حکایت فاصله بین قدرت و ماشین آلات آن را باز می کند و تنها راه پذیرفته شده کار برای آن - فداکاری - را به رخ می کشد. اینکه چند دهه بعد افسر با ترس و وحشت این حادثه را بازگو می کند ، فقط قیاس پالوی را ثابت می کند.
خرگوش کور ، که تکمیل آن دو سال به طول انجامید ، نقدی جذاب بر قدرت است ، که با خالی کردن ماشین آلات خود ، کارکرد آن را آشکار می کند. با استفاده از نابینایی به عنوان یک غرور ، ما را ملزم می کند تا ببینیم که مانند تاریخ ، قدرت خود را تکرار می کند. اما هنرمند تجسمی از نمایش مستندی که در هند نمایش داده می شود نگران است. پس از اجرای جشنواره ، آن را در اینترنت بارگذاری می کنم. او می گوید که اساساً این است که مردم را وادار به تماشای آن کنند ... راه های جدیدی برای مقاومت پیدا کنند.