در اتاقی کم نور ، در حالی که بوی شمع های معطر ما را احاطه کرده بود ، اسرار محرمانه ای به اشتراک گذاشته شد و برای یک عمر دوستان پیدا شد. هنوز فضای مثبت آن اتاق را به خاطر دارم. پس از سالها مبارزه با مشکلات خشم ، وریندا مالهوترا اکنون فردی آرامتر است.
من همیشه با پدر و مادرم رابطه ای آشفته داشتم و خشم سرکوب شده زیادی داشت ، که بعد از پایان کلاس 12 افزایش یافت. من مجبور شدم یک سال را به دلیل مسائل مربوط به سلامتی کنار بگذارم ، در حالی که همه دوستانم در زندگی خود پیش می رفتند. حتی پس از پذیرش در یک دانشکده مهندسی ، من از همه عصبانی بودم و نمی توانستم خودم را بخاطر مریض شدن ببخشم. هیچ نوع درمانی به من کمک نکرد.
در سال 2015 ، مالهوترا برای اولین بار هنر درمانی گروهی را با واسوی سریواستاوا تجربه کرد و به گفته وی ، این امر زندگی او را تغییر داد. من متوجه شدم که بسیاری از احساسات غیر ضروری را در دست دارم و شروع کردم به نگاه کردن به مسائل از منظری جدید. من دیگر همه را به خاطر مشکلاتم سرزنش نکردم ، دوستان شگفت انگیزی پیدا کردم و از همه مهمتر ، رابطه خود را با والدینم بهبود بخشیدم.
عکس کاترپیلارها را به من نشان بده
برای افرادی که تلاش می کنند خود را با کلمات بیان کنند ، هنر درمانی یک وسیله ارتباطی قوی است. واسوی سریواستاوا ، بنیانگذار Abhyaantar ، می گوید: هنر درمانی مانند یادگیری یک زبان جدید است که می تواند به عنوان راهی مطمئن برای بیان عمیق ترین احساسات و عواطف شما مورد استفاده قرار گیرد.
سریواستاوا که یک روانشناس تحت آموزش بود ، هنرهای درمانی Abhyaantar را به همراه نیشتا ساوانت در سال 2016 آغاز کرد. هر دوی آنها هنر درمانی را تسهیل می کنند و در جهت کمک به افراد و گروه ها در کشف خود اصیل خود تلاش می کنند. پس از سالها حضور در بخش شرکتها ، نمی توانم احساس هدف کنم. با تمایل به طراحی و نقاشی ، می دانستم که چقدر درمانی است و می خواستم دانش و اشتیاق خود را برای کمک به مردم ترکیب کنم. سریواستاوا می گوید من به این ترتیب وارد هنر درمانی شدم.
ساوانت ، که به همراه همسرش در هیماچال پرادش اقامت دارد ، در مورد طبیعت شفابخش هنر صحبت می کند. ساوانت می گوید هنوز برخی از فعالیت ها را دوباره مرور می کند ، وقتی مشتری با جادوی هنر آشنا می شود ، بسیار قدرتمند می شود. او می گوید هنر مانند ابزاری است که با یادگیری آن با شما باقی می ماند و می توانید از آن استفاده کنید و چیزهای جدیدی در مورد خود کشف کنید.
هنر درمانی یک مفهوم نسبتاً جدید است و در مرحله بسیار نوپایی در هند قرار دارد. اگرچه هنر همیشه به عنوان وسیله ارتباطی ، به عنوان حرفه مورد استفاده قرار می گرفت ، اما در اواسط قرن بیستم به وجود آمد. اصطلاح 'هنر درمانی' توسط آدریان هیل ، هنرمند انگلیسی در سال 1942 مطرح شد و مارگارت ناومبرگ و ادیت کرامر پیشگامان هنر درمانی در ایالات متحده بودند.
درمانگری هنری بیانی یک شیوه درمانی است که از چندین شیوه هنری خلاق مانند موسیقی ، رقص ، نمایشنامه ، هنرهای تجسمی و نوشتن خلاق در مشاوره و درمان استفاده می کند. این بسیار ملایم و بازیگوش است که در آن مشتری احساس می کند با شروع پاسخ ها از درون احساس قدرت می کند. سریواستاوا می گوید مردم با این طرز فکر هستند که ما به آنها نسخه می دهیم یا به آنها می گوییم آثار هنری آنها چیست ، اما این چنین نیست.
ما به عنوان تسهیل کننده فقط همسفر هستیم ، در سفر به آنها کمک می کنیم ، اما آنها هستند که در آن قدم می زنند. وظیفه ما این است که سوالات مناسبی بپرسیم و جلسه را به سمتی ببریم که فرد بتواند هر آنچه را که از راه می گذرد را ببیند و بپذیرد. نیشتا می افزاید: آنچه در هنگام سفر کشف می کنید به شما بستگی دارد ، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به این روند اعتماد کنید.
