Madhuri Purandare نویسنده در محل اقامت خود در Pune. (منبع: اکسپرس عکس توسط Arul Horizon) Madhuri Purandare به ندرت در بین کودکان یافت می شود. نویسنده و تصویرگر رابطه ای طولانی با خوانندگانش دارد. 64 ساله می گوید اینطور نیست که من عمداً این فاصله را حفظ کنم. و تفاوتی در کار او ایجاد نکرده است. Purandare یکی از موفق ترین نویسندگان برای کودکان در ادبیات مراتی است و آثار او را به انگلیسی ، اردو ، کانادایی ، آسامی ، تلوگو و هندی ترجمه کرده است. علاوه بر آثار برجسته ای مانند باباچیا میشیا ، راداچ غار و چیتراواچان ، نویسنده اهل پونا همچنین Vaachu Anande ، گلچینی برای کودکان را تصور و ویرایش کرد که آثار کلاسیک ادبیات مراتی را با آثار هنری نمادین سراسر هند در کنار هم قرار می دهد. او به دلیل مشارکت خود در ادبیات کودکان ، در سال 2014 برنده Sahitya Akademi's Bal Sahitya Puraskar ، و اخیراً ، اولین جایزه بزرگ کتاب کوچک توسط پاراگ ، با ابتکار Tata Trusts ، شد.
همانطور که از داستانهای او مشهود است ، پوراندار کودکان را همانطور که هستند می بیند: افرادی با علاقه و دوست نداشتن شدید ، که دوست ندارند با آنها صحبت شود و در همه جا دوست داشتنی نیستند. داستانهای او دارای حس ریتم و جریان است. شوبادا جوشی ، بنیانگذار مدرسه جایگزین خلغار در پونا ، که از کتابهای پورانداره در برنامه های خواندن خود استفاده می کند ، می گوید که آنها همچنین بسیار بصری هستند و درک آن را برای خوانندگان مشکل نیز آسان می کند. جوشی می گوید: هر قصه ای شما را وارد دنیای کودکی می کند ، به شما نشان می دهد که او چگونه جهان را درک می کند. نوشتن او فرصت هایی را برای کودکان ایجاد می کند تا س questionsال کنند و مستقل فکر کنند. کار او همچنین به والدین و معلمان بینشی در مورد تخیل کودک می دهد.
پروانه کوچک نارنجی و سیاه
به عنوان مثال ، در طرح کلی آن ، Babachya Mishya (Daddy's Mo) داستان جوان آنو و علاقه او به سبیل پدرش است. روایت و تصاویر پوراندار (که شامل مجموعه ای از نقاشی های دلپذیر آنو است) یک داستان ساده را به جشن تخیل کودک تبدیل می کند.
یکی از اولین کتاب های Purandare آمریتا پاتوردان ، سرپرست آموزش و پرورش در Tata Trusts ، می گوید یکی از ویژگیهای خاص او این است که او هم نویسنده است و هم تصویرگر. این در ادبیات کودکان خارج از کشور رایج است ، اما در اینجا نادر است. او می گوید که می تواند سنتی و مدرن را در داستانهایش بدون موعظه ترکیب کند. Purandare این کار را با ظرافت انجام می دهد. در Daddy's Mo ، او نقش پدر و مادر را فعال تر از بیشتر پدران سنتی هندی نشان می دهد ، در حالی که در جدیدترین کتابهای خود ، Pachvi Galli (خط پنجم) و Sakhye Shejari (همسایگان واقعی) ، او والدین را جدا از هم نشان می دهد.
برای کسی که چنین هدیه ای طبیعی برای تبدیل جزئیات ساده زندگی روزمره به مطالب جذاب قصه گویی دارد ، پورانداره پس از دور زدن های بسیار جذاب به متری خود رسید. پدرش نویسنده و شخصیت تئاتر و مادرش فعال اجتماعی بود. او در کودکی به اشکال مختلف برای هنر تمایل داشت. او می گوید: من نقاشی ، موسیقی ، ادبیات ، تئاتر و سینما را دوست داشتم ، اما فقط در حدی که شخص دیگری این هنر را خلق می کرد و تنها کاری که باید انجام می دادم کف زدن بود. پس از مدرسه ، پورانداره دوره ای از سردرگمی را پشت سر گذاشت ، مطمئن نبود که چه راهی را باید طی کند. او در رشته هنرهای زیبا از دانشکده هنر JJ فارغ التحصیل شد و سپس یک سال را در فرانسه به آموزش چاپ پرداخت.
وقتی او شروع به نوشتن کرد ، بیشتر تصادفی بود. او مسئول ویرایش مجله ای دو ماهه بود که مادرش آن را به عنوان وسیله ای برای آموزش زنان محلی برای تدریس در روستاهای بالوادی معرفی کرد ، که پلی آموزشی بین دانش آموزان نسل اول و سیستم آموزش و پرورش ایجاد کرد. وظیفه ویراستار ارائه محتوای آموزشی بود ، و همچنین اشعار و داستانهای کودکان ، که می تواند توسط معلمان مورد استفاده قرار گیرد تا دانش آموزان خود را مشغول نگه دارد. پس از عدم موفقیت در جلب مشارکت نویسندگان ، Purandare آهنگسازی بیشتر مطالب را خودش شروع کرد. چیزی که او همیشه در مورد آن واضح بود: او موعظه نمی کرد. یا داستانهایی بنویسید که با روزی روزگاری شروع و با ... پایان می یابد و تا ابد خوشبخت زندگی می کردند.
ماده پودری سفید روی برگ های گیاه
داستانهای Purandare در سال 1998 با انتشار سه عنوان - Superbaba ، Jadugar و Shamyachi Gammat به عنوان کتاب ظاهر شد. به دلیل داستان نویسی غیر متعارف ، او برای یافتن ناشر مشکل داشت. او به یاد می آورد که سریالش Radhache Ghar (خانواده رادا) ، در سال 1985 آماده بود ، اما تنها در سال 2003 منتشر شد. به دلیل اینکه با هیچ فرمول سنتی مطابقت نداشت ، همچنان رد می شد. این فقط در مورد یک دختر کوچک به نام رادا و هر یک از اعضای خانواده اش بود.
اگر قرار است داستان اخلاقی داستان در هیچ یک از کتابهای او گنجانده شود ، احتمالاً یکی از دلبستگی به قلب شخص است. من با همه اینها - خوانندگی ، تئاتر ، سینما و نویسندگی - زندگی کردم و هنوز هم دارم. شاید به همین دلیل است که مردم می گویند نوشته های من تصویرسازی می کند ، تصاویر من درام هستند و آواز من همه چیز دارد. من فقط کاری را انجام می دهم که در آن احساس لذت می کنم. و این تنها آرزوی محدود من است.