داستان سبیل را برایم بگو

چرا کودکی مراتی بدون کتابهای مادوری پورانداره ناقص است

Madhuri Purandare ، کتابهای Madhuri Purandare ، کتابهای مراتی ، کتابهای کودکان Madhuri Purandare ، ادبیات مراتی ، Sahitya Akademi’s Bal Sahitya Puraskar ، کتابها ، اخبار سبک زندگی ، اکسپرس هندی ، یکشنبه یکشنبه ، چشم یکشنبه ، چشم 2016 ، چشم اکسپرس ، آخرین اخبارMadhuri Purandare نویسنده در محل اقامت خود در Pune. (منبع: اکسپرس عکس توسط Arul Horizon)

Madhuri Purandare به ندرت در بین کودکان یافت می شود. نویسنده و تصویرگر رابطه ای طولانی با خوانندگانش دارد. 64 ساله می گوید اینطور نیست که من عمداً این فاصله را حفظ کنم. و تفاوتی در کار او ایجاد نکرده است. Purandare یکی از موفق ترین نویسندگان برای کودکان در ادبیات مراتی است و آثار او را به انگلیسی ، اردو ، کانادایی ، آسامی ، تلوگو و هندی ترجمه کرده است. علاوه بر آثار برجسته ای مانند باباچیا میشیا ، راداچ غار و چیتراواچان ، نویسنده اهل پونا همچنین Vaachu Anande ، گلچینی برای کودکان را تصور و ویرایش کرد که آثار کلاسیک ادبیات مراتی را با آثار هنری نمادین سراسر هند در کنار هم قرار می دهد. او به دلیل مشارکت خود در ادبیات کودکان ، در سال 2014 برنده Sahitya Akademi's Bal Sahitya Puraskar ، و اخیراً ، اولین جایزه بزرگ کتاب کوچک توسط پاراگ ، با ابتکار Tata Trusts ، شد.



همانطور که از داستانهای او مشهود است ، پوراندار کودکان را همانطور که هستند می بیند: افرادی با علاقه و دوست نداشتن شدید ، که دوست ندارند با آنها صحبت شود و در همه جا دوست داشتنی نیستند. داستانهای او دارای حس ریتم و جریان است. شوبادا جوشی ، بنیانگذار مدرسه جایگزین خلغار در پونا ، که از کتابهای پورانداره در برنامه های خواندن خود استفاده می کند ، می گوید که آنها همچنین بسیار بصری هستند و درک آن را برای خوانندگان مشکل نیز آسان می کند. جوشی می گوید: هر قصه ای شما را وارد دنیای کودکی می کند ، به شما نشان می دهد که او چگونه جهان را درک می کند. نوشتن او فرصت هایی را برای کودکان ایجاد می کند تا س questionsال کنند و مستقل فکر کنند. کار او همچنین به والدین و معلمان بینشی در مورد تخیل کودک می دهد.



پروانه کوچک نارنجی و سیاه

به عنوان مثال ، در طرح کلی آن ، Babachya Mishya (Daddy's Mo) داستان جوان آنو و علاقه او به سبیل پدرش است. روایت و تصاویر پوراندار (که شامل مجموعه ای از نقاشی های دلپذیر آنو است) یک داستان ساده را به جشن تخیل کودک تبدیل می کند.



کتاب madhuri-purandareیکی از اولین کتاب های Purandare

آمریتا پاتوردان ، سرپرست آموزش و پرورش در Tata Trusts ، می گوید یکی از ویژگیهای خاص او این است که او هم نویسنده است و هم تصویرگر. این در ادبیات کودکان خارج از کشور رایج است ، اما در اینجا نادر است. او می گوید که می تواند سنتی و مدرن را در داستانهایش بدون موعظه ترکیب کند. Purandare این کار را با ظرافت انجام می دهد. در Daddy's Mo ، او نقش پدر و مادر را فعال تر از بیشتر پدران سنتی هندی نشان می دهد ، در حالی که در جدیدترین کتابهای خود ، Pachvi Galli (خط پنجم) و Sakhye Shejari (همسایگان واقعی) ، او والدین را جدا از هم نشان می دهد.

برای کسی که چنین هدیه ای طبیعی برای تبدیل جزئیات ساده زندگی روزمره به مطالب جذاب قصه گویی دارد ، پورانداره پس از دور زدن های بسیار جذاب به متری خود رسید. پدرش نویسنده و شخصیت تئاتر و مادرش فعال اجتماعی بود. او در کودکی به اشکال مختلف برای هنر تمایل داشت. او می گوید: من نقاشی ، موسیقی ، ادبیات ، تئاتر و سینما را دوست داشتم ، اما فقط در حدی که شخص دیگری این هنر را خلق می کرد و تنها کاری که باید انجام می دادم کف زدن بود. پس از مدرسه ، پورانداره دوره ای از سردرگمی را پشت سر گذاشت ، مطمئن نبود که چه راهی را باید طی کند. او در رشته هنرهای زیبا از دانشکده هنر JJ فارغ التحصیل شد و سپس یک سال را در فرانسه به آموزش چاپ پرداخت.



وقتی او شروع به نوشتن کرد ، بیشتر تصادفی بود. او مسئول ویرایش مجله ای دو ماهه بود که مادرش آن را به عنوان وسیله ای برای آموزش زنان محلی برای تدریس در روستاهای بالوادی معرفی کرد ، که پلی آموزشی بین دانش آموزان نسل اول و سیستم آموزش و پرورش ایجاد کرد. وظیفه ویراستار ارائه محتوای آموزشی بود ، و همچنین اشعار و داستانهای کودکان ، که می تواند توسط معلمان مورد استفاده قرار گیرد تا دانش آموزان خود را مشغول نگه دارد. پس از عدم موفقیت در جلب مشارکت نویسندگان ، Purandare آهنگسازی بیشتر مطالب را خودش شروع کرد. چیزی که او همیشه در مورد آن واضح بود: او موعظه نمی کرد. یا داستانهایی بنویسید که با روزی روزگاری شروع و با ... پایان می یابد و تا ابد خوشبخت زندگی می کردند.



ماده پودری سفید روی برگ های گیاه

داستانهای Purandare در سال 1998 با انتشار سه عنوان - Superbaba ، Jadugar و Shamyachi Gammat به عنوان کتاب ظاهر شد. به دلیل داستان نویسی غیر متعارف ، او برای یافتن ناشر مشکل داشت. او به یاد می آورد که سریالش Radhache Ghar (خانواده رادا) ، در سال 1985 آماده بود ، اما تنها در سال 2003 منتشر شد. به دلیل اینکه با هیچ فرمول سنتی مطابقت نداشت ، همچنان رد می شد. این فقط در مورد یک دختر کوچک به نام رادا و هر یک از اعضای خانواده اش بود.

اگر قرار است داستان اخلاقی داستان در هیچ یک از کتابهای او گنجانده شود ، احتمالاً یکی از دلبستگی به قلب شخص است. من با همه اینها - خوانندگی ، تئاتر ، سینما و نویسندگی - زندگی کردم و هنوز هم دارم. شاید به همین دلیل است که مردم می گویند نوشته های من تصویرسازی می کند ، تصاویر من درام هستند و آواز من همه چیز دارد. من فقط کاری را انجام می دهم که در آن احساس لذت می کنم. و این تنها آرزوی محدود من است.