پوروا ناراین 30 ساله که در دهلی مستقر است ، به یاد می آورد که چگونه هنر درمانی راه های جدیدی را برای او باز کرد. من در زندگی خود بسیار ساکن بودم ، می توانستم مسیرها را ببینم ، اما هنوز در آنها قدم نمی زدم. وقتی هنر درمانی را امتحان کردم ، با اعتماد به اولین فکری که کردم خیلی چیزها را درباره خودم پذیرفتم.
در طول هنر درمانی ، از نارین خواسته شد تا خودش و مرزهایش را ترسیم کند. او یک مرز ساخته شده از انرژی تاریک و یک تصویر از زنی که روی آن نشسته بود را ترسیم کرد. من نمی دانستم چرا آن زن را کشیدم ، اما این یک غریزه بود و من با آن رفتم.
در نتیجه این اثر هنری ، ناراین درمان رگرسیون زندگی گذشته را امتحان کرد و به حوزه های ناشناخته بینش پیدا کرد. زن با زندگی گذشته من ارتباط داشت. ناراین پیشتر انواع مختلفی از درمان ها را امتحان کرده بود ، اما هیچ چیزی برای او موثر نبود. هنر درمانی درهای جدیدی را باز کرد و به او شجاعت داد تا در مسیرهای باز شده قدم بردارد.
این دیوانه کننده است زیرا نمی دانید چه می کنید ، چه چیزی را خلق می کنید ، اما پس از اتمام کار ، یک قدم به عقب برمی دارید و معنی آن را می فهمید. او می گوید مانند این است که روی تخیل ضربه بزنید و اجازه دهید 'واقعی شما' بیرون بیاید.
کلمات ، Srivastava می گوید ، می توان کنترل کرد. در حین صحبت کردن ، این قدرت را دارید که برخی موارد را برای خود نگه دارید ، اما هنر را نمی توان دستکاری کرد. از آنجا که نمی دانید چه چیزی را ایجاد خواهید کرد ، به یک شیوه بیان صادقانه تبدیل می شود.
در حال حاضر هنر نیز توسط درمانگران حرفه ای به عنوان وسیله ای برای درک موارد یا رویدادهایی استفاده می شود که مردم در مورد آنها راحت نیستند. دکتر اکتا سونی ، روانشناس بیمارستان آپولو ، دهلی می گوید: هر زمان که احساس می کنم مشتری چیزی را پنهان می کند یا قادر به بیان چیزی با کلمات نیست ، از هنر درمانی استفاده می کنم.
دکتر سونی از مشتری خود به یاد می آورد که با وجود هیچ مانع فیزیکی واقعی نمی توانست راه برود. وقتی از او خواستم که افراد مورد علاقه اش را بکشد ، معلوم شد که شخصی سعی کرده است پیشرفت های جنسی را نسبت به او انجام دهد که عمیقا بر او تأثیر گذاشته است. هنر ، در مواردی از این قبیل ، به رسانه ای زیبا برای کشف و درک آنچه ممکن است یک فرد در حال گذر باشد تبدیل می شود.
همه اینها چگونه کار می کند؟ یک مداد رنگی در دست غیر مسلط خود بگیرید و مانند یک کودک خط خطی کنید. بگذارید دست خود به خود حرکت کند ، آن را کنترل نکنید و سعی نکنید از آن منطقی استفاده کنید. پس از اتمام کار ، کاغذ را به جهات مختلف بچرخانید و سعی کنید یک تصویر یا شخصیت در آن خط خطی را تشخیص دهید ، با آن گفت و گو کنید و درک کنید که چه احساسی به شما دست می دهد.
این یکی از ساده ترین تمرینات است ، اما راهی شگفت انگیز برای از بین بردن ذهن شما و یافتن پاسخی برای چیزی است که با آن دست و پنجه نرم می کنید. ساوانت می گوید من هنوز هم بارها این کار را انجام می دهم.
Taneea Agrawaal ، که هنر درمانی را در سال 2015 تجربه کرد ، می گوید که این مراقبه و هیجان انگیز بود. من خیلی چیزها را درباره خودم فهمیدم. اگرچه در آن زمان واقعاً به دنبال درمان نبودم ، اما هنوز هم همه چیزهایی را که ارائه می داد دوست داشتم.
واسوی سریواستاوا توضیح می دهد که مهمترین چیز در هنر درمانی این است که متوجه شوید برای این کار لازم نیست هنرمند باشید. وقتی بچه بودیم ، خیلی با هنر ارتباط برقرار کردیم و به ما گفتند که هنر یک هدیه است و همه هنرمند نیستند. ما باید فراتر از این حرکت کنیم و بفهمیم که مهم نیست ما چه چیزی را خلق می کنیم ، مهم این است که ما چیزی را خلق می کنیم.
هنر ، به قول پیکاسو ، گرد و غبار زندگی روزمره را از روح دور می کند. این وسیله برای تسکین استرس ، اضطراب است و اگر اجازه دهید ، خلاقیت می تواند روح شما را شفا دهد.